سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی: پیرامون
زنده بودن و یا شهادت امام صدر و سرنوشت ایشان پس از سفر به لیبی گمانه
زنی های فراوانی مطرح گردیده و می گردد. علت طبیعی این آب و آتش زدنها در
جایگاه این مرد نهفته است. بزرگ مردی که این روزها در رسانه های نوشتاری و
غیر نوشتاری با استناد به نقلهای گوناگون و به شکل ویژه نقلی از علامه
مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت مبنی بر حیات و بازگشت ایشان، امیدها به
حیات و بازگشت او زنده گردیده است. در نقلی که از آیت الله بهجت مطرح
گردیده ایشان به این نکته تاکید دارند که امام موسی صدر ذخیره ای الهیست و
در شرایط حساس واقعه در منطقه باز خواهند گشت و آنگونه که خواست خدا بر
این قرار گرفته بر بسیاری از معادلات واقعه در جهان اسلام و منطقه تاثیر
خواهند گذاشت.
با وقوع سونامی واقعه در جهان عرب در چند هفته گذشته که از تونس و با
سرنگونی بن علی دیکتاتور این کشور آغاز و در ادامه و به شکل یک سریال
مهیج بسیاری از سران دول مرتجع عربی از جمله مصر و در ادامه لیبی را به
کام خود کشید امیدهای تمام آزادیخواهان جهان از جمله شیعیان جهان و به
ویژه ملت ایران برای بازگشت امام موسی صدر که تجلی عینی تقریب ادیان و
مذاهب اسلامی بود دوباره قوت گرفت.
با ملتهب شدن اوضاع در لیبی و قیام مردمی این کشور علیه دیکتاتور وحشی معمرقذافی، گمانه زنی های فراوانی در باب زنده بودن و یا شهادت امام موسی مطرح شد. در خبری که در روزهای ابتدایی قیام لیبی در رسانه های جهان منتشر شد روزنامه عربی «الحیات» در مصاحبه ای به نقل از الهونی مدعی شد که قذافی در همان روزهای اول ربودن امام موسی صدر به نجم الدین یازجی خلبان ویژه خود مأموریت داده است تا پیکر امام موسی صدر را که به دست مزدورانش به شهادت رسیده را به مکان نامعلومی منتقل کند، این روزنامه همچنین ادعا کرده بود که خانواده نجم الدین یازجی خلبان مذکور از این خبر مطلع هستند.
دیری نگذشت که همین روزنامه در خبری دیگر به تکذیب خبر قبل پرداخت و با استناد به صحبتهای دکتر عبداللطیف یازجی، برادر خلبان لیبیایی نجم الدین یازجی، خبر الهونی مبنی بر شهادت امام موسی صدر و حمل پیکرهای آنان توسط برادرش نجم الدین را تکذیب نمود و با اشاره به صحبتهای برادر نجم الدین سخنان الهونی را درباره اطلاع خانواده خود نادرست و مغلوط خواند.
