کد خبر: ۱۸۰۹۱۶
زمان انتشار: ۱۲:۳۸     ۲۰ آبان ۱۳۹۲
شاعر آیینی سید محمد بابامیری در گفتگو با پایگاه ۵۹۸:
نوحه و قالب های شبیه آن که احساس خلوص توده ها با یکدیگر را به اشتراک می گذارد بسیار قابل توجه است. شور، اندیشه، تخلیه ی هیجانات سودمند و بایسته، ایجاد یکدلی و وحدت،تمرین ولایت پذیری، ایجاد حس حماسه سازی و... از فواید نوحه هاست که قابل چشم پوشی نیست و توده ها را به اصل و فلسفه ی ولایت به هم نزدیک می کند. البته همه ی این ها با پیش فرض حرکت صحیح در نوحه سرایی مفهوم می یابد و بحث آسیب ها جداست.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، نقش شعرا و مداحان اهل بیت در حرکت‌های بزرگ تاریخ شیعی و اظهار حق و کوبیدن باطل و روشن نگه‌داشتن شعله‌های قیام عاشورا از جایگاه والا و ارزنده ای برخوردار است که در همین خصوص خبرنگار پایگاه 598 در گفتگویی با سید محمد بابامیری از شعرای جوان و نامی کشورمان به بررسی جایگاه ادبیات آیینی در هیات مذهبی و تاثیر آن در پاسداشت و زنده نگاه داشتن مقام انبیاء و اولیاء الهی پرداخته است که متن این مصاحبه در ادامه می آید.

از نظر حضرتعالی شعر ولایی چیست و چه جایگاهی در میان شعرای ایرانی دارد؟

شعر ولایی، شعری است که در هندسه ی مضمونی به موضوع سرپرستی جامعه ی اسلامی پس از رسول اکرم(ص) می پردازد و به نقش و جایگاه ائمه (ع) و مصائب و تاریخ آن میپردازد. امروزه متاسفانه بیشتر توجه شاعران به جنبه ی مرثیه ای این نوع شعر است که جای بازنگری دیدگاه دارد.البته به نظر من اصولا هر نوع مضمونی که به اتصال قلوب و اندیشه ها به منبع خلیفة اللهی بپردازد در دایره ی شعر ولایی قابل تعریف است حتا شعر نبوی.

جایگاه والای شعر ولایی بر کسی پوشیده نیست. امروزه جان تشنه ی معارف بشر به دنبال سیراب شن از سرچشمه ی وحی است و چه آبشخوری مصفاتر و زلال تر از سبوی شفابخش آل الله یافت می شود؟ درست سرودن شعر ولایی کم از ابلاغ وحی نیست. ظرافت این کار هم بسیار برجسته و قابل دقت است که برآمدن از پس آن دلی پاک و زلال می خواهد و عقیده ای راستا.

نقش نوحه در ادبیات آیینی را چگونه ارزیابی می کنید؟

در بحثی که شبهای محرم امسال در رادیو معارف با حضور دوستان عزیزم سیدمحمد جواد شرافت و حاج مهدی سلحشور و جناب رحیم ابراهیمی و دیگر عزیزان داشتیم به بحث گیرای نوحه به صورت ریشه ای پرداختم و این گپ و گفت‌ها نوعی ریکاوری نگرشی به مقوله ی نوحه بود برای خودم.

نوحه و قالب های شبیه آن که احساس خلوص توده ها با یکدیگر را به اشتراک می گذارد بسیار قابل توجه است. شور، اندیشه، تخلیه ی هیجانات سودمند و بایسته، ایجاد یکدلی و وحدت،تمرین ولایت پذیری، ایجاد حس حماسه سازی و... از فواید نوحه هاست که قابل چشم پوشی نیست و توده ها را به اصل و فلسفه ی ولایت به هم نزدیک می کند. البته همه ی این ها با پیش فرض حرکت صحیح در نوحه سرایی مفهوم می یابد و بحث آسیب ها جداست.

آیا تخیل و هنر در نوحه با محدودیت روبروست؟

هرگز. معتقدم، برخلاف عده ای که نوحه را اصطلاحا یکبار مصرف و گذرا می خوانند، این قالب با وجود مقطعی بودنش بسیار مورد مداقه و توجه قرار می گیرد و با توجه به مواردی که در باب خروجی مثبت نوحه عرض کردم، وجود عناصری همچون تخیل و آرایه های بدیعی و احساس و عاطفه در کنار تصاویر شاعرانه، از ضروریات یک نوحه ی موفق است.

