مثل هر سال که اهالی رسانه از مدت ها قبل
از جشنواره پیرامون فیلم ها شناخت دارند و فیلم های جنجال برانگیز را از
قبل شناسایی کرده اند، امسال هم از آغاز جشنواره، این حدس و گمان ها
پیرامون چند فیلم بیش از سایر فیلم ها بود. به خصوص که شنیده ها حاکی از
پرداختن یکی دو فیلم به فتنه 88 حکایت داشت.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز، اما ماجرا وقتی رنگ و
بوی دیگری به خود گرفت که با اعلام برنامه نمایش فیلم ها در برج میلاد،
نام سه فیلم حساسیت برانگیز جشنواره در روز آخر دیده می شد که این خود
حکایت از واهمه مدیران جشنواره از مواجهه رسانه ها با این فیلم ها داشت.
چرا که خبرها و نقدهای مربو ط به فیلم های اکران شده در روز آخر معمولا در
میانه اخبار اختتامیه و اعلام جوایز گم می شود و نمی تواند چندان حاشیه ای
ایجاد کند.
"عصبانی نیستم" یکی از همین سه فیلم است
که موضوع سیاسی آن از مدتی پیش از جشنواره خبرساز شد و به نظر می رسد به
همین دلیل در اکران برج میلاد در روز آخر قرار گرفت. دست بر قضا، دیروز
فرصتی دست داد تا فیلم را در سینما فلسطین با مردم ببینیم. فیلم همان چیزی
بود که انتظارش می رفت. ممیزی و اصلاحیه و امثال اینها هم ظاهرا صرفا
کارکرد رسانه ای داشته است.
در شرایطی که از مدت ها قبل گفته شده
بود که فتنه 88 خط قرمز خدشه ناپذیر نظام در جشنواره فیلم فجر امسال است و
حتی کمیسیون فرهنگی نیز با ارسال نامه ای به سازمان سینمایی نسبت به تحریف
وقایع سال 88 هشدار داده بود، نمایش فیلم رکیک "عصبانی نیستم" را می توان
دهن کجی سازمان سینمایی و دبیر جشنواره به اراده نظام و هشدار نمایندگان
مردم در مجلس دانست. فیلمی که حضور آن در بخش مسابقه جشنواره فجر با این
سطح از توهین ها و خط شکنی ها بی سابقه به نظر می رسد.
البته راجع به "عصبانی نیستم" نمی شود
سینمایی صحبت کرد. چون سینما نیست. فحشنامه ای است رکیک و البته مستقیم گو
علیه هر آنچه که کارگردان در این سال ها نپسندیده است. کارگردان از مذهبی
ها متنفر است، پس در یک سکانس بی ربط و ضعیف، یک ریشوی مذهبی تسبیح به دست
را ناگهان طالبان می خواند. از احمدی نژاد متنفر است، پس بی ربط و با ربط
سخنرانی های او را به صورت کاملا گل درشت میان سکانس های فیلمش جاساز می
کند تا شاید این گونه ارضا شود. از سال 78 با تیتر گل درشت دانشگاه به خاک و
خون کشیده شد فکت می آورد و پوستر خاتمی را مدام توی چشم مخاطب فرو می
کند. از بسیجی ها کینه به دل دارد، پس بعد از کتک زدن مفصل یک بسیجی توسط
یکی از کاراکترها می گوید ما اهل زدن نیستیم، اینها هستند که مردم را کتک
میزنند!، از نظام دل پری دارد، مدام از دستاویز دانشجوی ستاره دار استفاده
می کند و به کشته های 88 نقبی می زند، به نامگذازی اسمال توسط مقام معظم
رهبری متلک می اندازد و ...
با جرات می توان گفت که "عصبانی نیستم"
به کنفرانس برلین بیشتر شبیه است تا فیلم سینمایی و کارگردان هیچ ابایی
ندارد که حتی در قالب یک ارائه دانشگاهی، جمهوری اسلامی را از منظر امام
علی (ع) نقد کند.
جالب تر آنکه دومین فیلم درمیشیان،
تلاشی است مذبوحانه برای آنکه با آسمان و ریسمان بافتن های معمول شبه
روشنفکران، به دروغ اثبات کند فتنه سال 88 محصول اعتراض طبقات محروم و
مستضعف به نظام بوده است. یعنی یک عدول کامل از آرمان های قشر مرفه بی درد
برج نشین در سال 88 به نفع طبقه مستضعفی که در جریان فتنه آنها را شهروند
درجه دو محسوب می کردند. همان ها که به زعم آقایان با یک گونی سیب زمینی
رای شان عوض می شد. در واقع، جنبش اشرافیت علیه جمهوریت در اینجا به جنبش
شهرستانی های فقیر ساکن تهران علیه نظام تبدیل شده است. و چه ادعایی خنده
دار تر از این که فتنه 88 را مستضعفان پایین شهر به راه انداختند؟ اصلا
انگار که جنبش سبز در سال 88 یک جنبش کارگری از نوع چپ بوده است!
البته ایراد و گله از درمیشان نیست. خوب
پولی گیر او آمده -حتما از بخش خصوصی و بدون یک ریال کمک احیانا خارجی- و
او فیلمش را ساخته است. اما حضور و اکران چنین فیلم رکیکی در بخش مسابقه
جشنواره فیلم فجر به شدت شک برانگیز و حتی به نوعی موجب ایجاد شایبه رضایت و
حمایت دولت تدبیر و امید از ساخت چنین فیلم هایی است. حالا باید صبر کرد و
دید این دهن کجی سازمان سینمایی به خط قرمز نظام به ضرر چه کسی تمام می
شود. اما نقدا می توان گفت چند روز آینده، روزهای سختی برای ایوبی و احسانی
و رضاداد خواهد بود....