به گزارش 598 به نقل از فارس، توجه به سبک زندگی اسلامی در زندگی روزمره فردی و اجتماعی زمینههای ارتقای معرفت، کمال و پیشرفت جامعه را فراهم میسازد، متأسفانه توجه به سبک زندگی اسلامی در حالی به فراموشی سپرده است که نفوذ فرهنگ و سبک زندگی غربی در اجتماع به خصوص میان جوانان دیده میشود، به طور مثال برپایی جشن طلاق، ازدواج دیرهنگام، تمایل به زندگی مجردی، کم توجهی به کسب معنویت الهی و پرداختن به دلمشغولیهای دنیای دیجیتال امروزی نمونهای از هزاران مورد نفوذ سبک زندگی غربی است.
یکی از موضوعات مهمی که این روزها ذهن کارشناسان، مسئولان و حتی خانوادهها را مشغول خود ساخته است، موضوع ازدواج دیرهنگام است که تأثیر مهمی در کاهش افزایش جمعیت داشته است، مقام معظم رهبری نیز به این مهم در دیدار با اعضاى همایش ملى «تغییرات جمعیتى و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» اشاره داشتند و فرمودند: «بلاشک یکى از چیزهایى که بارورى را محدود میکند، بالا رفتن سن ازدواج است؛ خب، این یکى از کارهایى است که باید در کشور فکر بشود. چرا سن ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسى و غریزه جنسى؟ ما باید به این فکر کنیم. خب، از آن طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کارى کرد که همه اینها با هم جمع بشود، ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستى یک نفرى یک خانه مِلکى داشته باشد، یک شغل درآمددارى داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه! «اِنَ یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه» این قرآن است که با ما دارد، این جور حرف میزند».
به منظور بررسی این معضل فرهنگی دینی، گفتوگویی را با حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل جعفریپور مسئول پاسخگویی مرکز تخصصی نماز در خصوص «دیر ازدواجی؛ آسیبها و راهکارها» ترتیب دادهایم که مشروح آن در ادامه میآید:
*به عنوان نخستین سؤال بفرمایید که چرا شاهد تأخیر ازدواج در جامعه هستیم؟
-به عنوان مقدمه عرض کنم که هر آسیبی که در جامعه ایجاد میشود، یک زیرساختهای نظری دارد که آن زیرساختهای نظری باعث آثار عملی در جامعه میشود، در واقع آموزههای هر دینی به دو بخش تقسیم میشود: آموزههای نظری و آموزههای عملی.
آموزههای نظری که به آنها اصول دین میگوییم و آموزههای عملی که همان احکام دین است که مربوط به رفتارهای عملی ما در حوزه حلال، حرام، مباح، مستحب و مکروه گنجانده میشود، تحت عنوان اخلاق و رفتار شناخته میشود.
◄ضعف اعتقادات و لزوم تحکیم باورهای دینی
هر کجا میبینیم در جامعهای یکسری ارزشها تبدیل به ضد ارزش و ضد ارزش تبدیل به ارزش شده است، این براساس زیربناهای فکری آن جامعه بوده است؛ یعنی تا نظریه انسان و رویکرد فکری او تغییر نکند، در حوزه عمل و رفتار، تغییری را احساس نخواهید کرد، برای همین در بحث آسیب شناسی ازدواج مورد مهمی که بسیاری از آن غفلت کردهاند، بیتوجهی یا کم توجهی به باورهای دینی است.
به عنوان مثال در سوره «نور» آیه 32 خداوند بیان میکند که «وَأَنکِحُوا الْأَیامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یکُونُوا فُقَرَاء یغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»، مطابق این آیه اگر دختر و پسر فقیر باشند، خداوند آنها را از رزق خود بینیاز میکند آیه بیان میکند باید ازدواج کنید،حتی اگر فقیر باشید، چرا که خداوند شما را بینیاز میکند، این یک اصل و باور است، بنابراین اگر انسان این باور را در درون خود نهادینه نکند و به یقین نرسد، نمیتواند در اعمال خود تغییری ایجاد کند، پس میتوان گفت اگر باور و یقین افراد به توحید وکلام خدا درست شد، اکثر مشکلات و آسیبهای فرهنگی – دینی حل میشود.واین نیازمند شناخت صحیح صفات حکمت وعلم خداوند و اعتماد بر کلام خداست
◄شناخت بیرونی و لزوم توجه به شناخت درونی
*درباره آسیبشناسی ازدواج در شرایط کنونی داشتید، توضیح میدادید؟
-یکی دیگر از مهمترین آسیبها که مربوط به بحث دیر ازدواجی میشود عدم شناخت صحیح طرفین است ،وقتی در جامعهای، رفتارهای مردم تغییر کرد و رفتارها به روابط الکترونیکی محدود شد، این عامل منجر به «عدم معرفت» یا همان عدم شناخت میشود.
