تا
پیش از دربی 77 انتظار این بود که جدال استقلال و پرسپولیس زیبایی و تماشایی شود،
چرا؟ به این دلیل که 2 تیم جزو تیمهای بالانشین جدول رده بندی لیگ برتر بودند و
بیشترین ملیپوش را دارند، چون دو تیم برترین خط حمله و دفاعی لیگ را در اختیار
داشتند، چون بعد از 2 تساوی بدون گل این بار هر 2 تیم برد میخواستند، چون استقلال
یکی از 8 تیم برتر آسیا است و تیم هشتادوچهارم دنیا، چون پرسپولیس دایی در آزادی به
هیچ تیمی رحم نکرده بود، چون ...
سوت فغانی که به صدا درآمد تمام این انتظارات
رنگ باخت و همه چیز مشاهده شد غیر از فوتبال زیبا. بازی آنقدر سرد و کسل کننده بود
که اعتراض تماشاگران و کارشناسان را نیز به دنبال داشت. بسیاری از کارشناسان فوتبال
از دست رفتن آرامش و افزایش استرس را دلیلی بر زشتی دربی 77 دانستند اما به این
موضوع مهم توجه نکردند که اگر تمام این موارد درست باشد، پس چرا دربی کشورهای دیگر
زیبا از آب در می آید؟ آیا کسی می تواند ادعا کند حساسیت های بازی رئال مادرید و
بارسلونا کمتر از دیدار استقلال و پرسپولیس است؟ حساسیت های بازی سلتیک و رنجرز
اسکاتلند چطور؟ کارشناسان عزیز حتما اطلاع دارند که در آن دربی هزار و یک مسایل
دیگر به غیر از فوتبال بر حساسیت های بازی افزوده است، پس چرا نمایش آنها هیچ وقت
به بدی دربی تهران نبوده است؟
اگر بخواهیم کمی واقع بین باشیم، باید عنوان کنیم
فاکتورهای زیادی دست به دست هم داد تا دربی به سمت زشتی تغییر مسیر دهد. دراین بازی
استرس بسیاری بر مربیان دو تیم حاکم است تا جایی که احتمال دارد با یک باخت سنگین
حتی موقعیت شغلی خود را از دست دهند. همین عامل سبب میشود که احتیاط در دستور کار
قرار گیرد و نباختن بزرگترین هدف مربیان شود؛ مربیانی که البته استاد سر دادن
شعارهایی در خصوص فوتبال تهاجمی و میل به بردن هستند.
درکنار این استرس، پائین
آمدن سطح فنی فوتبال ایران نیز مزید بر علت شده تا شاهد بازی های زیبا نباشیم. در
چند سال اخیر- یا حداقل فصل جاری - تمام بازی های لیگ مثل دیدار استقلال و پرسپولیس
بوده اما چون فوکوس بیشتری روی دربی است و ثانیه به ثانیه آن در ذهن مردم ثبت می
گردد، زشتیهایش در ابعاد گسترده تری نمایان می شود.
فوتبال ما دوران افت خود
را پشت سر می گذارد، البته در همین دوران افت برخی نتایج عجیب و غریب مثل برتری
برابر کره جنوبی و صعود به جام جهانی نیز رقم می خورد. خیلی حرف است دریک بازی بزرگ
که حداقل 10 ملی پوش در آن حضور دارند یک جوان 20 ساله و کم تجربه بهترین و فنی
ترین بازیکن زمین می شود و جواد نکونام با تجربه، بازیکن اخلاق میدان! در حالی که
اگر قرار بود همه چیزدرست پیش برود باید جواد نکونام با آن همه سابقه بازی در تیم
ملی و اروپا، بهترین بازیکن شود نه «صادقیان»ی که تازه به پیراهن پرسپولیس رسیده
است.
مسلما برای این افت دلایل زیادی از جمله پائین بودن دانش مربیان ، نبود
آموزش برای مدیران، مربیان و بازیکنان، فقر امکانات و ... وجود دارد. به تمام اینها
باید موارد تازه ای را نیز اضافه نمود که واقعا شگفت انگیز است. مواردی از جمله
اینکه مربی تیم در کوران مسابقات تیمش را رها می کند و به آمریکا می رود، سرمربی
تیم هر روز با دخترش به تمرین میرود و خواندن روزنامه های ورزشی را به حضور جدی در
تمرینات ترجیح میدهد. بازیکن یک و نیم میلیاردی در تمرین فقط و فقط به فکر شوخی و
خنده است. خب با چنین شرایطی آیا به پایان رسیدن دوران افت، انتظار معقولی است؟!
اما در کنار برشمردن برخی از مشکلات ، باید به موضوع دیگری نیز توجه داشت و آن
هم «تقویت حس مسئولیت پذیری» نزد اهالی فوتبال است. مدیران، مربیان و بازیکنی که
قراردادهای میلیاردی امضاء می کنند در مقابل جامعه خود مسئول هستند. آنها به اندازه
پولی که دریافت می کنند باید تمرین و بازی کنند و اگر غیر از این رفتار کنند – که
بسیاری از آنها می کنند – مقصر قلمداد می شوند. وظیفه مسئولان ورزش است که به هر
طریق که خود صلاح می دانند این حس مسئولیت پذیری را نزد دست اندرکاران فوتبال تقویت
کنند تا از بن بستی که گرفتارش شدهایم، رهایی یابیم.