کد خبر: ۲۰۴۵۱۳
زمان انتشار: ۲۱:۲۷     ۲۳ بهمن ۱۳۹۲
اخيراً محجوب راه و رسم تقابل سياستمدارانه با مسوولان انزلي را خوب ياد گرفته و اتفاقاتي كه اخيراً در انزلي رخ مي دهد هم به طور عجيبي با همين سياست‌هاي ويژه مربوط مي‌شود.

بانك ورزش - تك‌روي يا اقتدارگرايي؟ مديريت يا منيّت؟‌ خودخواهي يا حق خواهي؟‌ ناسازگاري يا قانون‌گرايي؟‌ مرز باريك ميان اين معاني است كه وقتي قرار مي‌شود رفاقت‌ها به مسائل مهم تصميم‌گيري راه باز كنند، به بزرگترين مشكلات ممكن تبديل مي‌شوند. در شهري چون انزلي هم كه هميشه تيم فوتبال ملوان برايشان جز ورزش خاستگاه بسياري از خواسته هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و حتي محلي بوده، اين مرزهاي باريك و اين معاني نزديك به هم ديگر شوخي بردار نيستند!


وقتي يك انزلي‌چي تيم ملوان را از كودكي، تيم خودش مي دانسته هرقدر هم كه قانون و قواعد اقتصادي  سيروس محجوب يا هر فرد ديگري را مالك اعلام كند، كوچكترين خللي در حس مالكيت يك انزلي چي نسبت به ملوان وارد نمي‌كند. حالا محجوب مي خواهد يك ريال براي باشگاه خرج كرده باشد، يا هزار ميلياردريال! اين مسائل آنقدر واضح هستند كه هركسي كوچكترين آشنايي هم كه با فوتبال انزلي داشته باشد به تعصب و حس مالكيت مردمش به ملوان آشنا باشد و در اين بين سيروس محجوب كه براي خريد سهام ملوان پا پيش گذاشت، بي‌شك از اين قاعده مستثني نيست.


او از ابتدا هم خوب مي دانست كه در انزلي نمي‌تواند يك مالك صرف باشد و خودش تصميم بگيرد و خودش اجرا كند. اوج شانسي كه او در اين زمينه مي‌آورد اين بود كه شخصي چون عابديني در ملوان مستقيم روي كارش نظارت نداشت اما اين دليل بر اين نبود كه او به عنوان مالك هر كاري مي خواهد بكند. اين نظريه هرقدر هم  غيرمنطقي باشد اما چيزي است كه حداقل در انزلي غيرقابل تغيير است و بدون تعارف بايد بگوييم كه انزلي‌چي‌ها محجوب را به عنوان كسي مي‌خواهند كه برايشان پول خرج كند و خواسته هايشان را مثل يك مالك با اقتدار در باشگاه اجرا كند!


اين موضوع گرچه در ابتدا تقابل‌هايي را بين محجوب و مسوولان انزلي ايجاد كرد و  تنش هايي در باشگاه از قبيل كناره‌گيري شهسواري به عنوان  نايب رييس هيأت مديره را باعث شد اما اخيراً محجوب راه و رسم تقابل سياستمدارانه با مسوولان انزلي را خوب ياد گرفته و اتفاقاتي كه اخيراً در انزلي رخ مي دهد هم به طور عجيبي با همين سياست‌هاي ويژه مربوط مي‌شود. او به شيوه‌اي جديد مي‌خواهد پس از سنجيدن جو حاكم بر انزلي، نظر خود را اعمال كند تا هم تقابلي با انزلي چي ها و مسوولان شهري پيدا نكند و هم در نهايت اين طور تصور شود مه حرف، حرف خود اوست. البته اين طور كه به نظر مي‌رسد برخي مسوولان شهري هم در اين بين بيكار ننشسته‌اند و در تلاش اند تا با روشي مشابه روش خود محجوب به او بفهمانند كه اين مالك در نهايت به مشورت و نفوذ آن ها نياز دارد.


