بولتن نیوز: موضوع: گرایش مردم ایران به ماهواره. سوال: این گرایش تا چه حدیست؟ به عبارت دیگر، قضیه این است که میخواهیم ببینیم چند درصد مردم پای برنامههاب ماهوارهای مینشینند. حقیقت: آمارهای رسمی و غیررسمی مدعیند که این گرایش بین 15 تا 35 درصد است.
دروغ: متأسفانه آنهایی که به نوعی دلدادهی غربند، در تلاشند تا این آمار را خیلی بیشتر از این حرفها نشان دهند. البته عموما آمار دقیقی نمیدهند اما برای پیشبرد هدفشان از عبارتهایی چون "اکثر مردم"، "قسمت قابل توجهی از جامعه" و ... استفاده میکنند.
مثال: یکی از آخرین نمونههای تلاش برای غیرواقعی و بزرگ نشان دادن حجم استفاده کنندگان از ماهواره در ایران را میتوان در مطلبی که روزنامهی هفت صبح در تاریخ 27 آبان منتشر کرد دید. مطلبی با عنوان "ترکتازی ترکها" که همهی هدفش این است بگوید تا بوده، مردم ایران دلدادهی آهنگها و سریالهای ترکیهای بودند.
آنچه در این مقاله و سایر مقالاتی که در پروندهی سریالهای ترکیهای این شمارهی روزنامهی هفت صبح موج میزند این است که به مخاطب القا شود در دههی 60 و 70، مردم دربهدر به دنبال شوهای ترکی بودند و بعد از ظهور ماهواره هم که سریالهای ترکیهای خانهها را تسخیر کردهاند.
مخالفخوانی: آیا راقم این سطور قبول ندارد که بخش قابلتوجهی از مردم ما ماهواره میبینند؟ و این بخش در حال وسعت است؟ جواب: در اینکه مدتهاست پای ماهواره به خانههای ایرانی باز شده شکی نیست. اما اینکه بگوییم اکثر خانوادههای ایرانی ماهواره میبینند و یا صرفا از برنامههای آن دیدن میکنند و آنچنان درگیر سریالهای بعضا سخیف و غیراخلاقی آن هستند که اصلا گرایشی به سمت تلویزیون ایران ندارند، حرف درستی نیست.
سوالی عمیقتر: اینکه بعضی از نشریات، سایتها و رسانهها روندی را در پیش گرفتهاند که در آن مدعیند ماهواره خانههای ایرانی را فتح کرده، صرفا از سر دلسوزی و نشان دادن یک واقعیت تلخ است یا اینکه اهداف دیگری را هم در پیش دارد؟
جواب: راستش را بخواهید تحلیل ما این است که چنین رسانههایی، بیشتر از آنکه از سر دلسوزی برای فرهنگ خودی دست به نشر چنین مطالبی میزنند، دانسته یا ندانسته برای تبلیغ ماهواره اقدام به انتشار مطالبی از این دست میزنند. تنها کافیست یکی دوتا از همین مقالات را بخوانید تا شعفی که در بیان گسترش ماهواره در بین خانوادههای ایرانیست را درک کنید.
البته دلیل مهمتری هم در این بین وجود دارد. و آن اینکه متأسفانه این مطالب، بدون کمترین نقد دلسوزانهای منتشر میشود و عمل سلبی یا ایجابی مناسبی از سوی این رسانهها علیه گسترش ماهواره دیده نمیشود. مثلا اگر قرار است روزنامهی هفت صبح از سر دلسوزی بیاید و گسترش ماهواره را در ایران به چالش بکشد، اگر بخواهد از باب دلسوزی برای فرهنگ خودی این کار را انجام دهد لازم است تا اولا آمار دقیقی از این وضعیت اعلام کند. ثانیاً نقد جدی و مفصلی از محتوای برنامههای ماهوارهای داشته باشد و ثالثا در جهت تقویت رسانهی ملی نقد و برنامه داشته باشد. در حالی که چنین چیزهایی را نمیبینیم.
در نتیجه خوب است کسانی که میخواهند بر سر چنین موضوعاتی کار کنند، اولا دقت کنند که آمار درستی در اینباره ارائه دهند. ثانیا به شکلی عمل نکنند که محصول کار، تشویق مردم برای دیدن ماهواره باشد و ثالثا در کنار بیان واقعیتها، نقدهای دلسوزانه و بدیلانهای هم در چنته داشته باشند تا تلاششان به بهترین شکل جاری و ساری شود.
باید اذعان داشت که عموم برنامههای ماهوارهای کمترین تناسب را با ارزشهای فرهنگی و اخلاقی جامعهی ما داشته و به هیچ وجه قابل قبول نیست که بپذیریم رسانهای در داخل ایران و با ادعای ارزش قائل شدن برای فرهنگ و نظام سیاسی موجود، دست به تبلیغ ماهواره و برنامههای آن بزنند. لازم است که همهی ما دقت بیشتری در این زمینه به خرج دهیم تا خدای نکرده آب در آسیاب دشمن نریزیم.