598، حضور در تيمهاي بزرگي مانند تراکتورسازي، سپاهان اصفهان، استقلال تهران، فولاد خوزستان و حالا پرسپوليس فرزاد حاتمي را تبديل به يکي از باتجربهترين مهاجمان ليگ ايران کرده است. حاتمي بعد از صحبت تلفني با علي دايي از حضور در استقلال و تيم بلژيکي پشيمان شد تا اين بار شانسش را در يک تيم بزرگ ديگر مانند پرسپوليس امتحان کند.
فرزاد حاتمي درخصوص حضورش در پرسپوليس و مسائلي که اين روزها برايش به وجود آمده گفتگویی انجام داده که در زير ميآيد.
* چي شد که سر از پرسپوليس در آوردي؟
- در اين مدت پيشنهادات زيادي داشتم که با تمرکز زياد به جديترين پيشنهاد جواب مثبت دادم. از يک تيم بلژيکي هم پيشنهاد خوبي را دريافت کردم که منتفي شد همان موقع علي دايي تماس گرفت و خواهان حضورم در پرسپوليس شد که من هم با بررسيهاي کافي اين تيم را به عنوان مقصد بعدي انتخاب کردم.
* از انتخابت راضي هستي؟
- صددرصد. خب من براي پرسپوليسيشدن تمام جوانب را سنجيدم. بالاخره جام جهاني است و من ميخواستم به تيمي بروم که شخصيت بالايي داشته باشد و ميخواستم در ليست کيروش باشم. به نظرم پرسپوليس آن شخصيت را دارد که الان هم در صدر جدول قرار گرفته و حالا من در تيمي هستم که درصد قهرمانياش زياد است.
* چرا استقلالي نشدي؟
- راستش چند وقت پيش امير قلعهنویي با من تماس گرفت و خواست به ديدار فتح الله زاده بروم و با او آشتي کنم. بنابراين به حرف اميرخان گوش کردم و به ديدار حاجي رفتم اما او گفت براي عقد قرارداد بايد با معاون او صحبت کنم و با او قرارداد ببندم که گفتم من با شما صحبت کردم نه معاونتان بنابراين فقط با شخص شما قرارداد ميبندم. به هر حال نشد استقلالي شوم و الان بازيکن پرسپوليسم.
* فکر نميکني پرسپوليسيشدن تو يک نوع تلافي بود؟
- چرا تلافي؟!
* به خاطر استقلاليشدن اولادي، حتي مسئولين پرسپوليس گفته بودند ما اين موضوع را تلافي ميکنيم.
- بحث تلافي نيست. هر تيمي بنا بر نيازش بازيکن ميگيرد. قطعا علي دايي نياز به فوروارد ديگري داشت و مرا براي پرسپوليس مفيد دانست که خواست به اين تيم بيايم. هواداران استقلال هم بايد به من حق بدهند. هر بازيکني براي آزادي و پيشرفت بيشتر تيم مدنظرش را انتخاب ميکند. در استقلال روزهاي خوبي داشتم. يک نيمفصل در اين تيم بودم و مقام قهرماني را تجربه کردم. هيچ تقصيري در اين ميان نداشتم حتي براي آشتيکنان نزد فتحالهزاده رفتم که او گفت بايد با معاونم قرارداد ببندي. بعد هم گفتند تا فرداي آن روز براي قرارداد تماس ميگيريم که چنين کاري نکردند و تماس نگرفتند. مهدي رحمتي شاهد تمام اين اتفاقات است و ميتوانيد از او بپرسيد. من هم نميتوانستم منتظر بمانم چرا که آينده فوتباليام مهمتر از هر چيزي است به خاطر پيشرفتم پرسپوليس را انتخاب کردم که فکر ميکنم تصميم درستي گرفتم.
