این بخشی از صحبتهای علیرضا قزوه درباره و ضعیت کنونی شاعران ایران است که به اعتقاد وی و بسیاری از کارشناسان این روزها جای خود را به پاتوق سیاسیون داده است.
انجمن شاعران ایران چگونه تشکیل شد؟
برخی از شاعرانی که پس از انقلاب در حوزه شعر نامشان تازه بر سر زبانها
افتاده بود، در پی اختلافی که با رئیس وقت حوزه هنری در اواخر دهه 60 داشتند از آن مرکز خارج شدند و با رویکرد تجمیع شاعران انقلاب به دور
یکدیگر، نهادی غیردولتی به نام "خانه شاعران ایران"(انجمن شاعران ایران)
را تاسیس کردند.
"قیصرامینپور"، "ساعد باقری"، "فاطمه راکعی"، "محمدرضا عبدالملکیان" و "سیدحسن
حسینی" از اعضای هیات مدیره این خانه محسوب میشدند که در بین راه "محمدرضا محمدینیکو"
به این جمع پیوست. این خانه در ابتدا با حضور امینپور و حسینی علاوه بر اثربخشی
مثبت در ارتقای شعر پارسی، تحول شگرفی در شعر انقلابی ایجاد کرد.
پس از چندین سال فعالیت، در سال 1378 اساسنامه این خانه به عنوان یک تشکل شعری مستقل به تصویب رسید و این
دفتر موفق شد که از مکانی مناسب برای ادامه و توسعه فعالیتهای خود بهرهمند شود.
اما پس فوت مرحوم سید حسن حسینی در تاریخ نهم فروردین سال ۱۳۸۳و عارضهای که قیصر امین پور در سالهای پایانی زندگیاش با آن دست و
پنجه نرم میکرد و در نهایت منجر به فوت او در سال 86 شد، روند دفتر شعر جوان و خانه شاعران ایران سیری نزولی در پیش گرفت.
ورود شاعران متوسط و نسبتاً ضعیف، عدم اثرگذاری در پیشبرد شعر پارسی،
دورشدن از فلسفه وجودی این خانه (که آرمانهای انقلابمحسوب میشد) و
تحرکات سیاسی در مجموعههایی که مدیریت آنها را فاطمه راکعی و همفکران او برعهده
دارند گواهی بر این مدعا است.
البته افرادی مانند "فاطمه سالاروند"، "نیک نژاد"، "حامد احمدی" و "حسین جنتی" تحت نظر فاطمه راکعی، سهیل محمودی و ساعد باقری از مهمترین اعضای در رفت و آمد به خانه شاعران هستند.
جو حاکم در این خانه هم شان با ادبیات انقلاب نیست
براساس آنچه در وبسایت رسمی این انجمن آمده است، اساسنامه انجمن
شاعران ایران در سال 1378 به تصویب نهایی رسید و
سرانجام با یاری شهرداری منطقه 3 تهران، ساختمانی قدیمی که در اختیار شهرداری بود
به انجمن اختصاص یافت و اقدامهای لازم برای بازسازی فضای داخلی آن انجام شد.
با توجه به اساسنامه انجمن شاعران ایران، برخی از اهداف و فعالیتهای این انجمن اینگونه تعریف شده است:
"حمایت و تشویق شاعران ایران در جهت ارتقای کیفی و کمی آثار ایشان و انعکاس مناسب آن آثار در مجامع و رسانههای فرهنگی کشور ، ایجاد انتشارات انجمن برای چاپ و نشر آثار برگزیده شاعران و سخنوران وحمایت از شاعرانی که با آثار خود ارزشهای فرهنگ اسلامی را تجلّی میبخشند".
اما سیاستبازی و دخالت در امور سیاسی و همراهی با افرادی که نظام اسلامی
زاویه دارند، از جمله اقداماتی است که انجمن شاعران را از یک مکان فرهنگی به یک
پاتوق سیاسی تبدیل کرده است، امری که کاملا با ادعاهای موجود در اساسنامه این انجمن در تضاد است.
علیرضا قزوه در همین خصوص در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: این خانه شاعران نام شاعران ایران را یدک میکشد هیچ کاری نمیکند و صرفا به یکی دو جلسه و یکی دو بحث تبدیل شده و آنها هم بیشتر تلاش میکنند چیزی از شعر انقلاب نگویند.
این شاعر انقلابی در ادامه صحبتهای خود به تمسخر شعرهای آینی توسط برخی افراد خانه شاعران اشاره کرده و گفت: "برخی از این افراد در فیسبوک و جاهای دیگر شعر آیینی را مورد تمسخر قرار میدهند و اخیرا در "مجله مهرنامه" دیدم توهینهایی به حوزه هنری میشود وتوهینهایی به شعر انقلاب میکنند".
قزوه در ادامه به جدال این روزهای خود با برخی از از اعضای برجسته خانه شاعران و دعوت به مناظره این افراد اشاره کرد و گفت: اینها پله پله جلو میروند، فکر میکنند دوره جدیدی آغاز شده و میتوانند به آرمانهای انقلاب توهین کنند، آن هم در آستانه سالگرد 9 دی، من دیدم واقعا هجمههایی را شروع کردند من هم جواب آنها را دادم.
برنامهها و جزئیات خانه شاعران ایران
خانه شاعران هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه با مدیریت حسین جنتی با شاعران تازهکار جلسه شعر برپا میکند و در میان این شاعران نوپا شاعرانی که پتانسیل بهتری دارند انتخاب میشوند. این شاعران جوان سپس در جلساتی با حضور سهیل محمودی و فاطمه راکعی اشعار خود را میسرایند.
به گفته منابع آگاه اگر این افراد توانایی لازم را داشته باشند، توسط سهیل محمودی و ... تهییج میشوند تا شعرهای به اصطلاح شجاعانه بگویند و با شجاعت درباره هر موضوعی که میخواهند شعر بسرایند. به همین ترتیب، این افراد کم کم شاعران نوپا را وارد عرصه شعر سیاسی و ضد انقلاب میکنند.
شبهای شعر خانه شاعران ایران با طعم فتنه
حمایت اعضای هیئت مدیران خانه شاعران ایران در سال 88 از سران فتنه و همراهی با آنها از مصادیق سیاستزدگی این انجمن است، بهطوری که برخی از اعضای این انجمن مانند سهیل محمودی و ساعد باقری، پس از حوادث سال 88 با تغییر مواضع خود خانه شاعران ایران را به محلی برای رفت و آمد حامیان فتنهگران تبدیل کردند.
دریافت بودجه کلان خانه شاعران ایران و عدم توجه به امور فرهنگی و ادبی
از بزرگترین انتقاداتی که به خانه شاعران ایران وارد میشود، عدم توجه کافی به مسائل فرهنگی و ادبی است، بهطوری که علیرضا قزوه با انتقاد از رویکردهای سیاسی این انجمن میگوید:" نمیدانم یادتان هست یا نه که اساسنامه خانه شاعران را من و یک نفر دیگر نوشتیم در خانه مشفق کاشانی در حدود شاید پانزده بیست سال قبل. نیتمان نیت خیری بود که کاری کنیم برای شاعران انقلاب، بخصوص آنان که مشکلات مالی دارند و نمیتوانند کتابشان را حتی چاپ کنند. بسیاریشان سرپناهی ندارند و شغل و بیمهای نیز هم. آن وعدهها تا هنوز جامه عمل نپوشیده و خانه شاعران ایران همان طور که خودتان و دیگران هم میدانید در اصل تعلق خاطری به مشکلات شاعران ندارد و در راستای برطرف کردن مشکلات صنفی شاعران گام برنمیدارد".
البته سوالات بسیاری راجع به چندین مغازه و ملک در اختیار خانه شاعران قرار دارد، از
جمله دو فقره مغازه در خیابان انقلاب و قطعه زمینی در منطقه 22 که وضعیت آنها معلوم نیست.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است چرا شورای شهر چنین زمینهایی را در اختیار خانه شاعران قرار داده و سوال مهمتر اینکه خانه شاعران بر اساس چه ضوابط و قوانینی این املاک و زمینها را به همفکران خود اهدا میکنند؟
علیرضا قزوه در همین رابطه با اشاره به بیتوجهی خانه شاعران به پیشکسوتان عرصه شعر انقلاب و اختصاص امکانات این انجمن به افرادی خاص به خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت:
"ولی دو سه تا بچه که دو سال سابقه شعر دارد شما اگر خانه میدهید به آنها میدهید اگر میخواهید توجه کنید کتاب چاپ کنید کتابهای آنها را چاپ میکنید این چیست این حرکت آیا واقعا به نفع شعر انقلاب است؟"
وی درباره فعالیتهای اخیر خانه شاعران گفت؛ بنا بود خانهای باشد که مشکلات صنفی و سندیکایی شاعران را حل کند من در طی این سالها تقریبا از این خانه چیز جدی در این زمینه ندیدم نمیخوام بگم کارهایی نکرده چرا جلساتی بوده بعضی وقتا سایه شاعران بزرگی مثل قیصر امینپور رو سر این جا بوده ولی اخیرا من خوب متوجه شدهام یکی دو تا از شاعران خوب از آنجا آمدند بیرون به دلیل این که آنها معترض بودند که بیایید و همه شاعران بزرگ کشور را دعوت کنیم و یک انتخاباتی صورت بگیرد و مشکلات را حل کند.