در میان تمام ادعاهای مطروحه در این باب اما متاسفانه نقلی که بیش از دیگر اقوال احتمال صحت آن می رود نقلیست که بسیاری از آگاهان و فعالان وزارت امور خارجه بر آن تاکید دارند که این روایت بر شهادت ایشان به دست عوامل خودسر قذافی آنهم به شکل غیرعمد تاکید دارند.[1]
پیرامون زنده بودن و یا شهادت امام صدر و سرنوشت ایشان پس از سفر به لیبی گمانه زنی های فراوانی مطرح گردیده و می گردد. علت طبیعی این آب و آتش زدنها در جایگاه این مرد نهفته است. بزرگ مردی که این روزها در رسانه های نوشتاری و غیر نوشتاری با استناد به نقلهای گوناگون و به شکل ویژه نقلی از علامه مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت مبنی بر حیات و بازگشت ایشان، امیدها به حیات و بازگشت او زنده گردیده است. در نقلی که از آیت الله بهجت مطرح گردیده ایشان به این نکته تاکید دارند که امام موسی صدر ذخیره ای الهیست و در شرایط حساس واقعه در منطقه باز خواهند گشت و آنگونه که خواست خدا بر این قرار گرفته بر بسیاری از معادلات واقعه در جهان اسلام و منطقه تاثیر خواهند گذاشت. برای خواننده ای که آشنایی زیادی با شخصیت، اندیشه و سیره امام موسی صدر ندارد اولین سوال که در ذهن تداعی می گردد آنست که موسی صدر کیست که قرار است این قدر تاثیرگذار باشد؟ اگر اصلا زنده نباشد چه خواهد شد؟
سید موسی صدر در روز 14 خرداد سال 1307 هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضا خان بود. سید موسی صدر در خرداد سال 1322 رسما به حوزه علمیه قم پیوست، و طی مدتی کوتاه، ضمن بهره گیری از محضر اساتید برجسته حوزه ازجمله امام خمینی(ره) دروس دوره سطح را به پایان رسانید. وی از ابتدای بهار سال 1326 وارد مرحله درس خارج گردید، و تا اواخر پاییز سال 1338، یعنی قریب سیزده سال تمام، از مدرسین بزرگ حوزه های علمیه قم و نجف کسب فیض نمود. امام موسی صدر دروس فلسفی را نزد حضرات آیات سید رضا صدر و علامه سید محمد حسین طباطبایی در قم، و نزد آیت الله شیخ صدرا بادکوبه ای در نجف فرا گرفت. دوستان اصلی هم بحث امام موسی صدر را در قم، حضرات آیات سید موسی شبیری زنجانی، شهید دکتر بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و شیخ ناصر مکارم شیرازی، و در نجف آیت الله شهید سید محمد باقر صدر تشکیل می دادند. امام صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان برجسته ای را تربیت کرده است. معروف ترین آنان شهید سید عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله است. سید موسی در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند، و در سال 1329 به عنوان اولین دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشکده حقوق، علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران وارد، و در سال 1332 از آن فارغ التحصیل گردید. امام موسی صدر قبل از عزیمت به نجف اشرف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را بر عهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیت «منتدی النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تاسیس «مکتب اسلام» را عهده دار گردید. از مهمترین اقدامات امام موسی صدر در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه های علمیه بود، که با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی و مکارم شیرازی صورت گرفت. امام موسی صدر در اواخر سال 1338 و به دنبال توصیه های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود. اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زبان مکتب اهل بیت به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می داد. امام موسی صدر برای نیل به این اهداف، و با توجه به جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعالیتهای خود را سه حوزه موازی سازماندهی نمود:[2]
1- بازسازی هویت، انسجام و عزت تاریخی شیعیان لبنان
امام موسی صدر از زمستان سال 1338 و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده
دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به منظور
ریشه یابی عوامل عقب ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به
اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدتی
بود که از اواسط سال 1339 و در راستای سیاست محرومیت زدایی، طراحی و اجرا
گردید. امام موسی صدر در زمستان سال 1339 و پس از تجدید سازمان جمعیت
خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامه ای ضربتی جهت تامین نیازهای مالی
خانواده های بی بضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن
برانداخت. وی در فاصله سالهای 1340 تا 1348 و در چارچوب برنامه ای میان
مدت، با طی سالانه صد هزار کیلومتر در میان شهرها و روستاهای سراسر لبنان،
دهها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفه ای را راه اندازی نمود.