حال اگر انسان در حوزه شناخت دچار مشکل شود، به تبع آن در عمل هم دچار مشکل میشود، وقتی در جامعهای رابطهها مانند قدیم نباشد و رفت و آمد فیزیکی و صله ارحام قطع شود، باعث میشود که پسر و دختر نسبت به همدیگر شناخت کافی نداشته باشند، پس وقتی شناخت نباشند، در انتخاب یکدیگر دچار مشکل میشوند.
پس میتوان گفت که اکثر ازدواجهایی که به جدایی میانجامد، به خاطر عدم شناخت اولیه است، در زمان گذشته افراد زود ازدواج میکردند، چون رابطهها خیلی تنگاتنگ بود، همدیگر را میشناختند و به منازل یکدیگر میرفتند، یا همسایه بودند و اقوام در چند کیلومتری هم زندگی میکردند، به همین سبب در اثر کثرت رفت وآمدشناخت حاصل میکردند که فرد چه نوع رفتاری دارد.
اکنون که این رفت و آمدها با دوستان و فامیل نیست، وقتی فردی میخواهد همسری انتخاب کند، دچار مشکل میشود، زیرا شخص مورد نظر در درون خانواده یک رفتار و در بیرون از خانواده رفتار دیگری دارد،وعدم شناخت رفتار همسر در محیط خانواده برای او انتخاب نادرست به بار میآورد و همسری انتخاب میکند که با وی تضاد فکری، اعتقادی و عملی دارد، لذا برای برونرفت از این آسیب لازم است، روابط بین خانوادهها صورت گیرد تا رفتار طرفین رصد شود.
◄از ازدواج ابزاری تا تبدیل ازدواج به یک فرصت
*یکی از معضلهای جامعه امروز به خصوص میان جوانان دهه شصتی بحث ازدواج دیرهنگام است، در این باره بیشتر توضیح میدهید؟
-اگر نگاه به ازدواج یک نگاه ابزاری، برای ارضای میل جنسی یا به عنوان تکلیف مشقت بار باشد، ازدواج دیر هنگام ایجاد میشود، اگر این نگاه عوض شود، مسلماً دیگر مسأله دیر ازدواجی در جامعه نخواهیم داشت، اگر به باور برسیم که اسلام برنامه سعادت بشریت را ترسیم کرده و به آموزههای دینی اعتماد کنیم به عنوام مثال با عمق جان فرمایش رسول خدا(ص) را دریابیم که حضرت میفرمایند: «بهترین ازدواجها آن است که آسانتر انجام گیرد»(نهج الفصاحه، ح 248)،یا «در اسلام هیچ بنایی محبوبتر از ازدواج ساخته نشده است»، یا آثار منفی بی اعتنایی به ازدواج را بدانیم که فرمودند: «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»، کسی که از سنت من رویگردان است از من نیست،(بحارالانوار،ح103،ص220)،لاش در جامعه برای زود ازدواج کردن همگانی می شود .
اما اگر نگاه، نگاه ابزاری به ازدواج باشد و صرفاً برای ارضای میل جنسی به آن نگاه کنیم، اینجاست که به ازدواجهای دیر هنگام غربی که برای ما مدلسازی شده است میرسیم، بنابراین این باور است که عمل ما را میسازد، اگر ما به باور برسیم که پیامبر(ص) فرموده است: «کسی که ازدواج کند، مطمئن باشد نصف دیناش را حفظ کرده است»، پس باید به دنبال تقوای الهی در نیمه دوم زندگی خودش برود، میفهمیم که در اثر ازدواج زود هنگام وآ سان جرم وگناه در جامعه کمتر خواهد شد.
