به گزارش سرویس اندیشه دینی پایگاه 598،
روز گذشته مناظرهای با موضوع بررسی ماهیت انقلاب اسلامی ایران میان
ماشاالله شمسالواعظین از اعضای حلقه کیان با حجتالاسلام احمد رهدار رئیس
موسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه قم در تالار شهید فتوحی
دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شد.
ماشاالله شمسالواعظین با اعتقاد
بر اینکه زمانی که به انقلاب نگاه میکنیم باید سعی شود به فضای آن، تاریخ
یا آن برهه نگاه شود و از سوی دیگر نیازی به گذاشتن بار سنگین رسالت جهادی
بر دوش انقلاب نیست، اظهار کرد: مارکسیستها معتقد بودند که برای تغییر
جهان آمدهاند در حالی که خود شوروی چندان دوام نیاورد و فرو پاشید.
وی
با بیان اینکه ما بار انبیایی بر دوش انقلاب را داریم تصوری کاملاً
اشتباهی است من نیز با وجود اینکه فرزند انقلاب هستم و در نهضت انقلاب فعال
بودم چنین قرائتی را از رهبران انقلاب در آن زمان نشنیدهام.
رهدار
در پاسخ به اظهارات ماشاالله شمسالواعظین تصریح کرد: ماکیاولی معتقد است
که میان اقوامی که افق دور برای خود تعریف میکنند جنگ رخ میدهد و راه حل
ایجاد صلح این است که افقهای دست یافتنی و غیر آرمانی برای خود تعریف
کنند.
وی با بیان اینکه برخی معتقدند که سر دادن شعار «نه شرقی نه
غربی» یا «آرمان اسرائیل باید از صفحه روزگار پاک شود» از اشتباهات امام
راحل بود.
رئیس موسسه فتوح اندیشه در پاسخ به این اظهار
شمسالواعظین که این افقهای دور و رسالت جهانی انقلاب در آن زمان مطرح
نبود، بیان کرد: در قانون اساسی ما از مسائلی که آمده است کمک به نهضتهای
آزادی بخش دنیا، کمک به مظلومان جهان یا صدور انقلاب به جهان مطرح شده است و
حداقل این انقلاب در ذهن امام خمینی یک انقلاب ملی نبود.
شمس
الواعظین با اشاره به اینکه برخی انقلاب را انقلابهای مشابه مقایسه
میکنند، اظهار کرد: اگر در دهه 90 به سازهها و قالبهای انقلاب اسلامی
ایران نگاه کنیم با نتایجی که مارکسیستها از انقلاب خود گرفتند برخورد
میکنیم.
وی با بیان اینکه باید برای بررسی انقلاب سعی شود به فضای
آن برهه نگاه شود، افزود: نیاز نیست بار سنگین رسالت جهانی بر دوش انقلاب
گذاشته شود چرا که مارکسیستها نیز در ابتدا معتقد بودند که برای تغییر
جهان آمدهایم و اما انقلاب خودشان فرو پاشید.
سردبیر مجله کیان
تصریح کرد: اینکه ما بار بر دوش انقلاب گذاریم که انقلاب رسالت انبیائی
دارد چنین قرائتی را من از رهبران انقلاب نشنیدم در حالی که من فرزند
انقلاب هستم و در پیش از انقلاب کلاسهای دکتر شریعتی را میرفتم و حتی قبل
از انقلاب بازداشت شدم و در نهضت انقلاب نیز فعال بودم.
وی با
اشاره به تفاسیر مختلف از انقلاب در آن زمان ادامه داد: اگر با مدل
مارکسیست انقلاب را تفسیر کنیم با این نتیجه میرسیم که میان نیروی کار و
صاحبان تولید در آن زمان تضاد پیش آمد و منجر به یک جرقه به نام 57 شد.
شمس
الواعظین با اعتقاد بر اینکه در آن زمان مذهبیها خمینی(ره) را به عنوان
رهبری انتخاب کرده و کشور تاکنون اداره شد، بیان کرد: مارکسیستها به همین
سبب علت وقوع انقلاب را در تضاد و آشتیناپذیری میان کارگران و بزرگان کشور
میدانستند.
وی با اشاره به تفسیر ملیگرایان از انقلاب اظهار کرد:
پس از برکناری رضا شاه مردم قیام کرده و روحانیت در میانه راه مسلط شده به
دلیل قدرت خود سوار بر موج میشود و انقلاب را رهبری میکند.
سردبیر
مجله کیان با بیان اینکه ما اگر بخواهیم مدلهایی از این قبیل را مطلق
بپنداریم پاسخ نمیگیریم، ابراز کرد: اگر از اینها ایدهای را اقتباس کنیم و
در سلسله عوامل پیروزی دستهبندی کنیم، موفق میشویم.
وی با بیان
اینکه در جامعه ایران به هنگام وقوع انقلاب گسل میان متن جامعه با بدنه
سیاسی کشور فعال شد، عنوان کرد: البته این گسل اکنون نیز فعال شده است.
رهدار
در پاسخ اظهار کرد: ماکیاولی در کتابهای خود دغدغهای را دنبال میکند که
چرا جوامع بشری گرفتار جنگ شدهاند و معتقد است که جنگ میان اقوامی بوده
که افق دور برای خود تعریف کردند.