که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بی بضاعت، کاهش
درصد بیسوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا در آمدن صدها پروژه کوچک و بزرگ
عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود. امام موسی صدر در تابستان سال 1345 و
پس از اجتماعات عظیم و چند روزه شیعیان لبنان در بیعت با ایشان، رسما از
حکومت وقت درخواست نمود تا همانند دیگر طوائف آن کشور، مجلسی برای
سازماندهی طایفه شیعه و پیگیری مسائل آن تاسیس گردد. مجلس اعلای اسلامی
شیعیان که اولین بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار می رفت، در اول
خرداد سال 1348 تاسیس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به ریاست آن انتخاب
گردید. امام موسی صدر از بهار سال 1348 تا اواسط زمستان سال 1352 با دولت
وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آن را برای اجرای پروژه های زیربنایی و وظایف
قانونی خود در قبال مناطق شیعه نشین و محروم آن کشور ترغیب نماید. در پی
امتناع دولت لبنان از پذیرش این مطالبات و نیز اتمام حجت با آن، جنبش
محرومان لبنان در اوایل سال 1353 به رهبری امام موسی صدر شکل گرفت، و
راهپیماییهای مردمی عظیمی در شهرهای بعلبک، صور و صیدا علیه دولت به وقوع
پیوست. اوجگیری بحران خاورمیانه، صف آرایی احزاب افراطی مسیحی در برابر
مقاومت فلسطینی، و به لبنان کشیده شدن برخی اختلافات جهان عرب، امام موسی
صدر را بر آن داشت تا برای حفظ ثبات کشور و ممانعت از سرکوبی فلسطینیها،
توده های مردم را موقتاً از عرصه رویارویی با دولت کنار کشاند، و پیگیری
مطالبات بر حق شیعیان را تا آمدن رئیس جمهور بعد به تاخیر اندازد. امام
موسی صدر در سال 1354 علی رغم کارشکنیهای شدید دولت، مجدداً با اجماع آراء
به ریاست مجلس اعلای اسلامی شیعیان برگزیده شد. با آغاز جنگ داخلی لبنان
در فروردین سال 1354، تمامی تلاشهای امام موسی صدر مصروف پایان دادن به
این بحران صرف گردید. وی در خرداد آن سال در مسجد عاملیه بیروت به اعتصاب
نشست، و به پشتوانه مشروعیت مردمی و مقبولیت وسیع وشخصیت کاریزماتیک خود
در میان تمامی مذاهب، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانید. با شعله ور
شدن مجدد آتش جنگ و پدیدار شدن ابرهای شکست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام
صدر در اردیبهشت 1355 حافظ اسد را وادار نمود تا با اعزام نیروهای سوری به
لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با
سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس ریاض در مهر 1355، آب سردی بود که امام
موسی صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ریخت. این ارامش تا زمانیکه امام صدر
در لبنان حضور داشت ، ادامه پیدا کرد.
2- پرچمداری حرکت گفتگوی ادیان و تقریب مذاهب در لبنان
هدف استراتژیک امام موسی صدر آن بود تا طایفه شیعه لبنان را همسان دیگر
طوائف، و نه مقدم بر آنان، در تمامی عرصه های حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی
و اقتصادی آن کشور مشارکت دهد. وی از اولین روزهای هجرت به لبنان در
زمستان سال 1338، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایه های روابط
دوستانه و همکاری صمیمانه ای را با مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد،
شیخ محی الدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهل سنت آن کشور بنا نهاد.
در طول حضور دو دهه امام صدر در لبنان، هیچ مراسم سرور یا اندوهی از
شیعیان نبود که امام صدر در آن شرکت جوید، و تنی چند از فرهیختگان مسیحی و
اهل سنت در معیت وی نباشند. حمایت جوانمردانه امام صدر از بستنی فروشی
مسیحی در اوایل تابستان سال 1341 در شهر صور، که به فتوای صریح ایشان مبنی
بر طهارت اهل کتاب منجر گردید، توجه تمامی محافل مسیحی لبنان را به سمت
خود جلب نمود. امام موسی صدر در بهار سال 1348 و بلافاصله پس از افتتاح
مجلس اعلای اسلامی شیعیان، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت نمود،
تا با همفکری یکدیگر برای توحید شعائر، اعیاد و فعالیتهای اجتماعی طوائف
اسلامی، تدبیری بیندیشند. وی در همین خصوص طرح مدونی را به اجلاس سال 1349
«مجمع بحوث اسلامی » در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضویت دائم این
مجمع درآمد. امام موسی صدر در سال 1349 رهبران مذهبی مسلمانان و مسیحیان
جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا برای
مقاومت در برابر تجاوزت رژیم صهیونیستی چاره اندیشی نمایند. وی در زمستان
سال 1353 و در اقدامی بی سابقه، خطبه های عیدموعظه روزه را در حضور
شخصیتهای بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشیین بیروت ایراد نمود.
