جام کشکول:
خانم نازگل مشرقی كه یك دختر جوان جنوب شهری است حالا دیگر برای مخاطبان نشریههای سینمایی نامی كاملا آشنا است.
نازگل نام شخصیت اصلی فیلم جدید جیرانی است.
"فریدون جیرانی" بعد از "صورتی" دوباره كمدی- رمانتیك میسازد و هدف اصلی او فتح گیشه است یعنی كاری كه پیشتر از این از چنین فیلمسازی كمتر توقع میرفت.
ظاهرا حواشی اكران "من مادر هستم" این فیلمساز طرفدار روشنفكری را سمت چنین ساختارهای بیدردسری سوق داده.
بازی "اكبر عبدی" در نقش دو زن «یكی فرنگ رفته و دیگری داهاتی» به اضافه همان تم فیلم فارسی یعنی خوشبخت شدن پسر فقیر توسط دختر پولدار كه این بار جای زن و مرد آن عوض شده «دختر فقیر و پسر پولدار»، مشخصا المانهایی برای جذب گیشه هستند.
از دیگر مواردی كه بیشتر گیشهای بودن این فیلم را واضح میكند این است كه جیرانی حتی نمیخواهد فیلمش را به جشنواره فجر بفرستد و قصد دارد بلافاصله بعد از اتمام مراحل فنی آن را روانه پردهها كند.
در این فیلم غیر از اكبر عبدی كه حضورش صرفا برای پوستر و تبلیغات فیلم مناسب است و بیشتر میتواند برای تیزر كار جذابیت بسازد تا برای خود آن، بازیگران دیگری مثل فرهاد اصلانی و صابر ابر هم حضور دارند.
اصلانی در چند ساله اخیر حتی مواقعی كه در آثاری رو به پایین حضور یافت، از خودش نمایشهای بیبدیلی به جای گذاشته و معمولا از سطح اثر بالاتر بوده.
غیر از این بازیگرها كه به نامشان اشاره شد، حضور ساره بیات هم در این پروژه خیلی جلب توجه میكنند یعنی كسی كه بازی او در فیلم جدایی نادر از سیمین زیاد به چشم میخورد اما از آن هنگام تا به حال خبری از فعالیت او در هیچ پروژه دیگری نبود.
بیات در این ایام غیر از فیلم جیرانی در فیلمی از عباس رافعی به نام فصل فراموشی فریبا هم به ایفای نقش میپردازد.
از نكات دیگری كه میتوان درباره فیلم آخر جیرانی گفت این است كه سالها
فعالیت او در حرفه نقد فیلم و همینطور نگارش فیلمنامه به علاوه دو سه
مورد كارگردانی خوب و چند قلم متوسط رو به بالا، از این فیلمساز چنین
توقعی در همه ایجاد كرده كه لااقل اگر كمدی هم میسازد از نوع فاخر آن
باشد.
اما یادمان نرود سازندگان آثاری مانند شبهای روشن و صداها «فرزاد موتمن» و
یا مردی شبیه باران «سعید سهیلی» را كه آثاری مثل پوپك و مش ماشالا و یا
چارچنگولی ساختند.
شاید بهتر بود فریدون جیرانی كه به واسطه حواشی "من مادر هستم" از وضعیت سینمای اندیشه در ایران كاملا مایوس شده بود، منتظر نتیجه انتخابات سال 92 میماند و بعد خط مشی جدید خود در فیلمسازی را تعیین میكرد.
چون از فریدون جیرانی كه تا به حال در فیلمهای متعددی روشنفكرانهترین نگاهها را به روابط زن و مرد و مسئله ازدواج داشته چنین نگاهی كه در فیلم آخرش میبینید بعید به نظر میرسد.