قزوه در ادامه به وضعیت بد مادی برخی از شاعران و بیتوجهی خانه شاعران به این وضعیت گفت: اینها(اعضای کنونی خانه شاعران) سعی دارند خط خود را جدا کنند که باعث ایجاد دودستگی میشود، در صورتی که یک خانه شاعران اگر میخواهد مثلا یک لیستی برای خانه بدهد باید به همه شاعران اعلام کند ببیند آنهایی که پیشکسوت هستند آنهایی که مشکل دارند آنهایی که واقعا ممکن است در خط خانه شاعران نباشد هم بیایند.
قزوه با بیان اینکه امتیاز برای خود نمیخواهد گفت: من صرفا به عنوان یک شاعری که خیلی از شاعران درد و دلهای خود را با من میکنند دلم به درد میآید وقتی میبینم این همه شاعران مشکل دارند در کشور این همه جوان این همه پیشکسوت واقعا بعضی بیمه، کار، خانه ندارند و نمیتوانند کتابهای خود را چاپ کنند.
در خانه شاعران ایران لیچار بار انقلاب میکنند
وی با انتقاد به وضعیت کنونی خانه سینما گفت: این دارویی است که شفا نمیدهد این دارویی است که نمیتواند این وضعیت دشوار و سخت بچههای شعر انقلاب را و شعر امروز را نجات دهد، تبدیل شده است به خانه کوچکی برای یک عدهای که تفکر خاصی دارند که لیچار بار شعر انقلاب کنند و شعر آیینی را مسخره کنند و از این کارها و اینها را تمام سند دارم من دارم میگم و این که بیشترین بودجه را گرفته باز سند دارم.
قبر قیصر را به شکل دایره ساختید!
قزوه در بخشی از گفتگوی خود با باشگاه خبرنگاران به موضوعی جالب اشاره میکند و آن مسئله مقبره مرحوم قیصر امینپور است. قزوه درباره مداخله برخی از اعضای خانه شاعران درباره شکل قبر مرحوم قیصر امینپور میگوید من رفتم با مسئولین شورای شهرش صحبت کردم با رئیس اداره ارشاد با پدرش با رئیس اداره ارشاد کل استان صحبت کردم با استاندار صحبت کردم و همه قول دادند قبر را بسازند، قبر را جوری ساختید که اصلا سنت مسلمانی را به هم زدید. تمام شاعران ما تمام نوگرایان ما قبرشان یک مستطیل بوده شما گرد ساختید من میخواهم بروم پایین پای قیصر و فاتحه بخونم نمیدانم قبله کدام طرف است، پدرش هم دیدم ناراضی بود از این ماجرا خوب لااقل از چهار نفر گوش کنید چهار نفر بزرگتر را هم بیاورید بگذارید وارد این قضایا شوند.
هیئت مدیره خانه شاعران ایران از چه کسانی تشکیل شده است؟
هسته اصلی "هیئت مدیره انجمن شاعران ایران" را افرادی مانند "افشین اعلا"، "سهیل محمودی"، "فاطمه راکعی" و "ساعد باقری" تشکیل میدهند.
فاطمه راکعی نماینده سابق مجلس و عضو حزب منحله مشارکت
فاطمه راکعی، مدیر عامل خانه انجمن شاعران ایران، نماینده مجلس ششم و عضو حزب منحله مشارکت است.
وی نماینده مجلسی بود که باید اوج خوشخدمتی حاکم بر آن به استکبار جهانی را ماجرای تحصن 27 روزه حدود 140 تن از عناصر افراطی این مجلس دانست. اقدامی که قند را در دل آمریکاییها و دوستان صهیونیست آنها آب کرد، بهطوری که بسیاری از رسانههای بیگانه با سوءاستفاده از اقدام بخش رادیکال مجلس، از آنها حمایت کرده و تلاش کردند چهره جمهوری اسلامی ایران را در جامعه جهانی مخدوش کنند.
راکعی:" تحصن نمايندگان مجلس ششم صفحات زرين و پرافتخار تاريخ اصلاحات در ايران است
فاطمه راکعی که از اعضای اصلی تحصنکنندگان مجلس ششم به شمار میرود، ضمن حمایت و تایید این اقدام تاملبرانگیز همفکران خود در این باره میگوید:
"برخلاف تصور عدهاي كه فكر ميكنند اين تحصن تاثيرگذاري لازم را نداشت و نتوانست كاري از پيش ببرد، من گمان كنم اين يك حركت درست، سنجيده، به موقع و به حق بود، كه ميبايست انجام ميشد".
مدیر انجمن شاعران ایران به نظر میرسد این روزها تنها دغدغهای که ندارد، رسیدگی به امور ادبی و حوزه تخصصی خود است، بهطوری که وی در سالهای اخیر با حمایت از سران فتنه، وارد فاز سیاستبازی شده و امور شاعران را به کلی به ورطه فراموشی رسانده است و برای سران فتنه شعر میگوید و خود را همدرد آنها میداند.
وی در یکی از شعرهایش که آن را به یکی از سران فتنه تقدیم کرده است، علنا ادعای تقلب در انتخابات سال 88 را تکرار میکند.
در این شعر راکعی از عبارتهایی همچون " چه کردند با رای سبزش" و " چه کردند با رای بشکوه مردی" سعی دارد القای تقلب در انتخابات سال 88 را تکرار کند، اما سوالی مطرح میشود اینجاست که چگونه فردی که انتخابات کشور خود را قبول ندارد و در سابقه فعالیتهای خود حضور در تشکلاتی مانند حزب منحله مشارکت و تحصن و بلوا در مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد میتواند به ریاست انجمنی بنشیند که پول بیتالمال برای پیشرفت شعر و ادب ایرانی-اسلامی را به خود اختصاص داده است؟
البته راکعی مقالات و شعرهایی هم در مدح برخی از محکومین امنیتی فتنه 88 که به دلیل تبانی و تجمع جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و آشوب و سلب آسایش عمومی به زندان محکوم شدهاند نیز سروده و در اختیار سایتهای رسمی حامی فتنهگران قرار میدهد.سهیل محمودی
در هنگام برگزاری انتخابات سال 88، اعضای برجسته انجمن شاعران ایران، به طرفداری از موسوی، کاندیدای ریاست جمهوری سال 88 پرداختند و برای این کار از هیچگونه فعالیتی کوتاهی نکردند، به طوری که بدون در نظر گرفتن شان ادبی و فرهنگی خود، حتی در میدانهای اصلی شهر در میان طرفداران این نامزد ریاست جمهوری حضور یافته و برای او تبلیغ میکردند.
البته اینکه شخصیتهای فرهنگی و هنری از طیف و جناح خاصی در انتخابات حمایت کنند، فیالنفسه اشکالی نداشته و امری طبیعی است، اما اینکه اعضای ارشد خانه شاعران ایران، با دستبند و شال سبز در مجامع ادبی حاضر میشدند و خانه شاعران ایران و انجمن شاعران جوان را به ستاد انتخاباتی کاندیدای محبوبشان تبدیل کرده بودند، جای تامل دارد، آن هم کاندیدایی که وی و همفکرانش در حوادث پس از انتخابات با ایجاد آشوب و ناامنی، خسارتهای جبرانناپذیری به انقلاب و کشور وارد کردند.سهیل محمودی، یکی از اعضای برجسته انجمن شاعران ایران، مانند دیگر اعضای هیئت مدیره این انجمن، از فضای سیاست دور نبوده و همانند خانم راکعی مواضع سیاسی قابل تاملی را بخصوص در جریان حوادث سال 88 اتخاذ میکرد.
محمودی در سال 88 برای حمایت از یک کاندیدای خاص، خود را به آب و آتش میزد و همواره با شال سبز در محافل و مجالس ادبی حاضر میشد و حتی در میدانهای شهر تهران به طور علنی از این کاندیدا حمایت میکرد.
اما نکته قابل تامل اینجاست که پس از اتمام انتخابات سال 88، در حالی که فضای کشور توسط توسط عدهای ملتهب شده بود و فتنهگران هر روز با اردوکشی در خیابانها موجب سلب امنیت و آسایش عمومی شده بودند، برخی افراد مانند سهیل محمودی که خود را شاعر انقلاب!! مینامند، نه تنها اقدامات فتنهگران را محکوم نکردند، بلکه به یاری کسانی شتافتند که پایههای انقلاب اسلامی را نشانه رفته بودند، برای مثال، امضای افرادی مانند سهیل محمودی، پای بیانیههای حمایت از فتنهگران و اقدامات ضد انقلابی و ضد ایرانی بود که مصداق فاصله چنین افرادی از اصول انقلاب است.