به گزارش وبلاگستان 598، وبلاگ گفتمان برتر نوشت: مدتی
است که جناب آقای هاشمی رفسنجانی و بعضی از اطرافیان ایشان، با سوء
استفاده از سابقه ی خویش و با بیان خاطرات و جملاتی نقل نشده از امام راحل
سعی در بازتعریف شخصیت این مرد عظیم الهی و تحریف آرمانها و شعارهای اصلی
انقلاب اسلامی مردم ایران دارند.
این حرکت که بوسیله ی ایشان و برخی نزدیکان و طرفدارانشان و همچنین سایت
اطلاع رسانی ایشان شروع شده، موجی از واکنش ها را در فضای مجازی و فضای
واقعی بدنبال داشته است
در ادامه میبینیم که چطور رهبر بصیر و حکیم انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خامنه ایروحی له الفداء از مدت ها قبل و بخصوص شش ماه گذشته، در سخنرانی های خود نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و ضمن پیش بینی این حرکت، پاسخ آنرا نیز پیشاپیش بیان فرموده بودند.
1
- تحریف شعارهای انقلاب؛راهبرد ضد انقلاب برای اسقاط نظام
یکى از کارهاى مهمى که جبههى ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهاى دیگر - در طول تاریخ و در عرض دنیا داشتند و میکردند، این بوده است که سعى کنند ارزشهاى انقلاب را کمرنگ کنند. به اینجا هم محدود نمیشود؛ اول ارزشها را کمرنگ میکنند، بتدریج آنها را محو میکنند؛ اگر میدان پیدا کنند، آنها را تبدیل به ضدارزش میکنند؛ این کارى است که در دنیا معمول است؛ این را ما در تاریخ انقلابهاى دنیا مشاهده میکنیم؛ و در انقلابهائى هم که زمان خود ما - در طول این عمر طولانىاى که ما کردیم - دیدیم و خبر شدیم، این را مشاهده کردیم. جبههى مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهاى انقلاب را هرگز فراموش نخواهد کرد؛ یعنى میداند که در این رویاروئى، در این هماوردى، آن چیزى که توانست جبههى انقلاب را پیروز کند و جبههى ضدانقلاب را به هزیمت وادار کند، در درجهى اول این شعارها بود؛ که هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعى و براى مردم مفهوم و ملموس بود، کمک آن به پیشرفت انقلاب بیشتر شد. سعى میکنند این شعارها را بتدریج محو کنند، کمرنگ کنند. ( بیانات در آخرین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت دهم - 1392/04/23)
در این سه دههى پرافتخارى که بر نظام جمهورى اسلامى
گذشته است، حملات زیادى به ما شد؛ حملات ساختارشکنانه، حملات معارضهى جدى
با هویت اسلامى، روح اسلامى، روح انقلابى. خیلى در این سى سال به ما حمله شده. به شعارهامان دستاندازى کردند؛ شعارهامان را تحریف کردند، خیلى اوقات شعارهامان را غلط معنا کردند.
خیلى اوقات تلاش شد - تلاشهاى
سازماندهى شده، نه تلاش فردى - براى اینکه مردم را نسبت به
اصل انقلاب مسئلهدار کنند، ولى مردم و انقلاب ایستادند؛ این خصوصیت مردم ماست.
این خیلى اهمیت دارد. سى و یکى دو سال دائم علیه انقلاب کار شده، در عین حال مردم
ایستادهاند و شعارهاى انقلاب، امروز زنده است. حرفهاى امام، امروز حرفهاى رائج است؛ سکهى رائج است. کسانى که میخواهند در بین مردم
سرى بلند کنند، حرفهاى امام را تکرار میکنند؛ خودشان را مستند به امام نشان
میدهند. یک روز خلاف این بود؛ یک روزى که چندان دور نیست از ما، کسانى بودند که
تظاهر میکردند به مخالفت با امام؛ رفتند گفتند انقلاب دفن شد! صریحاً اعلام کردند.
عدهاى گفتند که بایستى مردم را از خدا جدا کرد! اینها را صریح پشت بلندگو آن روز میگفتند. امروز جرأت نمیکنند اینها را
بگویند.
امروز آن کسانى که با مردم
میتوانند حرف بزنند، تریبون دارند - یا از هر وسیلهاى استفاده میکنند - دم از
امام و دم از انقلاب و دم از شعارهاى امام میزنند؛ حالا با شیوههاى خاص.
