دکتر غلامحسین خورشیدی دراینباره به «فردا»
گفت: آقای سیف (رئیس بانک مرکزی) یک مدیر بانکی است! حقیقتا من یک مقداری تعجب کردم
چرا ایشان چنین صحبتی میکنند. شاید ایشان به بانک مرکزی مانند یک بانک تجاری نگاه
میکنند چون سابقه مدیریتی ایشان در بانکداری تجاری بوده است. ایشان باید تفکر خود
را تغییر دهند. توجه کنید که بانک مرکزی به تعبیر معمول یک بانک نیست ما در تعریف
آکادمیک نیز بانک مرکزی را بانک بانکها یا به تعبیری بانک کنترلکننده سیاستهای
پولی میدانیم و به عبارتی دیگر بانکی است، فرابانکی. حال اگر بخواهید یک تفکر
بانکی معمولی را در بانک مرکزی حاکم کنید قطعا با مشکلات متعددی روبرو خواهیم شد.
وی افزود: بانک مرکزی را باید به عنوان نهادی نگاه کرد که از سر منافع اجتماعی و
منافع بینالمللی ایران باید وظایف خود را انجام دهد اگر با این دید به بانک مرکزی
نگاه کنیم ریاست محترم بانک مرکزی در زمینه جلوگیری از کاهش نرخ ارز حرف منطقی
نزدهاند. نرخ ارز هر چقدر در کشور ما کاهش پیدا کند اعتبار سیاسی و اقتصادی ما را
در سطح جهانی افزایش میدهد حتی اگر منافعی هم از افزایش نرخ ارز عاید کشور شود این
منافع خیلی کم ارزشتر از منافعی است که باعث میشود حیثیت سیاسی و اقتصادی کشورمان
در جهان با افزایش نرخ ارز ابعادش کم اهمیت شود چون اندازه نرخ برابری ریال با
ارزهای بینالمللی شاخصی است برای سنجش اعتبار سیاسی و اقتصادی کشور در سطح
بینالمللی حال با چنین شرایطی رئیس کل بانک مرکزی که باید حافظ این اعتبار در سطح
جهانی باشد خلاف این عمل میکند و من به عنوان یک اقتصاددان نمیتوانم این عملکرد
آقای سیف را توجیه کنم.
همچنین دکتر محمدابراهیم یاوری استاد دانشگاه شهید بهشتی
در نامهای انتقادی نوشت: بزرگواران اقتصاددان، اقتصاد خوانده و غیراقتصادی که دست
بر قضا و به دست سرنوشت از زمره ژنرالهای دولت تدبیر و امید شدهاید! دقت داشته
باشید که کوچکترین حرف و اعلام موضع شما چه از نوع سنجیده و چه از نوع نسنجیده آن
میتواند اقتصاد کشور را دچار نوسانات سهمگینی کند.
وی مینویسد: شما که بیشتر
از بنده و بسیاری از همکاران بنده، معتقد به اقتصاد آزاد و باز گذاشتن دست عوامل
اقتصادی بازار هستید؛ پس دلیل مداخلههای بجا و نابجا در مورد نرخ ارز برای چه
منظور صورت میگیرد؟
اینکه به محض اینکه اقتصاد داخلی ما شاهد افزایش ارزش پول
ملی میشود و کاهش نرخ دلار نوید اصلاح قیمتها را میدهد، چرا بعضی از این
ژنرالها به مذاقشان خوش نمیآید و بلافاصله وارد میدان میشوند و با ارائه
تئوریهای من درآوردی نوید افزایش مجدد قیمتهای غیرواقعی ارز را میدهند؟
یاوری
نوشت: اگر خدای ناکرده منافع شخصی، حزبی و یا گروهی ایجاب میکند که در پی افزایش
نرخ ارز باشید بهانه دیگری دست و پا کنید چون شرط لازم جهش صادراتی، اصلاح
ساختارهای نابود شده تولید است؛ تولیدی که گل سرسبد آن خودروهای غیراستاندارد
میباشد و تا روزی که صنعت و تولید ما صنایع خودروسازی را با همه پشتیبانیهای
منطقی و غیرمنطقی تحمل میکند و از بابت حفظ غیرعقلایی این صنعت دهها هزار بیمار
را روانه گورستان و دهها هزار انسان سالم را روانه بیمارستان میکند نشان میدهد
که هیچ هدف جدی برای این اصلاح وجود ندارد و قطعا به دنبال جهش صادراتی بودن در حد
قصه و داستان باقی خواهد ماند.