ساعت سه بعد از ظهر ششم دی ماه سال گذشته از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 خبر کشف یک جسد در 20 متری ابوذر 8 متری رضایی به مأموران کلانتری 161 ابوذر اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری و بررسیهای اولیه مشخص شد فردی به نام "حسین " 35 ساله با ضربات متعدد چاقو کشته شده و جسد وی نیز در داخل کمد دیواری محل سکونتش کشف شده است.
با انجام تحقیقات از برادر مقتول، وی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : از دو روز پیش، از برادرم و همچنین فرزند و همسرش هیچ اطلاعی نداشتیم تا اینکه امروز زمانیکه به در خانه آنها مراجعه کردم، همسایههای آنها اظهار داشتند که یکشنبه شب یک بار صدای جیغ بلندی را از خانه برادرم شنیدهاند و از آن زمان هیچ کدامشان را ندیدهاند.
با توجه به صحبتهای همسایهها، با تخریب در ورودی وارد خانه برادرم شده و زمانیکه وارد شدم بوی بدی به مشامم رسید. به دنبال منشا بوی داخل خانه بودم که به سمت کمد دیواری رفته و زمانیکه در کمد را باز کردم با جسد برادرم روبهرو شدم که در داخل یک پتو پیچیده شده بود. وقتی جنازه را از داخل کمد دیواری بیرون آوردم مشاهده کردم که برادرم آغشته به خون است و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.
با توجه به اظهارات برادر حسین و همچنین اظهارات همسایهها در خصوص شنیده شدن صدای جیغ از داخل خانه مقتول و ناپدید شدن همسر و فرزند او، کارآگاهان اداره دهم با بازرسی دقیق از قسمتهای مختلف خانه موفق به کشف جسد متعلق به همسر مقتول به نام "شکوفه " 35 ساله و همچنین فرزند مقتول به هویت "مهدی" 10 ساله شدند که اجساد آنها نیز در میان رختخوابهای داخل کمد دیواری کشف شد. بررسی دو جسد کشف شده جدید نیز نشان داد که همسر مقتول نیز همانند حسین با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و فرزند آنها با یک ضربه چاقو از پا درآمده است.
کارآگاهان با انجام تحقیقات میدانی دریافتند که مقتول سوم دی با مراجعه به یکی از همسایهها و عنوان این مطلب که یکی از دوستانش برای مهمانی به خانه اش آمده، از وی درخواست کرده تا تخته شطرنج خود را به مدت یک شب به وی امانت دهد که همسایه مقتول نیز شطرنج خود را به وی امانت داده اما پس از آن دیگر هیچ خبری از حسین یا خانوادهاش نمیشود.
با توجه به اطلاعات به دست آمده، کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از دوستان مقتول به نام رضا شدند. با شناسایی رضا به عنوان شخصی که آخرین بار در هنگام خروج از خانه مقتول مشاهده شده بود، بلافاصله کارآگاهان اداره دهم اقدام به دستگیری وی کردند. رضا لب به اعتراف گشود و در کمتر از 24 ساعت از زمان کشف اجساد به ارتکاب هر سه جنایت اقرار کرد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که صبح دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری به ریاست قاضی عزیز محمدی و چهار قاضی مستشار به پرونده رسیدگی شد. در این جلسه اولیای دم مقتول خواستار قصاص متهم در ملاءعام شدند.
قاضی عزیزمحمدی پس از تفهیم اتهام به علیرضا از او خواست تا در جایگاه قرار گیرد و این جنایت راشرح دهد. متهم پس از قرار گرفتن در جایگاه با قبول اتهام قتل شکوفه و انکار اعترافات قبلی گفت :من راننده نیسان بودم.
مرتب در خانه شکوفه و حسین رفت و آمد داشتم و کارهای آنها را انجام میدادم.شکوفه گاهی با من تماس میگرفت و برای کارهای خانه از من کمک میخواست.
حسین هم به خوبی من را میشناخت. من و حسین از مدتی قبل کمیاختلاف داشتیم.او زیاد از من خوشش نمیآمد. یک روز که من سر کار بودم شکوفه تماس گرفت و گفت به خانه من بیا حدود ساعت دو یا سه بعد از ظهر بود. به خانهاش رفتم خیلی آشفته و پریشان بود و حال خوبی نداشت دلیلش را جویا شدم که گفت با حسین مشکل پیدا کرده وآن روز صبح درگیری داشته اند.از خانه اش خارج شدم و با همسرم تماس گرفتم گفتم امشب بار دارم وخانه نمیآیم.
آن شب به خانه حسین و شکوفه رفتم. کمیبعد دوست دیگرمان افشین هم با یک جعبه شیرینی وارد خانه شد. کمیبا هم شطرنج بازی کردیم. من و حسین خوابمان گرفت و خوابیدیم. حدود ساعت دو نیمه شب بیدار شدم و با شکوفه کمیحرف زدم. در اتاق تنها بودیم و حسین بیدار شد و ما را با هم دید. به آشپزخانه رفت چاقوی بزرگی آورد و به دست من ضربه ای زد،افشین که دید نمیتوانم از خودم دفاع کنم چاقو را از دست حسین کشید و ضرباتی به شکم و سینه او وارد کرد که شدت خونریزی باعث شد حسین درجا بمیرد در این هنگام شکوفه فقط بهت زده تماشا میکرد که ناگهان سینه فرزند 10 ساله شان مهدی به طور اتفاقی از سوی افشین مورد اصابت چاقو قرار گرفت و او نیز جان باخت.
خیلی سریع اجساد را در کمد رختخوابها مخفی کردیم. چاقو را روی مبل
گذاشتیم در این هنگام شکوفه اصرار داشت که فرار کنیم و حرفهایش باعث
عصبانیتمن شده بود که به او حمله کردم و با همان چاقو او را به قتل
رساندم.افشین گفت طلاها و زیورآلات شکوفه را بردارم تا اگر کسی وارد شد
فکر کند دزد به خانه زده و باعث این اتفاقات شده است. طلاها را در کیسه
فریزر گذاشت و گفت ببر و در ماشینت جاسازی کن.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد
شور شده و علیرضا به اتهام سه فقره قتل عمدی به سه بار قصاص و به اتهام
سرقت به سه سال حبس و 74 ضربه شلاق و همچنین به یک بار اعدام محکوم شد.