2
آرمان های امام از نگاه هاشمی و دوستان
- خاطره هاشمی از آیت الله گلپایگانی؛ مرگ بر ضد ولایت فقیه را حذف کنید!
عصر احمدآقا آمد و نوار سخنان آقای [آیتالله العظمی محمدرضا]گلپایگانیرا آورد و گوش دادیم. به شعار ”مرگ بر ضد ولایت فقیه" اعتراض دارند و از مجلس میخواهد که در تشخیص ضرورت و موضوعات احکام ثانویه، دقت و وسواس داشته باشد، ولی با خضوع و احترام صحبت کردهاند. من هم در نمازجمعه از ایشان تشکر کردم. قرار شد با مشورت با امام سخنانایشان پخش شود.احمد آقا اطلاع داد که امام موافقند.
(قابل ذکر است که تیتر این مطلب بعد از واکنش های منفی بسیار زیاد تغییر کرده و تیتر داخل عکس تیتر ثانویه است)
آیت الله هاشمی رفسنجانی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بعمل آمده در این خصوص تاکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم...اصولاً جامعه ما به خاطر سنتی بودنش و گرفتار خشکمقدسها و متعصبین بودنش همیشه چند گام از دانش و علم عقب بوده است.»
- محسن هاشمی: امام تابوی مذاکره با آمریکا را شکستند
در شرایطی که آیتالله هاشمیرفسنجانی آن نامه را به محضر امام نوشتند، به اصل مذاکره هم ایرادی نبودهاست ، چون شیوه امام خمینی(ره) نفی مذاکره نبود.من در این مورد خاطرههایی از حضرت امام دارم که نقل آن میتواند مفید باشد.
- محمد تقی رهبر: شعار «مرگ بر آمریکا» آیۀ قرآن نیست!
همانطور که رهبری فرمودند به آمریکا اعتمادی نیست ولی آنها نیز منافعی در جهان دارند که با کاهش درگیریها میتوان کاری کرد تا آمریکا از آزار و اذیت خود کم کند.باید با لبخندهای سیاسی این مشکلات را حل کرد تا یک سری سلسله موارد را حل کرد و آمریکا نیز تحریمها یش را علیه مردم ایران کم کند. ما مدتی شعار مرگ بر شوروی نیز سر میدادیم و اگر رابطه ایران و آمریکا مثل روسیه شودو آمریکا حسن نیت نشان دهد،این مشکل نیز حل می شود. در ضمن آیه قران نازل نشده است که شعار مرگ بر آمریکا را همیشه سردهیم و همانطور که در آن روزها با روسها برخورد کردیم و دیگر شعار ندادیم با آمریکا نیز همان طور برخورد میکنیم.
سید رضا اکرمی: تردید در خاطرات هاشمی باطل است!
بیشک هر فردی در زندگی خود خاطراتی دارد و گاهی این خاطرات را نقل میکند. طبیعتا نقل این خاطرات در جامعه هم انعکاسهای خود را خواهد داشت و هر کسی هم مختار است که خاطرات خود را بازگو کند یا نکند. بنابراین ذکر یک خاطره یا صحبتی که فردی در گذشته با فرد دیگر داشته یک امر طبیعی است.
