درخواست رئال مادرید ازاستقلالی محبوب؛ فرهاد مجیدی برگرد به تیمت ؛ طنز

به گزارش پایگاه 598 به نقل از بانک ورزش، فتح ا...زاده با استرس پشت مانيتور نشسته و طوري ميخ مانيتور شده كه آدم ياد ميخكوب شدن مردم جلو تلويزيون و برنامه هاي صداوسيما مي افتد. ماجدي سرپرست استقلال كمي آن طرف تر جدول حل مي كند.

ماجدي: پايتخت ژاپن دو حرفي!

فتح ا...زاده : (هول مي شود) بيا بيا يه ايميل اومد ،اين كدوم باشگاهه؟ آرمش چنگال داره

ماجدي: چنگال داره؟! (سريع به طرف مانيتور مي آيد) منچستر انگليس!

فتح ا...زاده در ادامه زير لب شعاري را زمزمه مي كند!

ماجدي: روابط عمومي منچستر نوشته ببيند ما چه بدبخت شديم شما از ما درخواست بازي دوستانه داريد!

فتح ا...زاده  بلند مي شود و به زبان آذري فحش مي دهد 

فتح ا...زاده : رويانيان خدا بگم چي كارت نكنه كه ما رو تو هچل انداختي .

ماجدي: آقا يه ايميل ديگه اومد، تيم منتخب جهانه ميگه خواهشن دست از سر ما برداريد همه تيم هاتون درخواست بازي دوستانه دارن. مگه ما چند نفريم.

فتح ا...زاده آهي خانمان سوز مي كشد و آگهي روزنامه را ورق مي زند

فتح ا...زاده : قهرماني ليگ با يك تلفن تضميني بدون درد و خونريزي!(مكث) موجي آگهي رو ، اينهمه رويانيان گفت تيم آوردم تيم آوردم ،  نوشته  تحويل تيم ميلان درب منزل با مديريت سوهان حاج عبدا.. و پسران!

فتح ا...زاده تلفن را دست مي گيرد و مشغول شماره گرفتن مي شود

ماجدي: كجا زنگ مي زني؟ ميلانو كه پرسپوليس آورده

فتح ا...زاده : بابا طرفدارا شيشه هاي خونه مو آوردن پايين. برا اينا فرقي نميكنه استقلال با كي بازي كنه

ماجدي: (داد مي زند) پاشو بيا كه بارسلونا قبول كرد

فتح ا...زاده : راست مي گي؟

فتح ا...زاده  گوشي را پرت مي كند و با خوشحالي دست مي زند

فتح ا...زاده : فرهاد مجيدي برگرد به تيمت، آهاي همه! فرهاد مجيدي برگرد.....

ماجدي: بگو برنگرده! تيم كشتي بارسلونا حاضر شده با تيم فوتبالومون بازي كنه!

فتح ا...زاده : كشتي! (باعصبانيت) ولش كن اينهمه پول رو بديم خارجي ها بخورن ، مگه كم خوردن، اصلا با اين پول پايه هاي استقلال رو قوي مي كنم ، تيمي مي سازم كه دنيا واسش درخواست بازي دوستانه بده

ماجدي: درستشم همينه، دكتر يكي ديگه جواب داده ، باورت نميشه رئاله ، قبول كرده

فتح ا...زاده : ببين بين هنوز پايه رو درست نكرديم درخواست بازي ها اومد! ديگه نمي خوايم

ماجدي: رئاله ، تشتك سازي نيست ها. همين يه بار!

فتح ا...زاده : من تصميمم شل نميشه، بگو دويست هزار يورو مي گيريم باهشون بازي مي كنيم!

فتح ا...زاده بلند مي شود و از اتاق خارج مي شود

فتح ا...زاده : من تا برم يه بمب منفجر كنم ببين قبول مي كنن يا نه؟!