3- تاسیس جامعه مقاوم و مقاومت لبنانی در برابر تجاوزات اسرائیل
امام موسی صدر در بهار سال 1344 گروهی از جوانان مؤمن شیعه را به مصر
اعزام نمود، تا در دوره ای شش ماهه فنون نظامی را فرا گیرند. با بازگشت
این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک
رزمندگان فلسطینی لبنانی در شمال فلسطین اشغالی آغاز گردید. این نوع
عملیات مشترک تا اوایل سال 1972 ادامه یافت. در مهر 1348 مؤسسه صنعتی جبل
عامل یا کارگاه کادر سازی امام صدر رسماً آغاز به کار نمود. در پی بمباران
شدید جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال 1349 و عدم واکنش مناسب دولت
وقت، اعتصابی بی سابقه به دعوت امام موسی صدر لبنان را فرا گرفت، به گونه
ای که دولت وقت را بر آن داشت برای بازسازی مناطق جنگی و برپایی
پناهگاههای مناسب در آن، مجالس جنوب را تاسیس نماید. از اوایل سال 1341
عملیات ایذایی جوانان شیعه در داخل فلسطین اشغالی شکلی مستقل به خود گرفت،
هر چند تا سالها پس از آن نیز به صلاحدید امام صدر، افتخار آن به نام
«نیروهای مخصوص جنبش فلسطینی فتح» ثبت می گشت. در شهریور سال 1351 و کمتر
از 24 ساعت پس از اشغال 48 ساعته دو روستای «قانای جلی» و «جویا« به دست
سربازان رژیم صهیونیستی، نشست فوق العاده مجلس اعلای اسلامی شیعیان با
حضور تمامی اعضاء در روستای جویا برگذار گردید، و از همان روز اولین
بذرهای «مقاومت لبنانی» توسط امام موسی صدر پاشیده شد.یک ماه پس از این
حادثه و به هنگام تجاوز نیرهای صهیونیستی به روستای «فاووق» در جنوب
لبنان، اولین عملیات غیر رسمی مقاومت لبنان به اجرا در آمد، که حاصل آن
چند کشته و مجروح اسرائیلی بود. از پاییز سال 1351 آموزش نظامی جوانان
شیعه شتاب بیشتری گرفت. اولین شهید مقاومت لبنان «فلاح شرف الدین» مؤذن
چهارده ساله مؤسسه صنعتی جبل عامل بود که در زمستان 1352 و پس از به هلاکت
رساندن چند تن از سربازان رژیم صهیونیستی، در روستای مرزی «بنت جبیل» به
شهادت رسید. در خرداد سال 1354 و به دنبال وقوع انفجاری در اردوگاه نظامی
عین البنیه در کوههای بقاع، که به شهادت 27 تن از جوانان شیعه انجامید،
امام موسی صدر رسما ولادت «گروههای مقاومت لبنان» را اعلان نمود. با پایان
یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامیها به جنوب، واحدهای مقاومت
لبنان رسما در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند. اولین عملیات بزرگ
مقاومت لبنان علیه تجاوزات اسرائیل در اواخر سال 1355 صورت گرفت که پس از
چند روز درگیری، به آزادسازی شهرکهای «طیبه» و «بنت جبیل» منجر گردید.