آرمان های امام از نگاه رهبر معظم انقلاب
- وصیتنامهى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است
در مورد کشور و انقلاب ما هم این کار را دشمن شروع کرد؛ البته موفق نشدند؛ خدا را شکر میکنیم. دشمن نتوانست شعارهاى انقلاب را کمرنگ و سپس محو کند. به نظر من یک بخش عمدهاى از این هم مربوط میشود به هوشیارى امام بزرگوارمان. آنچه که امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفتههاى خود، از نوشتههاى خود در میان ما باقى گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسى آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامهى امام است. من همیشه به مسئولین و کسانى که در دولتهاى گوناگون یک کار مهمى دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامهى امام مراجعه کنند. وصیتنامهى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است؛ اینها را امام باقى گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امرى است که میسر است براى کسانى که بخواهند ندیده بگیرند.( بیانات در آخرین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت دهم - 1392/04/23)
- وصیت نامه ی امام، نقشه ی راه جمهوری اسلامی
نقشهى راه هم در مقابل ما است. ما نقشهى راه داریم. نقشهى راه ما چیست؟ نقشهى راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولى که با تکیهى بر آن توانست آن ملت عقبافتادهى سرافکنده را تبدیل کند به این ملت پیشرو و سرافراز. این اصول، اصولى است که در ادامهى راه هم به درد ما میخورد و نقشهى راه ما را تشکیل میدهد. اصول امام، اصول روشنى است. خوشبختانه بیانات امام، نوشتهجات امام در بیست و چند جلد در اختیار مردم است؛ خلاصهى آنها در وصیتنامهى جاودانهى امام منعکس است؛ همه میتوانند مراجعه کنند. ما مفید نمیدانیم که به اسم امام تمسک کنیم، اما اصول امام را به فراموشى بسپریم؛ این غلط است. اسم امام و یاد امام بهتنهائى کافى نیست؛ امام با اصولش، با مبانىاش، با نقشهى راهش براى ملت ایران یک موجود جاودانه است. نقشهى راه در اختیار امام است و آن را به ما عرضه کرده است؛ اصول امام مشخص است.(14 خرداد 1392)
- تفسیر غلط از جهتگیری های امام، بد و خطرناک است
بنده در روز چهاردهم خردادِ امسال در سالگرد رحلت امام بزرگوار (رضوان الله تعالى علیه) در مرقد مطهر ایشان، جهتگیرىهاى انقلاب را بر اساس قرائت امام - که براى ما معتبر و حجت است - شرح دادم. جهتگیرى در سیاست داخلى، جهتگیرى در سیاست خارجى، جهتگیرى در عرصهى فرهنگ، جهتگیرى در عرصهى اقتصاد را مفصلاً گفتم؛ اینها مستند به بیانات امام و نصوص امام (رضوان الله تعالى علیه) است. امروز بحمدالله در سرتاسر کشور، نخبگان ما، زبدگان ما، مسئولین ما و آحاد ملت ما، همه امام را قبول دارند؛ همه امام را به عنوان شاخص، انتخاب میکنند. گاهى تفسیر غلط از امام میشود، تفسیر غلط از جهتگیرى مورد نظر امام انجام میگیرد؛ که این هم چیز بدى است و خطرناک هم هست. خوشبختانه بیّنات امام جلوى چشم ما است؛ بیانات امام، صداى امام، نوشتهى امام، آثار امام، جلوى چشم ما است. آن روز عرض کردیم که وصیتنامهى امام که یک مجمل و موجزى است از جهتگیرىهاى امام، دم دست همه است. بنابراین جهتگیرىها مشخص است.(۱۳۹۲/۰۴/۳۰ بیانات در دیدار مسئولان نظام)
- آرمان خواهی همراه با واقع بینی؛ شاخصه ی راه امام
امام بزرگوار، در مقابل واقعیّتها چشم خود را نبست، امّا کوتاه هم نیامد، راهبرد را فراموش نکرد. ببینید وضعیّت امام را، زندگى امام را، شعارهاى امام را؛ امام بزرگوار همان کسى است که در مورد مسئله رژیم صهیونیستى از هیچ کس تقیّه نکرد؛ اینکه رژیم صهیونیستى یک غدّهى سرطانى است و باید از بین برود، این حرف امام است. در قبال شرارتهاى قدرت مستکبر و مداخلهگر آمریکا هیچ تقیّهاى و ملاحظهاى نکرد؛ اینکه آمریکا شیطان بزرگ است، این حرف امام است. اینکه حملهى جوانان مسلمان و دانشجویان مسلمان به سفارت آمریکا و تصرّف ابزارها و مدارک جاسوسى آنها را امام انقلاب دوّمى دانست که شاید از انقلاب اوّل مهمتر است، این حرف امام است؛ اینها حرفهاى امام است، اینها روشهاى امام است. در قضیّهى جنگ، اینکه فرمود: جنگ تا رفع فتنه، این حرف امام است؛ دیگران میگفتند جنگ جنگ تا پیروزى، امام فرمود جنگ تا رفع فتنه. این ایستادگیها بود که پایهى این نظام را مستحکم کرد.(دیدار با خبرگان14 شهریور 92)
با این روشى که امام در پیش گرفته بود و در گفتار و کردار او منعکس بود، نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنباله روِ امام بداند، اما با کسانى که صریحاً پرچم معارضه ى با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنت طلب و منافق بر روى یک محورى توافق کنند، حول یک محورى جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست.
کدام نگاه معتبر است؟ امام، خود پاسخ میدهند
- اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.
- من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطهی سالوسی و اسلامنمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نمودهام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شدهام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی اوست.
روحالله الموسوی الخمینی