* حميد عليعسگري گفته هواداران نبايد حاتمي و اولادي را به خاطر اين جابهجايي به بيغيرتي محکوم کنند؟
- عليعسگري حقايق را گفته. هيچ فوتباليستي آينده فوتبالياش را نميتواند خراب کند. نميتوانستم تا آخر عمر منتظر بمانم و ببينم آيا استقلاليها ميخواهند با من تماس بگيرند يا خير. در حال حاضر جابهجايي بازيکنان به تيم رقيب يک امر طبيعي است. مثلا فيگو از بارسا به رئال رفت اما هيچ اتفاقي نيفتاد. با آنکه در استقلال 10 گل زدم اما به پرسپوليس آمدم و در حال حاضر نيز به اين تيم تعصب دارم. تعصب و غيرت به اين است که بازيکن در هر تيمي باشد نسبت به آن تيم عرق داشته باشد تا زماني که در استقلال بودم روي پيراهنش تعصب داشتم و الان هم هرچه در توان دارم براي قهرماني پرسپوليس ميگذارم.
* اما رقابت در خط حمله با حضور خلعتبري، سيدصالحي و... بسيار زياد شده؟
- در استقلال هم فرهاد مجيدي، سياوش اکبرپور، آرش برهاني و موسوي و من همزمان حضور داشتيم و رقابت ميکرديم. رقابت هرچه شديدتر باشد بهتر است و باعث ميشود بازيکن پيشرفت کند.
* در فولاد روزهاي خوبي را سپري نکردي، چرا؟
- قبل از اينکه به فولاد ملحق شوم چهار دفعه با فرکي جلسه گذاشتيم. يعني چهار دفعه طول کشيد تا آنها مرا قانع کنند به اهواز بروم. با خواست آقاي فرکي به فولاد رفتم با آنکه در دو بازي دو گل زدم ديگر هيچوقت از من استفاده نشد که نظر شخصي فرکي بود!
* پس فرکي با تو اختلاف شخصي داشت؟
- (با کمي مکث) نميدانم، اما ميدانم دليل نيمکتنشينيام فني نبود. او خواست سيستم فصل قبلش را کار کند و چيدمانش همان بازيکنان قبلي بودند. وقتي در يک بازي نتيجه گرفت در بازيهاي بعدي نيز همين کار را کرد و دست به ارنج نزد به همين دليل ديگر در ترکيب و ليست 18 نفره نبودم و اين قضيه خيلي به من برخورد. من با خواست فرکي به فولاد رفتم اما از ترکيب خط ميخوردم. با اين حال انگيزههايم را از دست ندادم و تمريناتم را بهتر از قبل انجام دادم و اميدوارتر ميشدم. ولي وقتي ديدم هر کاري کنم در چشم نيستم تصميم گرفتم تيمم را عوض کنم تا بدنم در شرايط آرماني باشد جا دارد در همين جا از زحمات نعيم سعداوي که بعد از تمرين ميايستاد و با من تمرين اختصاصي ميکرد تشکر کنم.
* سيدصالحي از پرسپوليسيشدن تو خيلي ناراحت شده و گفته پرسپوليس يا جاي من است يا فرزاد؟
- صحبتي در اين مورد ندارم. سيدصالحي از من 3، 4 سال بزرگتر است و خوشحالم قرار است کنار او که مانند برادر بزرگترم است بازي کنم.
* عمرانزاده گفته براي دربي و بازي مقابل فرزاد لحظه شماري ميکنم؟
- (ميخندد) حنيف از امشب کابوس اين را ميبيند که چطور ميخواهد مقابل من بازي کند. اتفاقا ما ديروز با هم بوديم. به او گفتم که حنيفجان سعي ميکنم مقابل تو بازي نکنم و ظاهر نشوم که ديگر شبها کابوس نبيني. به حنيف گفتم من فقط از سمت اميرحسين صادقي و پژمان منتظري به دروازه استقلال حمله ميکنم.
* ميتواني در دربي گل بزني؟
- از کجا ميدانيد و مطمئنيد که من در دربي بازي ميکنم؟! اول بگذاريد ببينيم در اين ديدار به ميدان ميروم يا خير بعد در مورد گلزنيام سئوال کنيد. من تابع نظر سرمربي تيم هستم. فقط اين را ميدانم که حنيف از لحظهاي که پرسپوليسي شدم هر شب کابوس من و دربي را ميبيند.
