کد خبر: ۱۵۹۸۶
زمان انتشار: ۱۲:۲۷     ۲۷ تير ۱۳۹۰
آیت الله هاشمی در گفت وگو با هفته نامه پنجره به دلائیل پذیرش قطعنامه اشاره کرد و گفت:جنگ به‎جایی رسیده بود که دیگر مصلحت نبود ادامه پیدا کند. البته این‎که می‎گویند ما می‎جنگیدیم، عاشورایی هم می‎جنگیدیم و جنگ جنگ تا آخرین نفس و... این‎جور شعارها بود. اما واقعیت این بود که چند بارشکست خورده بودیم. فاو را پس گرفته بودند، شلمچه و جزیره را گرفته بودند. ما برای این مناطق هم هزینه کرده و هم شهید داده بودیم، ولی خیلی آسان این مناطق را از ما گرفتند و این برای ما خیلی سنگین بود.
 
این مسأله نشانگر روحیه بد رزمندگان بود بعد از این هم غربی‎ها، عراق را مجهز به سلاح‎‎های پیشرفته‎ای کردند که در خارج از ناتو وجود نداشت. سلاح‎‎های شیمیایی به‎کار برده شده توسط عراق در بمباران حلبچه، از سلاح‎‎های پیشرفته‎ای بود که حتی آلمانی‎‎ها هم در جنگ جهانی دوم به آن دست نیافته بودند، فرانسه هواپیما‎های «سوپراستاندارد» خودش را که مخصوص ناتو بود، به عراق اجاره داده بود و همچنین عراقی‎‎ها را مجهز به بمب‎‎های لیزری خیلی دقیق کردند که اگر از هواپیما یک صندلی را روی زمین نشانه می‎گرفتند، می‎توانستند آن را بزنند و پایه‎‎های پل‎‎های ما را با این موشک‎‎ها می‎زدند. عراق به کمک غربی‎‎ها موشک‎‎های میان‎برد خود را به موشک دوربرد تبدیل کرده بود که به تهران و اصفهان هم می‎رسید. در آن شرایط عراق می‎توانست تبریز، اصفهان و حتی تهران را هدف بمباران شیمیایی قرار دهد که در این صورت، مانند فاجعه شیمیایی حلبچه، همه مردم می‎مردند. 

ما حتی برای مقابله به مثل توپخانه‎ای با عراق از ۲۴ یا ۴۸ ساعت قبل اطلاع می‎دادیم تا مردم، شهر را خالی کنند. از طرف دیگر سیاست غربی‎‎ها در خلیج‎فارس این بود که ما را از نفت محروم کنند. اگر ما از نفت محروم می‎شدیم، دیگر پول نان مردم را هم نداشتیم. همین یک میلیون بشکه نفتی که می‎فروختیم، همه‎اش را خرج می‎کردیم. آمریکا هم کشتی‎‎های نفتکش کشور‎های حاشیه خلیج‎فارس را اسکورت می‎کرد و روی آن‎‎ها پرچم آمریکا نصب می‎کرد تا ما جرأت نکنیم به این کشتی‎‎ها حمله کنیم. اگر هم به یک کشتی حمله می‎کردیم، آمریکا فورا انتقام می‎گرفت. مثلا یک‎بار که ما یک نفتکش را زدیم، آن‎‎ها یک سکوی نفتی ما را منهدم کردند. ولی ما هم دست‎بردار نبودیم و انتقام می‎گرفتیم. بالأخره آمریکا هواپیمای مسافربری ما را با موشک مورد اصابت قرار داد و آن فاجعه را به بار آورد. این‎ها خطر آمریکایی‎‎ها برای ما بود. از سوی عراقی‎‎ها هم که با خطر بمباران شیمیایی روبه‎رو بودیم و در بین نیرو‎های خودی مشکل ما روحیه پایین رزمندگان بود. 

آقای رضایی می‎گفت که ما می‎جنگیم، ولی باید امکانات ما را تهیه کنید. ما هم گفتیم: امکانات مورد نیازتان را بنویسید تا اگر توانستیم، تهیه کنیم. ایشان هم یک لیست خیلی بزرگ از تجهیزات جنگی شامل ۳۰۰ فروند هواپیما و هلی‎کوپتر، ۳۰۰ قبضه توپ، تعدادی کشتی جنگی و تجهیزات دیگر درخواست داده بود. ضمن این‎که می‎گفت: آمریکایی‎‎ها هم باید از خلیج‎فارس خارج شوند. با این شرایط ما تا پنج سال دیگر موقعیت را حفظ می‎کنیم و بعد از پنج سال، اولین عملیات موفق را انجام می‎دهیم. این تجهیزات را نه کسی به ما می‎فروخت و نه ما پول خرید آن را داشتیم. 

البته این شرایط پیش امام بهانه‎جویی تلقی شد و امام هم آن نامه را همان‎طور که می‎دانید، منتشر کردند و بعد از قبول قطعنامه هم عراق که فکر می‎کرد ما از سر ضعف قطعنامه را قبول کرده‎ایم، دوباره حمله کرد و یک روزه تا نزدیکی‎‎های اهواز پیش آمد. 

این اتفاق باعث شد که رزمنده‎‎ها دوباره به‎سوی جبهه سرازیر شوند، من و آقای خامنه‎ای هم رفتیم و رزمندگان نیرو‎های عراقی را مجبور به عقب‎نشینی کردند. این اتفاق باعث شد دنیا بفهمد که ما هنوز قدرت بالایی داریم و این مسأله به‎نفع ما تمام شد. چون کار جنگ به سلاح‎‎های خطرناک رسیده بود و دنیا نگران این بود که ما هم سلاح شیمیایی داشته باشیم و استفاده کنیم. تلاش کردند تا آتش‎بس را بپذیریم. 



البته سیاست ما این بود که حدود هفت هشت ماه، قطعنامه را نه رد کنیم و نه بپذیریم. به این ترتیب آن‎قدر چانه زدیم تا بالأخره خواسته‎‎های ما تأمین شد. وقتی هم که خواسته‎‎های ما تأمین شد، رفتیم و با امام صحبت کردیم و امام هم با قبول قطعنامه موافقت کردند. بدین صورت بود که ما قطعنامه را پذیرفتیم. 

متن کامل این گفت وگو را از اینجا بخوانید
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۵۲ - ۲۷ تير ۱۳۹۰
۰
۰
"من و آقای خامنه‎ای هم رفتیم" توجه!!!
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۱۷ - ۲۸ تير ۱۳۹۰
۰
۰
هاشمی با این اظهار نظر می خواهد خود را نفر اول نجات ایران از شکست قطعی در جنگ البته به زعم خودش معرفی کند. و در این راه حتی امام را هم با زیرکی زیر پا بگذارد مثل گفتن این جمله : امام با ورود به خاک عراق موافق نبودند و از طرفی می‎خواستند جنگ ادامه پیدا کند و برای پیشنهادشان توجیه نظامی نداشتند.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها