نشست ویژه لیبی موسوم به "دوستان لیبی" در حالی در پاریس برگزار شد که یک غایب بزرگ داشت، باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا. همه پرسیدند باراک اوباما کجاست؟ کشوری که اگر چه در حمله نظامی به لیبی حضور نداشت ولی تاثیری مستقیم و حمایتی روشن از نبرد در لیبی به عمل آورد.
به گزارش 598 به نقل از جهان:
نشست ویژه لیبی موسوم به "دوستان لیبی" در حالی در پاریس برگزار شد که یک غایب بزرگ داشت، باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا. همه پرسیدند باراک اوباما کجاست؟ کشوری که اگر چه در حمله نظامی به لیبی حضور نداشت ولی تاثیری مستقیم و حمایتی روشن از نبرد در لیبی به عمل آورد. به گونهای که به اذعان اکثریت تحلیلگران و ناظران اگر پشتیبانی امریکا نبود، احتمال موفقیت ناتو در نبرد با لیبی قطعا به محاق میرفت. اما چرا واقعا در حالی که رهبران اصلی نبرد لیبی در پاریس گردهم آمده بودند، اوباما نبود؟
روزنامه النهار، چاپ لبنان در یادداشتی به همین موضوع پرداخته و مینویسد: هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا در کنفرانس "دوستان لیبی" به میزبانی پاریس حضور داشت اما حضور وی باعث نشد که این سوال را نپرسیم: پس باراک اوباما کجا بود؟ آیا عدم حضور وی در استمرار سیاستی است که واشنگتن از ابتدای ناآرامیها در مصر پس از سقوط مبارک اتخاذ کرده است؟ اوباما هنگامی که بیانیههای مختلف حسنی مبارک را روزانه بیانیه باران میکردند رو در روی سیاست جهانی قرار گرفت. در ابتدا واشنگتن در قبال بهار عربی حماسه بیشتری از خود نشان میداد. اما هنگامی که علامت سوالهای بسیاری بالای سر کسانی که در میدان التحریر تظاهرات میکردند، قرار گرفت و به خصوص تظاهرات به یمن و لیبی کشیده شد و در عین حال لحن مصر در برابر اسرائیل نیز تغییر کرد، دیدیم که واشنگتن در تعامل با انقلابهای عربی دست به عصا عمل کرد. دیگر نه با کسانی که فریاد میزدند "ملت سرنگونی نظام را میخواهد" همراه شد و نه در این سازمانهای استبدادی با حکام شد.
در ادامه این یادداشت آمده است: پس از موفقیت انقلاب در تونس و مصر اوضاع در لیبی، یمن و سوریه رنگ و بوی دیگری به خود گرفت به این معنا که نیازمند حضور خارجی شد تا جنگ داخلی همه خاورمیانه را به آتش نکشد. امریکا در عراق و افغانستان تصمیم گرفته بود که با همپیمانانش وارد میدان شود و صحنه نبرد را به دست گیرد. اما در لیبی همپیمانانش در پیمان آتلانتیک شمالی برای اجرایی کردن قطعنامه ۱۹۷۳ از انقلابیون لیبی حمایت نظامی کردند، در بحث بحرین و یمن نیز این همپیمانانش در شورای همکاری خلیج فارس بودند که وارد عمل شدند، در بحث سوریه نیز ترکها را مامور رهبری بحران آن کشور کرد. ولی با این حال در دو روز اخیر بیان این پرسش بسیار ضروری شد، باراک اوباما کجاست؟ آیا طوفانهای ایرین سر او را شلوغ کرده یا غرق در تبلیغات انتخاباتیاش شده است؟
نویسنده این یادداشت سپس تاکید میکند: در حالی که این سوالها مطرح است، نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه میداندار جامعه جهانی شده و تلاش دارد ضمن تصاحب جایگاه ارزشمند رهبری جامعه جهانی کمکهای بسیاری از این جایگاه در انتخابات پیش رو برای تمدید حضورش در پست ریاست جمهوری فرانسه به دست آورد. وی در کنفرانس دوستان لیبی میزبان نمایندگان ۶۰ کشور کشور جهان بود و تلاش کرد خود را پدر روحی مرحله پس از قذافی معرفی کند. این درست است که فرانسه، بریتانیا و ایتالیا نقش محوری را در حمله هوایی علیه قذافی داشتند ولی کاملا روشن است که اگر حمایتها و امدادهای امریکایی نبود به هیچ وجه امکان سرنگونی نظام قذافی وجود نداشت.
نویسنده در بخش دیگری از یادداشتش به سوریه اشاره میکند و مینویسد: دو روز قبل و در کنفرانس سالانه سفرای فرانسه سارکوزی درباره سوریه گفت: «بشار اسد اشتباهاتی مرتکب شده که امکان اصلاحشان وجود ندارد.» وی همچنین ایران را تهدید به حمله نظامی کرد و درباره فلسطینان نیز گفت در شورای امنیت سازمان ملل به نفع کشور مستقل فلسطینی رای خواهد داد. وی در حالی صحبت از صلح، آینده خاورمیانه، دموکراسی و اسلام زد که امریکا همچنان نسبت به تحولات مردد است و روسیه و چین در برابر تحولات جامعه عربی یکی پس از دیگری متحمل شکست شدهاند. سارکوزی این گونه قاطعانه سخنرانی میکند تا بگوید پاریس کلامی روشن و مفید در چنته دارد و یک کشور بزرگ جامعه جهانی است.
در پایان این یادداشت آمده است: فعلا سارکوزی سخنگوی جهانیان شده است، در حالی که کلینتون همچنان نسبت به نگرانیهای امریکا از احتمال نفوذ افراطگرایان در لیبی جدید سخن میگوید و تازه سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه صحبت از تصمیم مسکو برای به رسمیت شناختن شورای انتقالی لیبی میزند.