◄ازدواج مانع رشد علمی یا سکوی پرش؟
مسأله بعدی بحث فرهنگی است، یک زمانی در جامعه ما بحث تحصیلات و آموزش عالی اصلاً مطرح نبود، امروزه ازدواج یک مانع برای رسیدن به قلههای فرهنگی محسوب میشود،
هر روزه در مشاورههایی که داریم، شاهد این جملات هستیم: حاج آقا! به لیسانسه چه کسی زن میدهد؟ به بیکار چه کسی زن میدهد؟ کسی که امروز فوقلیسانس نداشته باشد، بیسواد تلقی میشود؟ بنابراین برای اینکه شخص به آن قله ایدهآل خود برسد، لازم میداند به لحاظ علمی و فرهنگی رشد بکند.
چون جوان میبیند یک طرف زندگی فتح قلههای علمی است و از طرف دیگر میل به جنس مخالف یک نیاز فطری است است که خداوند در درون او قرار داده است و برای اینکه همسر ایدهآل خود را پیدا کند، لازم است به آن درجات علمی رسیده باشد!
حال اگر شخص از تجارب دیگران استفاده کند و به ازدواج زود هنگام و آسان روی آورد، خواهد دید که ذهن و فکر او در تحصیل بسیار آرامتر و میزان یادگیری او فراتر خواهد رفت، زیرا یک نیاز از دو نیاز او برطرف شده و هنگام تحصیل دیگر دغدغه ارضای میل جنسی یا سرکوب آن و یا فکر درباره انتخاب همسر آینده را نخواهد داشت، کما اینکه دانشجویانی از این قبیل هستند که در عین مشغولیت به تحصیل ازدواج هم کردهاند و با قناعت و کار پاره وقت به تأمین معیشت خود میپردازند.
◄ارضای نامشروع و توجه به آثار آن
به این نکته توجه کنید، از سن 17 سالگی که اوج مسائل جنسی آغاز میشود تا سن 28 سالگی ادامه دارد-معمولش در این بازه زمانی است-، اگر شخص پایبند به دستورات دینی نباشد، ازدواج زود هنگام را نیاز ندیده و برای ارضای خود به خودارضایی یا اعمال نامشروع روی میآورد و چون این نیاز را از راه صحیح برآورده نمیکند، طبیعتاً تاوان آثار زیانبار جسمی و روحی آن را باید بپردازد، چندین نفر به خود بنده مراجعه کردهاند که حاج آقا بنده به خودارضایی عادت کرده و هیچ لذتی از زندگی زناشویی خود نمیبرم یا چون با افراد مختلف ارتباط داشتهام بودن با یک همسر برایم تکراری است، راه پیشگیری اطلاع رسانی جامعه به آثار سوء چنین موارد از طریق رسانههاست.
◄از ازدواج مدرن تا ازدواج اسلامی
*این مسائل باعث نمیشود که شخص از ازدواج برای خود کوهی بسازد؟!
-شخصی برای خودش به سبب تقلید از دیگران چارچوب خاصی را برنامهریزی کرده است، مثلاً پسرعمو یا پسر دایی شخص با یک فوق لیسانس ازدواج کرده، برای او زشت است که با یک دیپلمه ازدواج کند یا فلان تالار را برای مراسم ازدواجش گرفته است، پس برای خانواده او این مسأله سبک است که این کار را نکند و از قبیل مسائل...و در یک کلام بر اثر تقلید از خلق روزگار از ازدواج برای خود افسانه میسازد، راه نجات از این نوع ازدواجها ذبح کردن خواهشهای نفسانی و روی آوردن به ازدواج آسان است.
◄ مهریههای نجومی و استفاده از تجارب
برخی افراد علل عدم ازدواج را ترس از خیانت همسر میدانند و این گونه میسرایند که چه تضمینی هست که بعد از عقد مطالبه مهریه نکنند، اینجا دو مطلب است اولاً کجای اسلام تأیید ازدواج با مهریه بالاست، مگر پیامبر اکرم(ص) نفرمودند: بهترین زنان کم مهرترین آنهاست که این خود شاخص شناخت همسر خوب است و ثانیاً مهریه هنگام مطالبه باید پرداخت شود و حق همسر است، پس انسان باید مقدار معقول مهریه قرار دهد که در صورت مطالبه توان پرداخت آن را نیز داشته باشد و ثالثاً اگر شناخت اولیه درست واقع شود همسری انتخاب می شود که او را در پرداخت مهریه و مخارج زندگی در مضیقه نگذارد، پس باید در انتخاب همسر به تفاوتها توجه داشت، سال، مال و سواد، دختر باید کمتر از پسر باشد تا چنین مشکلاتی ایجاد نشود و از طرفی در اخذ تعهدهای قبل از عقد جدیت به خرج داد.
◄انتظارات بیجا، قناعت و صداقت
یکی از عوامل دیر ازدواجی انتظارات فراتر از حد معقول در حوزه مادی از همسر است> شغل پر درآمد ،خانه مجلل، ماشین و...این باعث شده است که همسرگزینی تبدیل به فرایند خرید کالا شود؛ یعنی شخص برای خودش اول از همه مسأله کار، مسائل مالی و مسکن را حل میکند، بعد از توجه به خرید منزل و ماشین، همسری هم انتخاب میکند و این سبب دیر ازدواجی میشود.
در حالی که پسر میتواند بر اساس داشتههای خودش همسری در شأن خود برگزیند و آرام آرام موارد فوق را برای همسرش ایجاد کند، مشکل اینجاست که شخص اول با وعده و وعید همسر را انتخاب میکند، سپس به توانمندی خود مراجعه میکند و چون از انجام وعدههای خود ناتوان است، اختلاف ایجاد میشود و این تجربه تلخ باعث میشود که همه دختران برای پسران متوقع جلوه کنند و دیرازدواجی صورت بگیرد، در حالی که با کمی تأمل و صداقت، در گفتار و عدم وعدههای مادی قبل از عقد میتوان همسری در شأن دارایی خود انتخاب کرد.
همان طور که در ابتدای بحث گفتم که اگر کسی از ترس تهیدستی ازدواج نکند، در روایات مذموم شمرده شده است، به فرموده امام صادق(ع) این شخص اصلاً نسبت به خدای خودش بدگمان شده و به خدا سوءظن دارد، چنین دیدگاهی مخالف قرآن کریم است: «إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»
البته بنده کل مسأله اقتصادی را زیر سؤال نمیبرم، منظورم این است که برگزاری جشن با شکوه در فلان تالار باید حذف شود، به طوری که اگر تجملات از مراسم مقدمات ازدواج حذف نشود، مشکلات ازدواج کردن جوانها کماکان ادامه خواهد یافت.
البته شغل و مسکن از پارامترهای اصلی در ازدواج دیر هنگام محسوب میشود که نباید مسئولان از آن غافل باشند. باید توجه داشت که بحث اصلی ما در حوزه اقتصادی سر هزینههایی است که هیچ ضرورتی ندارد.
◄دوستی با نامحرم یا لذت عفت بعد از ازدواج
مسأله دیگر در تأخیر ازدواج الگوبرداری از غرب است، دوستی با نامحرم قبل از ازدواج در جامعه اسلامی معنا ندارد، ولی امروزه به سبب الگوبرداری جوانان ما از فرهنگ غرب باعث شده که شخص بگوید چه نیازی است که من الزاماً ازدواج کنم، در صورتی که ارتباطم را در محیط آموزشی یا محیط تفریحی با یک دختر یا پسر نامحرم برقرار است و به لحاظ میل جنسی ارضا میشوم، پس با توجه به این مطلب نیازی نمیبینم که ازدواجی صورت گیرد!و این در حالی صورت میپذیرد که بعد از ازدواج حس بددلی نسبت به همسر ایجاد میشود و لذت عشق پاک در ازدواج را هرگز نخواهد چشید، چرا که فتح قله با پای پیاده و تحمل وجود سختی لذت بخش است.
◄از تولیدمثل تا نیمه گمشده
مسأله دیگر نوع نگاه افراد به ازدواج است، وقتی از افراد سؤال میشود که چرا شما ازدواج نمیکنید، یکی از پاسخهایی که میدهند، این است اگر ازدواج کنیم، بعد از آن چه اتفاقی میافتد؟ اینکه به ازدواج فقط به دید تولید مثل نگریسته شود، این نگاه ابزاری، نگاه غلطی است، درست است انسان دوستدار فرزند است و اگر فرزنددار نشود، همه کاری حاضر میشود بکند ولی آیا هدف از ازدواج فقط همین است؟ قرآن کریم همسر را مایه آرامش دانسته و بین زن و شوهر مودت و رحمت قرار داده است و در جای دیگر زن و شوهر را لباس یکدیگر معرفی میکند که در سختیها یار و غمخوار هم هستند.
اینکه خداوند مرد را مدبر و زن را احساسی آفریده است یکی از عللش آرامش بخشی به یکدیگر در مشکلات است و زن ومرد با ازدواج به نیمه دوم فطری خود دست پیدا میکنند و اینگونه کامل میشود و قلههای موفقیت را فتح میکنند، به طوری که بسیاری از دانشمندان اسلام از جمله علامه طباطبایی رمز موفقیت خود در نوشتن تفسیر المیزان را وجود همسر صالح خود میداند و یا از علل هدایت زهیر به سوی امام حسین(ع) و شهادت با او تشویق همسر او است.
◄از بیاعتمادی تا ازدواج زودهنگام
وقتی در جامعهای بی بند و باری باب شد، از طرف دیگر بیاعتمادی رواج مییابد، بیاعتمادی افراد به یکدیگر مسأله مهم در دیر ازدواجی است، به طور مثال وقتی یک پسر ارتباطات دختران و پسران را به صورت علنی میبیند، میگوید: کدام دختری است که با ایمان و پاک مانده باشد و با پسری ارتباط نداشته باشد، همه این موارد به این بر میگردد که فرد به افرادی که در جامعه زندگی میکنند، اعتماد ندارد، راه برون رفت از این معضل این است که شخص با پا نهادن بر روی سخنان بیهوده برخی از مردم دختر خویش را زود به خانه بخت بفرستد که روایات ما از نشانههای سعادت پدر دختر دانسته شده است و این سد باید شکسته شود و بهانههای درس و...کنار برود و طبیعی است که اعتماد پسران به دختران کم سن و سال بیشتر است و این باید به یک فرهنگ تبدیل شود.
◄گروهی متولی ازدواج آسان جوانان شوند
*خب! حاج آقا جعفریپور راهکار عملیاتی شما برای رفع این معضل و آسیب فرهنگی چیست؟!
- یکی از مسائلی که راهبردی در این زمینه است و بنده زمانی به عنوان پیشنهاد خدمت مقام معظم رهبری نوشتم. مسأله راهاندازی ازدواجهای آسان است، مراکزی جهت ثبت نام و حمایت مادی و معنوی از ازدواج آسان تشکیل شود که شرط آغاز زندگی با زیارت ثامن الحجج(ع) بدون جشن همراه تشریفات، مهریه مناسب و... از جمله آن شروط باشد و دربرابر امتیازاتی از سوی دولت برای آنان در نظر گرفته شود، حتی می توان با سکونت رایگان زوج جوان توسط خیران به مدت چند سال بار سنگین اجاره را در اول زندگی از دوش آنها برداشت.
اگر ما به این باور رسیدیم که ازدواج یک نیاز طرفینی نیست که فقط پسر نیاز به این امر ندارد و حسی است که خداوند درون جنس مؤنث قرار داده است: «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً»،
بنابراین اگر ازدواجهای آسان شکل بگیرد، که از نگاه مراجع تقلید یکی از وظایف حکومت اسلامی این است که وسیله ازدواج جوانانی را که در معرض گناه قرار دارند از بیتالمال ایجاد کند، دولت حمایت مادی کند و حوزه علمیه در بحث زیرساخت نظری و نهادینه کردن فرهنگ ازدواج آسان گام بردارد و همگام با آنها صدا و سیما و رسانههای ملی در فرهنگسازی ازدواج گامهای بلندتری بردارند میتوان تا حدودی برای رفع این معضل خوشبین بود.
◄در مسأله ازدواج عرف مهم است یا شرع؟!
با این وجود یکی از مباحثی که در آسان سازی ازدواج مطرح میشود، بحث مخالفت عرف با شرع است، یعنی اگر رسانهها، حوزههای علمیه و مراجع فرهنگی برای مردم بازگو کنند که هر جا اخلاق عرفی با احکام شرعی مخالف باشد، لازم الاجرا نیست، بلکه عمل کردن به آن مخالف با دستورات احکام است؛وضعیت ازدواج تغییر می کند
به عنوان مثال وقتی این گونه جا بیفتد که عروسی الزاماً باید ولیمه داده شود و تبدیل به یک امر واجب شود! یعنی جامعه این گونه تلقیکند که این جزو اصولیترین و واجبترین مسائل ازدواج است و با قرض هم شده باید این مهمانی واقع شود باید اطلاع رسانی کرد.
*و صحبت پایانی....
-به هر حال اگر امروز توانستیم ازدواجهای آسان را الگوسازی کنیم و به دیگران به عنوان الگوی جامعه اسلامی ـ ایرانی معرفی کنیم که یک ایرانی مسلمان باید این گونه ازدواج کند و الگو گرفتن از فرهنگ غرب صحیح نیست، در کاهش ازدواج دیر هنگام موفق خواهیم بود.