
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
ايران رتبه دهم جاذبه هاي باستاني و تاريخي و رتبه پنجم جاذبه هاي طبيعي را در جهان داراست
با اين حال درآمد كشورمان از اين صنعت پر رونق تنها حدود چهارصدم درصد
است. چه چيزباعث شده ما از صنعت توريسم جهاني سهم ناچيزي داشته باشيم و در
بين 183 كشور جهانگردپذير رتبه 137 را به خود اختصاص دهيم و با وجود مواهب
بي شمار در زمينه گردشگري به گرد پاي چهار كشور اسلامي مالزي ، تركيه ،
عربستان و مصر نرسيم .
از
سوي ديگر وجود جنگل هاي وسيع در مناطق شمالي کشور، بيابان ها و کويرهاي
ايران، تالاب هاي بين المللي، غارها، آبشارها، چشمه هاي آب معدني و
روستاهايي با جاذبه هاي ويژه مانند کندوان، ماسوله همه از جاذبه ها و
ظرفيت هاي بي نظير اکوتوريسم در ايران هستند و برخي از آنها از قطب هاي
بين المللي اکوتوريسم در جهان، به شمار مي روند. فرهنگ سازي و آگاه سازي
گردشگران داخلي جهت برقراري ارتباط سالم و ايجاد تعامل با افراد بومي و
تلاش جهت حفظ محيط زيست مناطق مورد بازديد، برنامه ريزي درخصوص جذب طبيعت
گردان ساير کشورها از طريق تبليغات مناسب و آگاه سازي سرپرستان تورهاي
گردشگري در مورد ايجاد تورهاي خارجي مسووليت پذير جهت بازديد از نواحي
مختلف ايران، که اين نکته در تعامل فرهنگي و انتقال فرهنگ اصيل ايراني به
ساير نقاط جهان نيز موثر خواهد بود.اما نامناسب بودن جاده ها، دشواري
ارايه خدماتي مانند محل اقامت، غذا و پذيرايي، عدم امکانات عمومي و
تسهيلات دولتي از قبيل کمپ و پست هاي امداد در مناطق کوهستاني دوردست از
دیگر موانع و مشکلاتي هستند که در حوزه اکوتوريسم مشاهده مي شود.
با
توجه به آنچه به تصوير کشيده شد بايد ديد که جايگاه ايران در صنعت توريسم
چيست و چه سرمايه گذاريهايي در اين بخش اشتغالزا در ايران صورت گرفته است.
آيا مي توان جايگاهي براي صنعت توريسم در توليد ناخالص داخلي و درآمدهاي
ارزي آن براي کشور در نظر گرفت؟ چه عواملي است که علي رغم سودآوري و
اشتغالزايي با لا در کنار نياز اندک به سرمايه گذاري، صنعت توريسم را زير
غبار فراموشي برده و کشور ما را از مواحب آن بي نصيب کرده است؟! آيا ما
ايرانيان در فرهنگ و دانش و نو آوري و تنوع هاي زيست محيطي وجغرافيايي و
قومي از عمارات و ابوظبي وترکيه و مالزي کمتر داريم يا ديرينه تاريخ کهن
ما کم از آنان دارد. اي کاش به خود آييم تا دير نشده.!