کد خبر: ۱۹۲۰۲۸
زمان انتشار: ۰۹:۳۷     ۰۴ دی ۱۳۹۲
تقدیر از ستوده و پناهی، تقدیر و تشکر از جریانی است که هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال نمی‌کرد!
به گزارش 598، هفته گذشته یک هیات پارلمانی از اتحادیه اروپا در سفری رسمی وارد ایران شده و با مقامات بلندپایه کشورمان دیدار و گفت و گو کردند. آنچه این سفر را از سفرهای مشابه متمایز کرد و علی‌رغم گذشت چندین روز از بازگشت آنان به اروپا، بحث‌ها پیرامون آن همچنان ادامه دارد، یک ملاقات غیررسمی و خارج از برنامه در این سفر بود.

هیات اروپایی به سفارت یونان در تهران رفت و در آنجا با "نسرین ستوده" و "جعفر پناهی"، دو تن از عوامل فتنه ۸۸، دیدار و جایزه ساخاروف سال ۲۰۱۲ را به آنها اهدا کرد. این جایزه که از دو دهه پیش توسط پارلمان اروپا پایه‌گذاری شده، به مخالفان داخلی کشورهای ضدغربی داده می‌شود.

تاکنون مطالب و اظهارات مختلفی درباره این دیدار منتشر شده است. آخرین اظهارات را می‌توان موضع علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دانست که در واکنش به تذکر برخی نمایندگان در این باره با محکوم کردن این اقدام، گفت که هدف غربی ها از این حرکت، جنجال و عملیات روانی است و ما نباید در این دام بیافتیم و به اصلاح آب به آسیاب آنها بریزیم. (نقل به مضمون) اما ابعاد واقعی این ماجرا چیست و آیا واکنش به این قضیه بازی در پازل طرف غربی است؟

در نگاه اول شاید قضیه چندان مهمی نباشد. هیاتی اروپایی با دو فتنه‌گر ملاقات و از آنها اعلام حمایت کرده است. غربی‌ها در طول این چند سال رسماً حامی جریان فتنه بوده و از این منظر اتفاق جدیدی نیفتاده است اما اعلام حمایت از خاک اروپا یک مسئله است و دیدار و اهدای جایزه در تهران به فتنه گران مسئله ای دیگر.

ملاقات پنهانی در سفارت یونان از منظرهای مختلفی قابل ارزیابی بوده و حائز نکات متعدد و قابل تاملی چون: زمان انجام آن، لابی‌های پشت پرده در تدارک و انجام آن، بی‌حجاب بودن ستوده در این ملاقات و... است، اما این موضوع برای نظام جمهوری اسلامی، پیام های آشکار و البته قابل تاملی هم دارد. برخی از این نکات و پیام ها را می‌توان اینگونه برشمرد:

۱- قرار بود این سفر سال گذشته انجام شود و به دلیل اصرار هیات اروپایی برای دیدار با ستوده و پناهی و مخالفت جدی ایران، لغو شد. انجام این سفر در سال جاری و انجام ملاقات مورد نظر اروپایی‌ها نشان می‌دهد، متاسفانه ظاهراً آنها در اصول باطل خود از ما مستحکم‌تر هستند! سفر رسمی خود را برای کوتاه نیامدن از اصول خود، لغو می‌کنند و وقتی سفر می‌کنند که می‌دانند به هدف خود می‌رسند. این موضوع برای برخی‌ها در داخل می‌تواند درس و الگو باشد!

۲- تاریا کورنبرگ، رئیس فنلاندی هیات اروپایی در بازگشت از این سفر، دیدار با ستوده و پناهی را مهمترین بخش سفر این هیات دانست. این موضع گیری نشان می‌دهد، آنها همچنان و پس از گذشت بیش از سه دهه، همچنان جمهوری اسلامی و نظام آن را به رسمیت نمی‌شناسند. (البته در اینجا منظور به رسمیت شناختن حقوقی نیست.) اگر چنین بود دیدار با این دو تن را بالاتر از دیدار با رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر خارجه جمهوری اسلامی نمی‌دانستند!

۳- پیام دیگر و بسیار مهم این اقدام آن است که غرب علی‌رغم برخی ادعاها درباره دست کشیدن از سیاست تغییر رژیم ایران، این سیاست همچنان در دستور کار آنهاست و از هیچ فرصتی در این زمینه رویگردان نیستند. فراموش نکنید که تقدیر از ستوده و پناهی، تقدیر و تشکر از جریانی است که هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال نمی‌کرد.

۴- این ملاقات نشانگر رویکرد آینده غرب در قبال ایران نیز هست. در حالی که ایران علی رغم سنگ‌اندازی و مشکل تراشی های متعدد طرف غربی، با حسن نیت وارد مذاکرات هسته‌ای شده و جو رسانه ای و تبلیغی علیه جمهوری اسلامی را در این زمینه در دنیا به هم زده است، ملاقات خاکستری در سفارت یونان، نشانه محل تلاقی بعدی غرب با ایران است. بدون شک آنها در آینده به بهانه مسائل حقوق بشری، سیاست تخاصم آمیز خود علیه نظام را پیش خواهند گرفت.

۵- علی‌رغم مواضع نسبتاً مناسب مجلس شورای اسلامی در این قضیه، دولت و دستگاه دیپلماسی تاکنون سکوت و نوعی بازی با کلمات را در این ماجرا در پیش گرفته و موضعی صریح و شفاف در این زمینه نداشته است. از فرافکنی سخنگوی وزارت امور خارجه در این قضیه اگر بگذریم، پاسخ یکی از معاونان وزیر امور خارجه هم در جای خود جالب است! وی در مصاحبه ای (بیش از یک هفته پیش) می‌گوید؛ بنده هیچ‌گونه نظری در این زمینه ندارم و باید از بخش‌های ذی‌ربط در این باره سؤال کنم!

آقای معاون از کدام بخش‌ها می‌خواسته سوال کند؟ بخش‌های کذایی پس از یک هفته پاسخی نداده‌اند؟ و آیا اساساً اینگونه واکنش نشان دادن به یک ماجرا، توهین به افکار عمومی نیست؟!

دستگاه دیپلماسی به عنوان متولی اصلی سیاست خارجی نظام، نمی‌تواند و نباید در مورد تحرکات و اتفاقات حوزه مسئولیت خود بی‌تفاوت باشد و بی‌تفاوتی در این خصوص را می‌توان به نوعی موضع‌گیری نیز دانست، موضعی که خود معنایی خاص دارد و آن را باید از زاویه دید دولت یازدهم به فتنه سبز تحلیل کرد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها