به گزارش 598 به نقل از تسنیم، مارک گلن تحلیل گر سیاسی و محقق علوم سیاسی آمریکایی معتقد است دولت متبوعش با مشاهده ی سرسختی سوی مقابل استراتژی جنگی خود را تغییر داده است و امروز با لبخندی وارد کارزار شده است که معنایی غیر از دوستی دارد. تاریخ سیاسی غرب چند مثال تاریخی از این دست در خود دارد.
تسنیم: نظرتان در مورد توافقات ژنو به طور کلی چیست و آینده ی آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
گلن: برای پاسخ دادن به این سوال باید چند اصل را به عنوان پیش فرض تردیدناپذیر پایه قرار داد. این که آمریکا دوست ایران نیست، نمی خواهد با ایران به عنوان یک دولت مستقل و ارزش مند طرف معامله باشد و بلکه برعکس مایل است استقلال و شکوه ایران را از بین ببرد. اگر این اصول را که تاریخ بارها از طرق مختلف به ما نشان داده است بپذیریم می بینیم آمریکا و غرب یعنی دنیای تحت تسلط اسراییل ایران را مهم ترین دشمن برنامه هایی می داند که خود برای تسلط بر جهان و ایجاد سیادت بر سر تمام انسان ها کشیده است. دلیل آن هم این است که در سال 1979 در ایران یک انقلاب درست و واقعی اتفاق افتاد که برنده ی واقعی آن مردم بودند. از آن تاریخ به بعد برخلاف سایر کشورهای اسلامی که به نوعی خدمت گزار و گوش به فرمان آمریکا هستند ایران همیشه سرافزار دست به عمل سیاسی زده است و مقایسه ی وضعیت آن با سایر کشورهای منطقه نشان می دهد تا چه میزان در چشم جهانیان و در واقعیت از استقلال عمل و کرامت برخوردار است و آزادی دارد در باب منافع ملی اش خودش تصمیم بگیرد.
تسنیم: به نظر شما برنده ی نهایی مذاکراتی که در ژنو انجام گرفت چه کسی خواهد بود؟
گلن: کشورهایی که از این مسیر به استقلال نزدیک می شوند و به تصمیمات خودکفا فکر می کنند. رخ داهایی که در این چند سال اخیر ذیل عنوان بهار عربی در منطقه شاهد بودیم نشان می دهد آمریکا می تواند دیکتاتورهایی را که چندین دهه پیش بر تخت سلطنت این کشورها نشان داده است به راحتی یک کفش که از پا در می آورند از تخت سلطنت شان به زیر بکشد. اردن، عربستان سعودی و مصر با این که کشورهای اسلامی هستند ولی مثل معتادانی که به مواد مخدر وابسته هستند به غرب و آمریکا وابسته اند و هیچ گونه توان تصمیم گیری مبتنی بر نظرات خودشان ندارند. الان مردم آن کشورها با مشاهده ی وضعیت ایران معنای زندگی کردن بر اساس آزادی و عزت را می فهمند و اگر ایران نبود غرب می توانست راه چنین تشخیص تئوریکی را برای مردمی که در آن کشورها زندگی می کنند ببندد. به این ترتیب ایران برای آمریکا و اسراییل و برنامه هایی که برای تسلط بر جهان چیده اند تبدیل به مانعی می شود چون تمام مردم دنیا می فهمند می توان با اتحاد از اسارت صهیونیسم و غرب خارج شد و ایران را نمونه ای می گیرند تا بتوانند به همان ترتیب که در ان کشور مشاهده کرده اند این عناصر آلوده را خاک خود بیرون کنند. در این سی و چهارسال غرب و اسراییل کوشیده اند با تمام توانی که در اختیار دارند بر ضد انقلاب 79 ایران عمل کنند و جلوی موفقیت روزافزون آن را بگیرند. از جمله شیطنت های رسانه ای، تحریم های ناجوانمردانه و تهدید لحظه به لحظه ی حمله ی نظامی که مدت هاست از سوی آن ها تبلیغ می شود ولی واقعیت این است که این ابزارها در کشورهای دیگر کارگر می افتد و می تواند جامعه را چنددسته کند نه در ایران. حاکمیت ایران هم چنین دوستی در منطقه دارد که روسیه است و به تازگی شاهد بودیم که توانست در موارد بسیاری اسراییل و آمریکا را در این حمام خونی که دو سال است در سوریه به راه افتاده است کیش و مات کند.
تسنیم: مخالفت عربستان و اسراییل با این قراردادها به چه دلیل است در حالی که همه ی دنیا آن را پذیرفتند؟
گلن: به زعم من این که آمریکا می کوشد خود را دوست خوش رفتاری نشان بدهد که اتفاقا از ایران دور افتاده است حیله ی غرب است چون در این سال ها متوجه شده است و می داند حمله از روبرو به ایران کارگر نیست و باید از عقب به وی حمله بکند. اسراییل امروز خود درگیر جنگ تندی است که یک سوی آن نتانیاهو و حزب لیکود است و سوی دیگر حزب کادیما و کارگر. دامنه های این جنگ به آمریکا هم رسیده است و دسته ی دوم توانسته علی رغم میل دسته ی اول دولت آمریکا را با خود همراه بکند. نتانیاهو و حزب لیکود مشتاقند به ترتیبی که تصور می کنند ظرف چند هفته یا چند ماه ایران را از میان بردارند و تصور می کنند می توانند با ایران کاری را کنند که بوش با عراق کرد ولی اوباما و حزب کارگر تصور می کنند برای طی این مسیر باید چند دهه زمان بگذرد تا بتوانند با پول فرهنگ، و رسانه ی آمریکایی اخلاق، فرهنگ و اقتصاد ایران را از بین ببرند. شاعر یونانی ویرژیل نمایش نامه ای به نام انئید دارد که داستان جنگ مردم یونان و تروا را روایت می کند. سربازان یونانی نمی توانند از دیوارهای مستحکم تروا بگذرند و به همین دلیل بیرون دروازه های شهر می ایستند و ایستادن شان به طول می انجامد. آن ها برای اشغال شهر دست به فریب می زنند و وانمود می کنند عقب نشینی کرده و مجسمه ای از یک اسب چوبی به عنوان هدیه ی تسلیم از خود باقی گذاشته اند. مردم تروا این اسب را به داخل شهرشان می برند و یونانیان که در داخل شکم آن پنهان شده اند خارج شده و شهر را می گیرند.
تسنیم: تاثیر مذاکرات هسته ای ایران در ژنو بر منطقه به نظر شما چگونه است؟
گلن: سوال تان سوال معقولی است و من هم می خواستم همین گونه ادامه بدهم که در مورد آمریکا و ایران من این فکر را دارم که تردیدی نیست غرب ضمن مذاکرات ژنو تسلیم شده است مساله بر سر تصمیم و برنامه ای است که پشت این تسلیم وجود دارد. آن ها مایلند با جلب اعتماد ایران بتوانند او را وادارند دیوارهای حفاظتی اش را برچیند و آمریکا را به درون راه بدهد تا او بتواند با پول، عمل کرد رسانه ای و خواسته های سیاسی به ایران حمله کند و در پاسخ وعده بدهد که تحریم ها را برمی دارد. نخستین خواسته ی آمریکا در این مسیر این است که بکوشد کاری کند ایران حمایتش را از آرمان فلسطین بردارد و دست از همراهی با اسد و نصرالله بردارد. پس از آن می کوشند ایران را از دوستی با روسیه و چین جدا کنند و پس از آن می خواهند رسانه های ایرانی را رو به هالیوود باز کنند تا هر آن چه مصرف گرایی و مدپرستی در آن تبلیغ می شود به ذهن جوانان این کشور راه ببرد. پس از آن ایران مجبور می شود مثل بسیاری از کشورهای دیگر دنیا برده و وابسته ی نظام بانکی آمریکا بشود و این آخرین فازی است که طی آن غرب می تواند اثرات انقلاب 79 را کم رنگ و به مرور به طور کامل محو کند. به همین دلیل است که گرچه خودم را در کنار مردمی حس می کنم که از این تحریم ها اذیت شده اند و تقصیر آن را هم مستقیما متوجه غرب می دانم ولی به نظر من سازش کاری و معامله بر سر این مسایل با غرب چه در حوزه ی هسته ای و چه در هر حوزه ی دیگر به قدری مضر و اشتباه است که اصلا نباید به عنوان یک گزینه مطرح باشد. چون آمریکا بارها نشان داده است که هرگز مایل نیست با دولتی یا کشوری بر اساس منطق برابر به صحبت کردن بنشیند و با اسلحه ای مشاوی بر سر موضوعی با آن ها توافق بکند. بلکه مشتاق است برای هزینه کرد کم تر زمان و انرژی ابتدا سوی مقابل را به زانو دربیاورد و در حالی با لبخند پیرزومندانه وی را بر سر میز مذاکره بنشاند که راهی جز قبول تمام درخواست های غرب ندارد.