به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نوشته روزنامه دیلی میل، پس از تلاش خانواده سارنایف برای یافتن جایی در آمریکا، تیمورلنگ سارنایف، پسر بزرگ این خانواده به "افراطگرایی و تئوریهای توطئه" روی آورد و برادر کوچکترش جوهر نیز دست به سرقت ماریجوانا میزد و گاهی اوقات نیز برای محافظت از موادش با خود سلاح حمل میکرد.
تیمورلنگ پس از بمبگذاری در جریان ماراتن بوستن در درگیری با پلیس کشته شد و برادر کوچکترش جوهر نیز که به شدت زخمی شده بود، بازداشت شد.
در همین راستا، روزنامه بوستن گلوب مدعی شد که مشکلات شخصی و روحی آنها بیش از افراطیگریشان موجب اقدام به بمبگذاری 15 آوریل شد. در زمان انجام مسابقه ماراتن در بوستون، دو بمب منفجر شد که به کشته شدن سه تن و مجروح شدن 260 تن دیگر انجامید.
زبیده سارنایوا، مادر این عاملان بمبگذاری به همسایههایش گفته بود که ربوده شدن و شکنجه همسرش آنها را مجبور کرد از کشورشان فرار کنند. برخی از دوستان خانوادگی آنها نیز معتقدند که تیمورلنگ از شیزوفرنی رنج میبرده که ممکن است او را به افراطیگری کشانده باشد.
زبیده همچنین به دوستان خود گفته بود که او و همسرش در کشور خود وکیل بودهاند و همسرش به دلیل تحت پیگرد قانونی قرار دادن یک تبهکار روس، ربوده و شکنجه شده بود اما بوستون گلوب گزارش میدهد که هیچ یک از آنها مدرک حقوق نداشته و اینکه زبیده دروغ گفته بود. این در حالی است که برادر انظر سارنایف، پدر سارنایفها توانسته بود به وکیلی موفق در آمریکا تبدیل شود.
خانواده سارنایف در آمریکا از هم پاشید و والدین تیمورلنگ در اوت 2011 از یکدیگر جدا شدند. تیمورلنگ از اجتماع خارج شده و بر عقیده افراطی خود تمرکز کرد. جوهر نیز دست به فروش ماریجوانا زده و در آستانه اخراج از دانشگاه ماساچوست قرار گرفت.
طبق این گزارش، تیمورلنگ به بسیاری از آشنایان خود میگفت که صدهایی را در درون خود میشنود. دونالد لارکینگ که به مدت دو سال به همراه تیمورلنگ به مسجد میرفت گفت که او از شیزوفرنی رنج میبرد.