شام اسكوچيچ با قلعه‌نويي، بهانه ‌اي براي بركناري


ماجراي شام خوردن اسكوچيچ با قلعه‌نويي از همان نمايش هاي سياستمدارانه‌اي بود كه مي‌گوييم. واقعيت اين است كه باشگاه ملوان برخلاف آنچه برخي مي‌گويند هيچ جلسه جدي براي تمديد قرارداد با اسكوچيچ نداشته و حتي شنيده مي‌شود مسوولان شهري و طبعاً محجوب تمايل چنداني براي حفظ اسكوچيچ ندارند. آن ها بيشتر دوست دارند به دنبال همان شعار بومي‌گرايي باز هم براي فصل آينده يا به سراغ فرهاد پورغلامي بروند و يا نصرت ايراندوست. با محبوبيتي كه اسكوچيچ در ملوان به دست آورده اما قطعاً كنار گذاشتن يكباره او از تيم طبعات نه چندان خوشايندي را براي مالكيت جديد به همراه خواهد داشت. به همين خاطر است كه نمي‌توان به سادگي از كنار جنجالي گذشت كه شام خوردن اسكوچيچ و قلعه‌نويي به پا كرد! مراسم شامي كه محجوب با مصاحبه‌اش آن را ابهام برانگيز خواند تا احتمالاً بعد از همين مصاحبه نطفه حرف و حديث هايي كه قرار است اسكوچيچ را در آيند‌ه‌اي نه چندان دور خائن بنامند، كاشته شود. بعد هم با مصاحبه‌اي از قلعه‌نويي عذرخواهي كرد تا هم جوي عليه خودش به پا نكرده باشد و هم دشمن تراشي نكند. به خصوص كه با همان مصاحبه قبلي حالا ديگر جايگزيني پورغلامي و يا ايراندوست به جاي اين مربي كروات هم ديگر كار سختي نخواهد بود!

مديران احتمالي ملوان از كجا پيدا مي‌شوند؟


چه كسي است كه نداند در اين فوتبال حتي كوچكترين خبرهايي كه تكذيب مي‌كنند هم ريشه در اتفاقاتي دارند كه دير يا زود صحت آن‌ها ثابت مي‌شود. در ان شرايط آيا مي‌توان باور كرد كه نام هايي كه به عنوان مديرعامل احتمالي باشگاه ملوان برسرزبان ها مي‌افتد و چند ساعت بعد از سوي باشگاه تكذيب مي‌شوند، از پايه و اساس دروغ بوده يا از سر اتفاق نام آن‌ها مطرح شده است؟ مثلاً چرا بايد كريم صفايي، به عنوان رييس فدراسيون تير و كمان به عنوان گزينه مديرعاملي باشگاه معرفي  و سپس اين خبر از پايه تكذيب مي‌شد؟ آيا جز اين است كه محجوب با توجه به اختلافاتي كه با مسوولان شهري پيدا كرده، با مطرح كردن نام‌هاي مختلف به عنوان مديرعامل باشگاه مي‌خواهد جو عمومي شهر را نسبت به اين نام‌ها بسنجد و با سبك‌ سنگين كردن تمام اين واكنش ها، به طور نهايي نام مديرعامل باشگاه را اعلام كند. به خصوص كه به هنگام معرفي ناخدا غلامي، اعمال نفوذ يكي از مسوولان شهري، نام اردشير پورنعمت را به ناخدا غلامي تغيير داد تا در نهايت او سرپرست موقت باشگاه شود. حالا هم محجوب براي اينكه مجبور نباشد تصميمش را به خاطر اعمال نظر مسوولان شهري عوض كند، اين روش را در پيش گرفته تا به نيت نهايي خود كه اقتدار در باشگاه است برسد.

مديران جديد پول و وسايل پاشنكو را نمي‌دهند؟


از طرف ديگر اما مسائلي هم پيش مي‌آيد كه چهره مالك و مديران جديد باشگاه را در معرض خدشه‌دار شدن قرار مي‌دهد. مثل همين اتفاقي كه براي سرگي پاشنكو، دروازه بان خارجي باشگاه ملوان پيش آمده. او در پيغامي كه به تازگي در صفحه فيس بوكش منتشر كرده به شدت از مديران جديد ملوان گلايه دارد و در بخشي از اين پيغام نوشته: « این صادقانه نیست! این پیام برای تمام مردم انزلی است مخصوصا برای مدیران جدید باشگاه ملوان! همه مردم انزلی از من می پرسند چه زمانی بر می گردم؟ قبل از آن می گفتم به ملوان باز خواهم گشت ولی الآن پس از ۲ ماه که در خانه هستم می توانم بگویم دیگر هیچ وقت باز نخواهم گشت. به دلیل اینکه مدیران جدید پول من را نمی دهند و من با بانک دچار مشکل شدم و وسایل من را به من نمی دهند و من نمی توانم تمرین و بازی کنم و این شرایط برای آینده من بسیار بد است. متاسفم انزلی چی ها ولی خیلی عصبانی‌ام به خاطر اینکه مدیران جدید نمی خواهند به من کمک کنند. معذرت می خواهم انزلی و ملوان.» حالا بايد ديد اختلاف اخير مسوولان شهر انزلي با محجوب باعث شده كه آن ها پاشنكو را عليه مديران جديد باشگاه بشورانند يا واقعاً مديريت جديد در حق او جفا مي‌كند؟!

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها