رویاهایی که شاید حالا به واقعیت میپیوندند، پرشهای بلند و پروازگونه بدون استفاده از لوازم جانبی، راه رفتن روی دیوار صاف، حرکتهای عجیب و باور نکردنی که هر بینندهای را حیرت زده میکند، اینها در قالب ورزشی نمایشی به نام «پارکور» انجام میشود؛ ورزشی که تلفیقی از آمادگی جسمانی و هنر است و هرکسی را وسوسه میکند برای مدتی آن را انجام دهد.
ویاهایی که شاید حالا به واقعیت میپیوندند، پرشهای بلند و پروازگونه بدون استفاده از لوازم جانبی، راه رفتن روی دیوار صاف، حرکتهای عجیب و باور نکردنی که هر بینندهای را حیرت زده میکند، اینها در قالب ورزشی نمایشی به نام «پارکور» انجام میشود؛ ورزشی که تلفیقی از آمادگی جسمانی و هنر است و هرکسی را وسوسه میکند تا برای مدتی آن را انجام دهد. در جنگ ویتنام یک سرباز فرانسوی به نام «ریموندیل» برای فرار از دست دشمن دست به ابتکار جالبی زد. بعدها این ابتکار توسط «داویدیل» پسر او به یک «هنر- ورزش» تبدیل شد و حالا آن ورزش هنرمندانه با نام «پارکور» جزو ورزشهای خیابانی محبوب و معروف دنیا است. پارکور هم مثل همه ورزشهای دیگر خیلی زود جایش را در ایران باز کرد. دو جوان ایرانی برای نخستین بار راه این ورزش را در پیش گرفتند و با حضور در کلاسهای آموزشی فرانسه همه فنون و رموز آن را آموختند. نیمه دوم دهه 80 آغاز رونق پارکور در ایران بود. تهران، تبریز، گرگان، کرمانشاه، اصفهان و بسیاری از شهرهای دیگر جوانانی را میدیدند که مثل پرنده میپریدند و مثل فنر میجهیدند. جذابیتهای بصری و نمایشی پارکور روز بهروز بر هواخواهان این ورزش میافزود و البته حوادث خاص پارکور را هم افزایش میداد. پارکور فقط یک ورزش ساده نیست، آمادگی بدن شاید مهم باشد ولی همه ماجرا قطعاً نخواهد بود.«تریسرها» یا همان پارکور بازان، همانقدر که مثل یک ورزشکار ژیمناستیک باید بدنی منعطف و سر حال داشته باشند به همین میزان هم باید از تمرکز کافی برخوردار شوند وگرنه همان راهی را میروند که آن چند نفر رفتند و نتیجه کارشان به بیمارستان و آمبولانس مزارستان کشید. پارکور آمادگی کامل میخواهد، هم بدنی، هم ذهنی و هم روحی و روانی. این را نوشتم تا کسی با دیدن عکسهای گزارش هوس نکند پشتک وارو بزند! صبح یک روز تابستانی با دو تریسر در پارک آب و آتش تهران قرار گذاشتیم تا آنها ورزش کنند و ما لذت ببریم. مجید نوری و مسعود شمیرانی با لباسهای عادی ورزشی سر قرار آمدند. مجید از نحوه لباس پوشیدن تریسرها گفت و تاکید کرد: لباس خاصی ندارد، فقط باید سبک و راحت باشد، کفشها هم نرم و چسبناک باشند تا اتفاقی نیفتد. حرکاتشان را پس از یک گرم کردن مقدماتی شروع کردند. لندینگ (فرودآمدن)، بالانس (تعادل)، کت بالانس (تعادل گربهای)، آندرجامپ ترو (زیر میله)، دیس موت سوینیگ جامپ (جداشدن) ریوریزوالت (جهش 360 دجه) و رول (غلتیدن) حرکاتی بود که انجام میدادند، حرکتهایی به ظاهر ساده و به غایت سخت و خطرناک. «این ورزش مسابقه ندارد»، این را مجید میگوید و اضافه میکند: «پارکور همایش دارد ولی مسابقه نه، کلکل نه، کری نه، این یک ورزش آمادگی جسم و روح است و نمایش این حرکات هم به ورزشکار و هم به بیننده نشاط میبخشد.» او اضافه میکند: «حالا فیلمهای سینمایی بسیاری هستند که برای جذابتر شدن از تریسرها و ورزش پارکور استفاده میکنند، حالا تبلیغات بسیاری وجود دارد که با جذابیت پارکور جنس مورد نظر را تبلیغ میکنند، این ورزش به قدری نشاط آور است که بیننده را لحظات زیادی غرق تماشای ورزشکار میکند.» پارکور در ایران طرفداران بسیاری دارد، پسران و دختران این ورزش را انجام میدهند و در باشگاههای مختلف آموزش میبینند. مجید میگوید: «پارکور به چالش کشیدن جسم و ذهن است و این چالش باعث میشود انسان در زندگی با موانع پیش رو بهتر کنار بیاید و راحتتر از آنها عبور کند.» در میان حرفهای مجید، غرق تماشای مسعود شدهام، او هنرمندانه جهش میکند، به پرواز در میآید، 360 درجه میچرخد، هنرمندانه فرود میآید و با یک غلتیدن حرفهای، تعادلش را حفظ میکند و مانع آسیب دیدگی میشود. مسعود سریعتر از مجید است، این را وقتی که حرکات را دو نفری انجام میدهند متوجه میشوم با وجود این سطح حرفهای هر دو نفر به یک اندازه است، هر دو نفر تبحر دارند و حرفهای این ورزش را دنبال کردهاند. مجید میگوید: «سن و سال در این ورزش مهم نیست، آن چیزی که اهمیت دارد آمادگی و تمرکز است، بسیارند کسانی که در باشگاههای مختلف تمرین میکنند و به آمادگی کامل میرسند، از غرب تا شرق تهران، این باشگاههای پارکور وجود دارند، در واقع در همه جای ایران باشگاههای پارکور هست و هنرجویان بسیاری در این باشگاهها به تمرین میپردازند.» پارکور نه فدراسیون دارد و نه حتی انجمن، حتی در برههای از زمان، عدهای از ورزشیها وجود آن را انکار کردند ولی انکار آنها فایدهای نداشت. پارکور با جمعیت زیادی که دارد قابل انکار نیست، مدتی این ورزش زیر نظر فدراسیون ورزشهای آمادگی جسمانی بود ولی با بروز مشکلاتی که شرح آنها در این گزارش نمیگنجد این ورزش از آن فدراسیون جدا شد و بیصاحب ماند، حالا پارکوربازان یا همان تریسرها بدون هیچ حمایتی تمرین میکنند و بدون هیچ همایشی، فقط در پارکهای شهر آمادگی خود را به نمایش میگذارند. وقتش رسیده که آنها با داشتن جمعیتی بزرگ حداقل یک انجمن رسمی ورزشی داشته باشند یا با حفظ استقلال ورزشی خود زیر مجموعه یک فدراسیون بروند. پارکور نیاز به حمایت دارد حتی اگر برخی ورزشیها آن را دوست نداشته باشند.