به نظر شما در یک نوحه تاثیر گذار سبک مهمتر است یا شعر؟

هردو. بی شک، سبک جزء پیکره ی نوحه است و بدون آن نوحه قابل تعریف نخواه بود. سبک و شعر مکمل یکدیگر در ساختار نوحه هستند و هرگز در عرض هم و قابل تفکیک نیستند اگر چه متاسفانه این روزها وجه غالب در نوحه ها "سبک" است که هر چه مطرب تر و خارج از هنجارهای موجود باشد بیشتر هواخواه پیدا میکند که این نیز از گلایه های ما است.

استفاده از تریبون هیات می‌بایست چگونه باشد؟

هیئت ظرف شعر ولایی است. در روزگار ما که کمیت و در بسیاری موارد کیفیت هیئت ها خوب و درقابل ملاحظه است، فرصت مهمی به دست آمده تا از تریبون هیئت برای پیامرسانی ولایت بهره گرفته شود برای تمام ابناء بشر. خودمحوری ها و خودسری ها این فرصت را در بسیاری مقاطع از ما گرفته و می گیرد. کلام متقن و استوار بر نظر علما و صاحبان تخصص چه در خطابه، چه در شعر، چه در ستایش و مداحی و حتا در استماع و پذیرش می تواند شاخص این امر باشد که عملکرد صحیح نیز در ادامه ی آن است.

نظرتان درباره حضور شاعران در هیات و دکلمه شعر چیست؟

دیشب با یکی از دوستانم که مقیم بوسنی و از رایزنان موفق فرهنگی است صحبت می کردم؛ البته در فضای مجازی. به ایشان گفتم خوشبختانه شعرخوانی در ایران رفته رفته جای خود را یافته و مردم نیز استقبال گسترده ای از این امر داشته اند چرا که دست توانای شاعران آیینی و اجرای پخته و شورافکن آن ها، کار را برای همگان جذاب ساخته است. شنیدم امسال قرار بود در 5 پایتخت اروپایی نیز شاهد شعرخوانی شعرایی از ایران باشیم که متاسفانه میسر نشد.

شعرخوانی به صورت دکلمه، همان مداحی اصلی است که از زمان اهل بیت اینگونه مرسوم بوده است و در واقع اولین مداحان شعرا بوده اند که کم کم تعریف مداح و مداحی دستخوش دگرگونی شد که البته ما شکایتی نداریم چون در دستگاه آل الله جا برای همه هست و ما استقبال می کنیم.

درباره ارتباط شاعر و مداح و حد و حدود این ارتباط توضیحی بفرمایید.

ارتباط شاعر و مداح مثل ارتباط مغز است با قلب. مغز تولید میکند و قلب می پراکند؛ مداح و شاعر، هر کدام گوشه ای از باری را گرفته اند که در مسیر نور به جلو می رود و به مقصد نزدیک و نزدیک تر میشود . در فرهنگ هیئتی ها، مداح های عزیز هم نقش ناشران شعر شعرا و رشته ی اتصال آن ها به فیض اکمل را دارند که البته بدون قصد خودمحوری، معتقدم حق شاعران به خوبی ادا نمی شود و مداح محوری نیز افتی است که شان خطبا و شعرا را به چالش کشیده است.

اگر قطعه ی جذابی ارائه شود به نام مداح تمام میشود و کمتر کسی به این نکته واقف است که چه خون دلها و شب بیداری هایی به پای سرودن شعر آن رفته است. ارتباط شاعر و مداح باید دلی و دوطرفه و با رعایت شان و جایگاه طرفین باشد و هیچیک خود را برتر از دیگری نداند و هر دو به هدف مشترک که رضایت اهل بیت است فکر کنند و در مسیر تولید اندیشه، ارتباط مستمر داشته باشند تا هماهنگ عمل کنند.

اگر ممکن است ما را میهمان یکی از نوحه هایتان کنید.

الان نوحه ی خاصی را در حافظه ندارم اما اگر نوحه را مجموعه عرض ادب هایی که دارای آوا هستند و میشود با آن سینه زد در نظر بگیریم، این قطعه ی معروف را که حدود 9سال پیش برای حاج مهدی سلحشور سرودم و حاج سیدمهدی میرداماد هم بعدا خواندند از خاطره انگیزترین قطعه های من است که در عرض چند دقیقه سرودم و کاملا جوششی بود:

غریب حسین غریب حسین...

اگه حسین ما نبود عشق این همه زیبا نبود

چیزی به اسم عاشقی تو سینه ی دنیا نبود

بدون ذکر تو حسین زندگیمون صفا نداشت

زمین یه ویرونه می شد اگه یه کربلا نداشت


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها