به گزارش 598، وبلاگ یادداشتهای یک طلبه نوشت: دولت قبل در یک سال منتهی به پایان مأموریتش مشکلات زیاد داشته است، به دلائل مختلف، ضعف مدیریت، دخالتهای داخلی و خارجی، تحریم، دستهای پشت پرده! و هرچه که ما و شما اسمش را بگذاریم!
این درست است و اینکه دولت قبل و به طبع آن مردم، مشکل اقتصادی داشتهاند بر کسی پوشیده نیست و اگر هرکسی این را انکار کند منصف نیست، چراکه مردم در کوچه، خیابان و مغازه این را حس کردهاند، حالا هر چقدر هم دولت قبل بگوید، نبوده، نیست، آمار فلان است؛ کسی که خودش حس کرده باشد نمیتواند حرفشان را قبول کند، حداقل برای خودش و اطرافیانش!
قیمت سکه و ارز و خودرو و اجناس و... همه شاهد این مسئله هستند؛ این یک طرف ماجراست! اما طرف دیگر ماجرا انصاف است، آقای رئیس جمهور شما 100 روز است آمدهاید سر کار و به امید خدا و دعای ما مردم، خدا به دولتتان برکت میدهد و موفق خواهید بود.
هیچ انسان منصف و خردمندی از موفقیت واقعی دولت قانونی کشورش نباید ناراحت شود، اما این همه تیر و ترکش حواله دولت قبلی کردن و مشکلات را ارثیه آن دولت دانستن انصاف نیست!
میشد در گزارش تلویزیونی شما مسائل را به گونهای بهتر بیان کرد، از خدمات دولت قبل هم گفت، از آنها هم تشکر کرد و به جای اینکه محور گزارش دادن و گزارش گرفتن از ناحیه مجریها و شما بر پایه کنایه زدن به وضعیت قبلی شکل بگیرد، بر پایه انصاف و ذکر هردوی نقاط مثبت و ضعف باشد!
مثلاً میشد گفته شود در فلان مسئله اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولت قبل تا اینجا پیش رفته بود، دستشان درد نکند و ما این را تا این نقطه ادامه دادیم! انصاف حکم میکند انسان نقاط قوت را هم ببیند؛ این مسئله برای خود شما هم بهتر است و در بین مردم به عنوان یک رئیس جمهور منصف از شما یاد میشود؛ یعنی شما در این 100 روز هیچ اشکالی نداشتهاید؟ هیچ عملکرد منفیای نداشتهاید؟، همه چیز مثبت بوده است؟
تلاش کردهاید در آینده هم بیشتر میکنید، اما به هر حال ما هم در این کشور زندگی میکنیم بعضی چیزها را در حد خودمان میفهمیم! بعضی چیزها را حس میکنیم، اگر شما به پای خودتان بزنید باور نمیکنیم! اینکه بعضی کارهای خوب را که در دولت قبل شکل گرفته و به شما ارث رسیده به پای دولت فعلی بزنید (البته با سیاست) واقعاً انصاف نیست!
فقط یک نمونهاش را میگویم: «ورزش»
آقای رئیس جمهور!
شما در گزارش تلویزیونیتان در خصوص ورزش گفتید (نقل به مضمون): «ما سیاست را از ورزش گرفتیم و موفقیت کسب شد»
واقعاً علت موفقیت در ورزش این مطلب بوده است؟، ورزش که تا همین 2 هفته قبل اساساً وزیر نداشت! ولاسکو در زمان چه کسی وارد ورزش و والیبال شد؟، کیروش در چه زمانی وارد فوتبال شد؟، رفتن ایران به جام جهانی در زمان چه کسی انجام شد؟، بازیکنان و مسئولان فعلی تیم فوتبال ساحلی، تیم والیبال و تیم فوتبال چمنی ارثیه کدام دولت هستند؟!، هسته اصلیشان، تمریناتشان، آمادگیهایشان و... در چه زمانی اتفاق افتاد؟
واقعاً میشود در 100 روز یک تیم را تشکیل دارد؛ تمرین داد و بعد قهرمان کرد؟! این را که دیگر همه میدانند که سالهاست مسئولان ورزش مشغولند تا بتوانند خود را به تراز اول جهانی برسانند؛ این که دیگر روشن است!
بسیاری از مشکلات به پای دولت قبل است و ارثیه آنها، قبول، درست، صحیح! اما ورزش هم ارثیه دولت قبل به شما بوده است و تمام این کارها در زمان گذشته انجام شده و خیلی از موفقیتها مثل رفتن به جام جهانی اساساً در زمان دولت قبل و قبل از مراسم تنفیذ و تحلیف شما بوده است.
اینکه مشکلات را به پای قبلیها بزنیم و بعد اتفاقات خوب را به پای خودمان کمی نه، خیلی بیانصافی است! خیلی آقای رئیس جمهور... خیلی... و البته متأسفانه در عالم سیاست این آسیاب به نوبت است؛ نوبت شما هم متاسفانه خواهد رسید؛ تاریخ خواهد گفت.