وی در ادامه تحلیل ماکیاولی با
اشاره به اینکه راه حل ایجاد صلح نزدیک و دستیافتنی کردن افقهای بشریت
بوده و نباید بشر آرمانی فکر کند، افزود: این نظریه در کشور ما توسط برخی
بازسازی و بومی شد و مصطفی ملکیان معتقد است که اساسا مشکل اصلی انقلاب این
بود که افق دوری تعریف کرد.
رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی
فتوح اندیشه قم در ادامه اعتقادات ملکیان با بیان اینکه امام به اشتباه
آرمانهای نه شرقی و نه غربی، اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و به
اهتزاز درآوردن پرچم لا اله الا الله بر قلههای دنیا را برای خود تعریف
کرد، تصریح کرد: اگر امام میگفت ما یک شاه دزد و ناتوان و خائن و با فاصله
از مردم و وابسته داریم و میخواهیم یک نیرویی جایگزین کنیم که این صفات
را نداشته باشد دنیا مقابل ما صف نمیکشید.
وی با اعتقاد بر اینکه
شمس نیز شبیه به این گفت که انقلاب برنامه جهانی نداشت در حالی که ملکیان
معتقد است که مردم آن روز اینگونه میاندیشیدند که انقلاب افق جهانی داشت،
خاطرنشان کرد: این درحالی است که شمس معتقد است اینها انحرافات بعدی است که
پدید آمد.
رهدار با بیان اینکه تذکر میدهم در قانون اساسی ما این
افق دور تعریف شده است و کمک به نهضتهای آزادی بخش در جهان و کمک به
مظلومان دنیا از مسائلی است که در قانون اساسی مطرح شده است، ادامه داد:
جدای از اینکه نه شرقی و نه غربی یک آرمان امروزی نیست و از گذشته است، به
غلط فکر میکنیم اگر افقها کوچک و نزدیک شد جنگی در دنیا رخ نمیدهد.
وی
با اشاره به اینکه این طرح ماکیاولی در غرب پذیرفته تلقی شد اما به رغم آن
جنگهایی که ایجاد شده بزرگترین جنگهای تاریخ بشریت است، گفت: جنگ جهانی
اول و دوم خاستگاه غربی دارد و افق را نزدیک میدیدند و انقلاب ما از روز
نخست حداقل در ذهن امام(ره) در سطح ملی نبود و به همین دلیل در قانون اساسی
بحث صدور انقلاب مطرح شده است.
شمسالواعظین با بیان اینکه
احمدینژاد ایرانهراسی را در دنیا افزایش داد، اظهار کرد: باید کمی
انتظارات و آرمانها را حداقلی و کارآمدی کنیم چرا احساسات دیگران را بر
انگیزیم.
وی با اشاره به اینکه القاعده هم جهانی فکر میکند و آیا
این درست است که ما نیز باید اینگونه فکر کنیم، افزود: لااقل نسبت به
پیامدها و لوازم آن آگاه باشیم یعنی اگر حجتالاسلام رهدار در سیاست خارجی
نقشآفرینی کند این بحث را نمیکند و با ادبیات و مقتضیات کشور بحث میکند.
سردبیر
مجله کیان با بیان اینکه من وقتی بار انقلاب را محدود میکنم این به معنای
کاهش ارزشها و بی احترامی به خون شهدا نیست بلکه خدا نیز به پیامبر تذکر
میداد که ایمان را نمیتوان به زور در دل مردم کرد و بیاحترامی به دیگران
نکنیم، تصریح کرد: اگر رسالت ما بزرگ است پیامدهای آن هم بزرگ است و ما
شعار دادیم و نسل امروز تلفات میدهد.
وی ادامه داد: ما نیز این انقلاب را دوست داریم که این حرف را میزنیم اما ظرفیت این انقلاب به این حد نیست.
رهدار
با بیان اینکه این ما نیستیم که بار بر دوش انقلاب میگذاریم بلکه این
انقلاب بار تاریخی دارد و نمیتواند پیامدها و نتایج این رسالت ملی باشد،
اظهار کرد: حتی اگر در اندیشه مردم و رهبران ایدههای جهانی نباشد در هر
حال این انقلاب وقتی به وجود آمده پیامدهایی در جهان داشته است.
وی
با بیان اینکه در آن دوران در غرب مرگ خدا اعلام شد و سپس در قرن 20 انسان
مرد و پس از آن افرادی نظیر راسل و فروید دین را ریشه در قدرت و ترس و
موارد دیگر نسبت دادند و گفتند خدا دیگر قادر به امر و نهی انسان نیست بلکه
انسان باید خدا را امر و نهی کند و این معنی سکولاریسم و جدایی دین از
سیاست است، افزود: در آن دوران در شرق نیز منکر وجود نخستین خدا بودند.
رئیس
مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه قم با اشاره به اینکه در این
فضا امام آمده و سخن از دین و خدا گفته و نظر شرق و غرب به آن به حدی معطوف
شد که کتابی از فوکو با عنوان ایران روحی در جهان بیروح و یا بلانچه کتاب
انقلاب به نام خدا را منتشر کرد، تصریح کرد: این انقلاب فرهنگی و دینی است
و مهمترین اثرش تغییر موازنه دین در دنیا است.