به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس از شهرستان تنکابن، شب گذشته در ابتداییترین ساعات شب در حالی که همه چیز مهیای برگزاری یک جشن عروسی در یکی از شهرهای غرب مازندران بود و همه مدعوین از این رویداد شاد بودند، رقم خوردن یک حادثه شوک برانگیز همه شادیها را در این جشن به تلخی کشاند و چهره یک جشن عروسی با شادیهایش در یک چشم بر هم زدن به عزا تبدیل شد.
حدود ساعت 20:20 شب در یک تالار برگزاری جشن عروسی در حاشیه سلمان شهر (متل قو) واقع در غرب مازندران و در حالی که همه چیز مهیای برگزاری یک جشن شاد برای رفتن 2 جوان به خانه بخت بود و میهمانان یکی یکی وارد تالار میشدند و همه فامیل و آشنایان با هم دیدار تازه میکردند، میگفتند و میخندیدند، کسی حتی در خیال خود نیز نمیتوانست فکر کند لحظاتی دیگر این جشن شاد به عزا تبدیل میشود.
حسن محمدزاده سقاواز حدود 30ساله متاهل و دارای 2 فرزند متولد، اردبیل و حدود 15 سالی است که در سلمان شهر ساکن شده و حرفهاش ساخت و ساز بود به همراه همسر و 2 فرزندش وارد کوچهای در محله کراتکوتی یکی از روستاهای بخش سلمانشهر در جنوب محله جمشیدآباد شده و حین پارک ماشین خود به همسر و فرزندانش اطلاع میدهد که به داخل تالار بروند و پس از اینکه همسر و فرزندان حسن از او جدا شدند وی که از رزمیکاران مطرح و مقامدار استان و کشور نیز بوده است بعد از پارک خودروی خود به مقابل در تالار رسیده و بعد از احوالپرسی به عنوان شوهر عمه داماد کنار درب برای خوشامدگویی میایستد.
بنابر اظهار شاهدان ضارب (ح.ش) که حدود 21 ساله است برادر داماد و برادرزاده همسر حسن است و گویا از قبل نیز این 2 با هم اختلاف نظری داشتهاند، به سردی با یکدیگر احوالپرسی میکنند و (ح.ش) پس از ایستادن شوهر عمه در کنار درب و در حالی که اطرافش کسی حضور نداشته از او فاصله گرفت و به داخل تالار حرکت کرد و به نحوی که معلوم نیست چرا به این شکل و شدت به حسن حملهور شده است!
ناگهان و خیلی سریع در لحظهای از پشت سر با کشیدن کارد به حسن یورش برده و چند ضربه کاری به پهلو و گردن او میزند و در نهایت با ضربه کاردی که به گردن حسن وارد میآید حلق و شاهرگ اصلی شریانی گردن او به شدت پاره شده و در کوتاهترین لحظه این مرد که قوی هیکل و ورزشکار بود در برابر دیدگان فامیل و میهمانان حاضر در عروسی که با کمی فاصله متوجه ماجرا شده بودند، تسلیم مرگ شد.
بنابراین اظهار شاهدان ضارب که با این عمل بسیار مضطرب بود به سرعت از مهلکه گریخت و دیگر کسی او را ندید و کسی نمیداند انگیزه او برای این عمل چه بوده است!
بنابر گفته برخی از کسانی که (ح-ش) را میشناسند پس از وقوع این قتل حدود ساعت 21 جمعه شب 22 شهریورماه اتفاق افتاد ضارب که هماکنون متواری است حدود ساعت 30 دقیقه بامداد در کنار خیابان اصلی در سلمانشهر و در حالیکه یک کوله پشتی بر دوش داشته و با دستپاچگی در حال گرفتن ماشین و رفتن به سمت چالوس بوده است دیده شد و از این پس دیگر کسی او را ندیده است و از ابتداییترین ساعات وقوع جنایت تاکنون نیروهای ویژه پلیس آگاهی در جستوجوی او هستند.
با توجه به اینکه ضارب هنوز دستگیر نشده است و پرونده در ابتداییترین مراحل خود قرار دارد و دارای ابهامات بسیاری است تاکنون هیچ مقام مسئولی در خصوص این واقعه اظهار نظری نکرده است.