به گزارش 598، به نقل از فارس، حضور یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دیداری از تهران، سوغات بسیار گرانبهایی را با خود به وین میبرد: «بازرسی از کارخانه آب سنگین اراک و معدن اورانیوم گچین بندرعباس». قطعا اکنون آمانو از این اقدام ایران که با تایید شورای عالی امنیت ملی و به عنوان اثبات حسن نیت هزاران بار ثابت شده ایران انجام میشود خوشحال است.
آژانس یک نهاد حقوقی و فنی است اما همانطور که متفکران نواقعگرا میگویند، نهادهای بینالمللی عرصه تجلی منافع قدرتهای بزرگ هستند. آژانس اگرچه نهادی فنی و حقوقی است اما در عمل با اراده سیاسی قدرتهای غربی و بالاخص ایالات متحده اداره میشود.
ایران در مسیر تعاملات خود با آژانس و بر اساس اعتقاد اصولی خود به لزوم تقویت نهادهای بینالمللی، بار دیگر حسن نیت خود را به آژانس نشان داده و البته این برای ایران آنچنان اتفاق مهمی هم نبود اگرچه برای آژانس اتفاق مهمی بود. کارخانه نطنز مدام توسط آژانس بازدید میشود و هیچ مشکل خاصی هم پیش نمیآید، بنابراین کارخانه غیرفعال اراک هم میتواند مورد بازرسی قرار گیرد و مساله خاصی پیش نیاورد. ایران این اقدام را فراتر از تعهدات پادمانی به عمل آورده تا نشان دهد که از توافق با آژانس استقبال میکند و امیدوار است که این سرآغاز توافق باشد.
واقعیت آن است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نمیتوان از ساختار بینالمللی تحت سلطه قدرتها جدا کرد و از همین رو، مذاکرات ایران با آژانس را هم نمیتوان از مذاکرات ایران با قدرتهای بینالمللی یا همان 1+5 جدا کرد.
با این وضع، اگر ایران چنین هدیه گرانبهایی را به آژانس داده عملا یک گام اعتمادساز بلند برداشته است که باید بهانههای شش کشور را در مذاکرات فیمابین کاهش دهد، بالاخص اینکه ظاهرا یکی از بزرگترین بهانهها مساله اراک بوده است. همکاری با آژانس مابهازایی باید در مذاکرات ایران و شش کشور داشته باشد، مابهازایی که باید خود را با احترام به حقوق هستهای ملت ایران و برداشتن تحریمهای یکجانبه نشان دهد. اگر غیر از این باشد و رفتارهای اعتمادساز ایران ما به ازای متقابل نداشته باشد، طبعا طرف غربی دیگر نمیتواند انتظارات شفافسازانه از ایران داشته باشد.
از سوی دیگر در شرایطی که دیدارهای بین هیات ایرانی و هیات آژانس بینالمللی انرژی اتمی از صبح امروز آغاز شده و بعدازظهر نیز ادامه خواهد یافت، جای این سوال وجود دارد که رویکرد آژانس در خصوص برنامه هستهای ایران آیا همچنان با بهانهجویی همراه خواهد بود یا خیر؟
اگر رویکرد آژانس بهانهجویانه باشد، بدیهی است که اختلافات بین ایران و این نهاد بینالمللی هرگز قابل حل نیست چرا که جزئیات فنی در مساله هستهای به حدی موسع است که میتوان هزاران سوال طراحی کرد و هر چند روز یکبار ابهامات جدیدی را مطرح ساخت. برای اینکه این بهانهجوییها پایان پذیرد باید اراده سیاسی حاکم بر آن تغییر کند. به عبارت بهتر، قدرتهای غربی باید مجوز پایان بهانهجوییها را صادر کنند.
پیش از این ایران راه حلی را انتخاب کرده بود که ظاهرا از سوی تیم جدید سیاست خارجی کشورمان کنار گذاشته شده است. بر اساس رویکرد سابق قرار بود که سوالات آژانس و ابهامات یکبار طرح شود و سقف آن مشخص باشد و آژانس موظف باشد پس از پاسخگویی ایران به این ابهامات، نظر صریح خود را مبنی بر شفافیت برنامه هستهای ایران و غیرنظامی بودن آن اعلام دارد.
با توجه به کنار گذاشته شدن این رویکرد این سوال پیش میآید که اگر آژانس تصمیم داشته باشد رویکرد بهانهجویانه گذشته را ادامه دهد، چه باید کرد؟ آیا قرار است هر روز به یک سوال جواب دهیم و باز هم تایید صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود را دریافت نکنیم؟ این یکی از نکاتی است که باید مذاکره کنندگان کشورمان باید به جد به آن توجه کنند.
به هر روی، اقدام سرشار از حسن نیت ایران بار دیگر نشان داد که این ایران نیست که در مسیر حصول توافق و حل مساله هستهای مانعتراشی میکند. اگر غیر از این بود نیازی نبود که کشورمان فراتر از تعهدات پارلمانی خود دست به اقدامات اعتمادسازی بزند.
اقدام اعتمادساز ایران، میتواند سرآغاز همکاری باشد اما مشروط به اینکه آژانس رویکرد سیاسی را کنار بگذارد و به همان مسوولیتهای فنی – حقوقی بپردازد که دارد.