امام موسی صدر اولین شخصیتی بود که در زمستان سال 1356، طرح سازشکارانه
توطین پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان را افشا، و با مواضع شجاعانه خود
از تحقق آن جلوگیری نمود. در حمله گسترده سال 1357 اسرائیل به جنوب لبنان
و به رغم عقب نشینی احزاب چپ و گروههای فلسطینی، جوانان مقاومت لبنان و
دانش آموزان مؤسسه صنعتی جبل عامل در منطقه اشغالی باقی ماندند، و به رغم
امکانات اندک تا به آخر علیه اشغالگران صهیونیست ایستادگی کردند. امام
موسی صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعالیتهای خود قرار داده بود، اما
هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامی ایران، امنیت
حوزه های علمیه، اتحادی عربی اسلامی جهت مبارزه با اسرائیل و گسترش تشیع
در آفریقای سیاه، مهمترین دغدغه های خارج از لبنان ایشان را تشکیل می
دادند. در نیمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولین کادرهای نظامی مقاومت
لبنان، دهها تن از جوانان مبارز ایرانی به لبنان آمدند، و زیر نظر آنان
فنون نظامی را فرا گرفتند. در اواخر دهه چهل و مقارن با تاسیس مجلس اعلای
اسلامی شیعیان، امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر
را امید خود برای اداره حکومت پس از شاه نامید. امام موسی صدر در تابستان
1356 با اقامه نماز، تدفین و برپایی مراسم چهلمین روز شهادت دکتر شریعتی
در بیروت، از سست شدن پیوند جوانان تحصیلکرده با روحانیت، جلوگیری به عمل
آورد. به دنبال درگذشت مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی در پاییز سال 1356، وی
پسر عموی خود شهید آیت الله سید محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بیش از
پیش به حمایت از امام خمینی برخیزد. امام موسی صدر در بهار سال 1357 لوسین
ژرژ نماینده روزنامه لوموند در بیروت را به نجف فرستاد، تا با انجام اولین
مصاحبه بین المللی با امام خمینی، افکار عمومی جهانیان را با انقلاب
اسلامی ایران آشنا سازد. امام موسی صدر در دیدارهای مکرر سال 1357 خود با
رهبران سوریه، عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای جهان عرب، اهمیت
انقلاب اسلامی ایران، پیروزی قریب الوقوع آن، و ضرورت همپیمانی آنان با
این انقلاب را به آنها گوشزد نمود. وی در شهریور 1357 و یک هفته پیش از
ربودن شدن خود، با انتشارمقاله «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند، امام
خمینی را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامی ایران معرفی نمود. امام موسی
صدر در 3 شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دوره ای خود به کشورهای
عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی، و در روز 9 شهریور ربوده
گردید. دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام
شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام از آن کشور و ورود
ایشان به رم را رسما تکذیب نمود. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو
دهه پیش بدست آمدند، تماما دال بر آن هستند که امام موسی صدر هرگز خاک
لیبی را ترک نگفته است.
همانگونه که شرح آن آمد امام صدر محور اقدامات خود را تحول در احوال اسفبار شیعیان قرار داد. در همین راستا حرکت عظیم المحرومین در لبنان را ایجاد نموده و در ادامه ضمن تاکید بر اقدامات فرهنگی از مسائل نظامی غافل نشد و پایه های جنبش نظامی امل لبنان که خاستگاه حزب الله لبنان است را پی ریزی کرد. حضور دوباره امام صدر در شرایط فعلی و باتوجه به تحولات منطقه قطع به یقین منشا تحولات فراوانی در راستای خیر امت محمدیه[3] خواهد شد. ایشان به عنوان نماد منادی وحدت و تقریب مذاهب اسلامی بین همه مذاهب و اقوام چه اعراب منطقه و چه دیگران دارای وجهه ای بی بدیل هستند، از همین روی و با توجه به چنین محبوبیتی وجود ایشان کاتالیزوری خواهد شد برای تجلی امت واحده اسلامی و مقاومت در برابر سیاستهای خبیثانه آمریکا و انگلیس برای مصادره انقلاب ملتهای مسلمان منطقه.
این موضوعات با فرض بازگشت امام صدر مطرح شد اما اگر مشخص شد که ایشان به شهادت رسیده اند آنگاه چه اتفاقی خواهد افتاد؟
راقم این سطور بر اساس مشاهدات خود بر این امر تاکید دارد که اندیشه و سیره امام موسی صدر در میان ملل منطقه به شکل معجزه آسایی نهادینه گردیده و امروز در قالب موضوعاتی نظیر مقاومت، استقلال، جهاد، عزت و شهادت که به ویژه در رویدادهای منطقه خود را نشان داده است متجلی گشته است، به عبارت دیگر شهادت امام صدر نه تنها چیزی از محبوبیت او درمیان امت اسلام و در دیدی کلانتر در میان تمام موحدین دنیا کم نخواهد کرد بلکه او با عمل، فکر و اندیشه خود یاد و خاطر خود را در میان امت جاودانه ساخته است.