* اما او گفته از پرسپوليسيشدن تو خوشحال است؟
- حنيف دوست صميمي و مثل برادرم است. چه همتيمي باشيم و چه در تيم رقيب. هيچوقت رفاقتمان به هم نميريزد. اين رفاقتها ربطي به فوتبال ندارد و ما بيرون از ميدان برادريم.
* در پرسپوليس چه کسي ميتواند جاي حنيف را بگيرد؟
- حنيف يک دانه است و کسي جاي او را نميگيرد.
* اما با بنگر هم خيلي رفيقي؟
- محسن دوست صميميام است اما جاي او را نميگيرد. حنيف چيز ديگري است.
* چرا قراردادت 6 ماهه است؟
- ايرادي ندارد بعد از پايان 6 ماه اگر مرا خواستند ميمانم اگر نخواستند ميروم. تجربه فصلهاي گذشته به من ياد داد تا پايان فصل با تيمي قرارداد نبندم. يکسال پيش خيلي اذيت شدم. مدت قراردادم طولاني بود و تا پايان فصل از لحاظ روحي آسيب ديدم.
* از استقلال هم که به خاطر مشکل با فتحالهزاده جدا شدي؟
- من با کسي مشکل نداشتم.
* درسته که حضور در جامجهاني مهمترين دليل انتخاب پرسپوليس بود؟
- ببينيد من از بچگي علي دايي را خيلي دوست داشتم نه اينکه فکر کنيد چون آمدم پرسپوليس اين حرف را ميزنم. 2، 3 سال پيش هم گفته بودم دايي الگويم است. دليل اصلي انتخاب اين تيم دايي است. خوشحالم که به آرزويم رسيدم و الان شاگرد عليآقا هستم. اما طبعا حضور در جامجهاني هم براي هر فوتباليستي مهم است و من هم از اين قاعده مستثني نيستم.
* هميشه در تيمهاي بزرگ حضور داشتي؟
- بله، من در 3، 4 سال اخير فوتبالم در تيمهايي بودم که به مقام قهرماني يا نايبقهرماني رسيدند.
* پس در انتخابهايت خيلي دقت ميکني!
- من اين تيم را انتخاب نکردم بلکه آنها انتخابم کردند. وقتي شرايط را مساعد ديدم با تفکر زياد قرارداد بستم. پرسپوليس را هم با نظر دايي انتخاب کردم و خوشحالم کارنامه خوبي در فوتبالم داشتم.
* بسياري از رسانهها به تو لقب مارکوپلو دادند؟
- آن قدر تيم عوض کردم که سايتها به من لقب مارکوپلو دادند. با اين تفاوت که مارکوپلو هميشه به شهرهاي کوچک ميرفته اما من به شهر و تيمهاي بزرگ ميروم. فکر ميکنم لقب مارکوپلو را درست انتخاب کردند.
* راستي کدام شماره را ميپوشي؟
- از 11 گرفته تا 24 ميپوشم و برايم شماره پيراهن اصلا مهم نيست.
* اما 7 کمي فرق دارد و ميگويند نحس است؟
- من اينطور فکر نميکنم. شماره 7 بر تن بازيکن قلدري به نام حميد استيلي بود که بچه نازيآباد است. ديديد که استيلي با اين پيراهن چه کارنامه خوبي را به جا گذاشت. يا شخصي به نام حاجآقا پروين شماره 7 را ميپوشيد، اما به دليل پستم و اين که فورواردم خودم دوست ندارم 7 را بپوشم. شماره پيراهن مهاجمين هميشه خاص است و بازيکنان بيشتر شمارههاي 10 به بالا ميپوشند. حالا که 10 به من نمی رسد شماره خودم يعني 24 را ميپوشم.
* فکر ميکني چند تا گل بزني؟
- هرچند تا بتوانم ميزنم.