بولتن نیوز: هر از چند گاهی رسانه ها و سایت های خبری وابسته به غرب که سوژه هایشان تمام می شود دست به کار می شوند و المک های قبلی خود را دوباره سر پا می کنند و البته که جز رسوایی برای خود چیز دیگری ندارند.
نوشابه امیری، روزنامه نگار فراری که با همسرش در پاریس به سر می برد، در سایت روز آن لاین در مطلبی با عنوان ( احمد باطبی؛ داستانی دیگر) همچون مطالب بی سرو ته قبلی خود، این بار سعی کرده که قهرمان ساختگی مخالفان نظام در تیرماه 78 را از حرف وحدیث هایی که در مورد او می شود نجات دهد.
او تلاش کرده که این قهرمان ساختگی را که با یک عکس در یک نشریه خارجی، به قول خودش به پرچم تبدیل شده را حفظ کند.
عروسک خیمه شب بازی جدید سایت های وابسته به غرب ، احمد باطبی بود. اما حتما جالب است که بدانیم این شخص کیست و چه شده که دوباره اسمش در رسانه ها سر درآورده و چه عجیب که اینقدر قحطی سوژه پیدا کرده اند که اشخاص تاریخ مصرف گذاشته را مجددا احیا می کنند ، البته وقتی که از این شخصیت پوشالی درست می شود نتیجه غیر از این هم نخواهد بود.
احمد باطبی جوان ۲۰ ساله ای که در حادثه کوی دانشگاه پیراهن خونین دوست خود را برداشت، خونی که خود او مسبب اصلی آن بود وچه زود ضد انقلاب از این مهره سوخته برای خودش قهرمان درست کرد.
تحلیل گر مطلب با عنوان( احمد باطبی؛ داستانی دیگر) سعی داشت تا با پیوند کوی دانشگاه و فتنه 88 و قتل های زنجیره ای به چیزی برسد که هیچگاه نخواهد رسید ، حرف های احساسی و تکراری که جز ایجاد شور کاذب در جوانان اثر دیگری ندارد در این مطلب موج می زند ، غافل از این که این حنا دیگر بی رنگ شده و اثری نخواهد داشت.
احمد باطبی طبل توخالی بود که غرب دل به آوازش خوش کرده بود اما این صدا دیگر خوش آیند نیست، این پرچم بی رنگ رسانه های غربی که به زور رسانه های معاند نظام قد برافراشته بود ، پس از اقامت در آمریکا اعلام کرد که می خواهم کار حقوق بشری انجام دهم ، او که بعد ها در نقش خبرنگار در رسانه های آمریکا بخصوص voa فعالیت داشت نمود چندانی در کار خود نداشت و این همه سر وصدایی که غرب برای این آدم به راه انداخته بود در نهایت بی ثمر شد والان سوال اینجاست که اگر این شخص اساسا فرد صاحب فکر و موثری نبوده چرا این رسانه ها اینقدر برای او شانتاژ خبری کرده است؟
علم کردن پرچم های شکسته بعد از چند سال ، آیا جز شیطنت رسانه ای چیز دیگری هست ؟ وصله زدن رخدادهای مختلف کشور که اساسا ربطی به هم ندارند نه از حیث وقوع و نه ماهیت ، جز اینکه ناتوانی رسانه های غربی برای ارائه مطلب و تحلیل چیز دیگری می تواند باشد؟ آیا هنر خارج نشینان جز این است که خود را اجیر دستگاههای جاسوسی می کنند و مجبور می شوند چیزهایی بنویسند که خود آنها هم از پایه اعتقادی به آنها ندارند.باطبی که تنها با قرار گرفتن عکسش در مجله اکونومیست به شهرت رسید ، مهره سوخته بود که حتی در خود آمریکا هم نتوانست کار به جایی ببرد والان رسانه های خارجی برای این که گاف قبلی خود را جبران کند ، سعی دارند با سناریو سازی این دروغ رسانه ای را ماست مالی کنند .
اما پیشنهاد ما به کسانی که نان ملت فروشی می خورند و جاسوسی هویت خود را می کنند این است که حداقل درست بنویسند تا اینقدر مجبور نباشند بر اشتباهات خود پاک کن بمالند.
باید به یاد داشته باشند که روح احمد باطبی هم خبر نداشت که روزی مخالفان نظام بزرگش کنند تا از او بهره برداری کنند و پرچم بی حالی را بسازند.
در حالی که مخالفان نظام انتظار داشتند که احمد باطبی بعد از خروج از کشور به عنصر موثری برای آنها تبدیل شود، همگان متوجه شدند که این شخص اصلا چیزی در چنته نداشته و به خاطر ترس از تبعات این بزرگنمایی ها، مجبور شد اعلام کند که به کار سیاسی اعتقادی ندارد و می خواهد کار حقوق بشری کند، زیرا همه می دانستند که او چیزی برای عرضه ندارد که بخواهد در سیاست جولان دهد و تا همین جا هم بی اراده قدم برداشته است.