کد خبر: ۱۵۲۷۱۷
زمان انتشار: ۰۴:۰۰     ۰۷ مرداد ۱۳۹۲
صدای شکسته شدن شیشه خانه همه را به وحشت انداخت، پسربچه به آغوش پدرش پرید، صدای فریادهای خشن از خیابان به گوش می‌رسید، همه ترسیده بودند و کسی جرأت نداشت به خاطر شیشه‌های شکسته حتی جلوی پنجره آفتابی شود

شوک: بارها این صحنه تکرار شده بود و همه ثانیه‌شماری می‌کردند تا اراذل محله پس از قدرت‌نمایی‌هایشان خیابان را ترک کنند و آنان نفس راحتی بکشند. وقتی همه جا آرام و پرسکوت شد زن و مرد، پیر و جوان یکی پس از دیگری به بیرون از خانه‌هایشان ریختند تا ببینند چه بلایی بر سر خانه و خودروهایشان آمده است.
دقایقی نگذشته بود که همه فهمیدند این قشون‌کشی از محله‌ای درهمسایگی‌شان بوده و آنان به تلافی لشکرکشی یکی از اراذل محله‌شان که ساعتی پیش به محله آن‌ها حمله کرده بودند دست به این سناریوی وحشت زده‌اند. پس از این دیالوگ‌های خشن و چند دیالوگ زشت که سانسورش کردیم این دو جوان شروع به کتک‌کاری کردند و با میانجیگری ریش‌سفیدها آتش این درگیری خاموش شد ولی این پایان درگیری نبود چراکه آتش زیر خاکستر باز شعله‌ور شد و جوان ناشناس یک ساعت بعد با لشکری 15نفره که چوب، چماق و قمه به دست داشتند دوباره بازگشتند و به هواخواهی از دوستانش برای دقایقی خیابان را بستند و دنبال حریف گشتند، چند تن از آنان با شکستن شیشه‌های خودروها و حمله به چند رهگذر قدرت‌نمایی کردند و دست آخر با شکستن شیشه خودروها، خانه و مغازه‌ها، آنجا را ترک کردند اما باز این پایان و قدرت‌نمایی‌ها نبود نیم ساعت بعد، این بار گروه محله‌ای که جوانان ناشناس و شرور در آن عربده‌کشی کرده بودند با قمه و زنجیر به محل آنان حمله کردند و سناریوی تکراری قدرت‌نمایی را همراه با خسارت بر خودروها و مغازه‌ها به اجرا گذاشتند.

زخم کهنه
لشکرکشی‌ها و قشون‌کشی‌های اراذل و اوباش مدت‌ها است که به یکی از معضلات جامعه تبدیل شده است که همیشه با حوادث تلخی همراه بوده است. صدمه دیدن اموال شخصی و عمومی، ایجاد جو ناامنی برای مردم، مختل شدن فعالیت‌های روزمره مغازه داران و... فقط بخشی از بروز ناهنجاری‌هایی از این دست است.
با پیشرفت فناوری و علم و بالا رفتن آگاهی مردم و تغییر در روش تربیت و بهبود رفتاری افراد جامعه هنوز نیز ماهیت قشون‌کشی هنجارشکنان تغییر نیافته و لشگرکشی‌هایی صورت می‌گیرد که مردم در آن بی‌گناهند.
هر از گاهی پلیس و دستگاه قضایی با برخورد یا اجرای طرح‌های ضربتی با اراذل و اوباش جامعه را برای مدتی از شر این افراد راحت می‌کنند ولی با آزادی درباره آنان و کاهش نظارت یک به یک اراذل و اوباش که هم‌اکنون در 3 سطح تقسیم بندی شده‌اند هربار به دنیای خطر بازمی‌گردند. گروهی اراذل و اوباش نوچه‌پرور هستند و برای خود تشکیلاتی رقم زده‌اند و در سطح دوم نیز نوچه‌های اشرار سرشناس قرار دارند و در آرزوی روزی هستند که برای خود نوچه داشته باشند و از نظر خطرناک بودن در سطح متوسطی هستند ولی اراذل و اوباش سطح 3، کسانی هستند که دوست دارند تبدیل به یک شرورو نوچه شوند و چنانچه در موقعیت آموزش و مشاوره قرار بگیرند، اصلاح می‌شوند.
در حال حاضر طبق آمارهای پلیس متأسفانه شرارت و درگیری اراذل و اوباش پس از سرقت و تصادفات آمار بالایی برخوردار است.
وحشت مردم
جواد جاویدنیا، قاضی دادگستری مشهد در رابطه با معضل اراذل و اوباش به شوک می‌گوید: برخی از مردم می‌ترســند در محاکمه قضایی علیــه اراذل و اوباش شـهادت دهند و باید گفت این ظلمی است که افراد شرور به مردم می‌کنند. در بررسی اینگونه مصادیق باید بین پلیس، دستگاه قضایی و مردم نوعی همبستگی بوجود آید تا وحشت‌آوری و اخلالگری اراذل و اوباش خنثی شود البته این هماهنگی و مشارکت از سوی مردم کمتر به چشم می‌خورد. گاهی ماموران بنابر گزارشاتی که به آنان مخابره می‌شود برای تحقیقات به محله‌ای که اراذل و اوباش اقدام به عربده‌کشی و تخریب زده‌اند، می‌روند ولی خیلی‌ها از ترس با پلیس همکاری نمی‌کنند و باید گفت اتحاد جمعی و اراده جمعی برای مقابله با اوباش‌ها شکل نگرفته است.

برخوردهای بی‌نتیجه
قاضی جاویدنیا در ادامه افزود: برخوردهای پلیس خوب و تا حدی تاثیرگذار هستند ولی باید ببینیم آیا واقعاً اینگونه برخوردها و قوانین تأثیرگذار هستند برای تامین امنیت باید قوانین قاطعانه‌ای برای کسانی که تکرار جرم داشته باشند صورت بگیرد، بسیاری از اراذل و اوباش چندین بار به زندان افتاده‌اند ولی پس از آزادی دوباره فعالیت‌های مجرمانه‌شان را آغاز کرده‌اند و زندان برایشان اصلاح‌پذیر نبوده است و تربیت آنان هیچ فایده‌ای نداشته است. پس این کار اشتباه است و باید قانونی داشته باشیم و کسانی که اصلاح‌پذیر نیستند به حبس‌های طولانی، تبعید و در صورت تکرار به اعدام محکوم شوند،‌ البته حبس‌های طولانی باید بدون مشروط و مرخصی باشد.

برخورد جدی‌تر
در قوانین کشورهای دیگر همچون فرانسه، برای کسانی که دست به چنین جرایم خطرناکی می‌زنند یا امنیت جامعه را به خطر می‌اندازند مجازاتی همچون حبس ابد مطلق بدون مرخصی در نظر گرفته است ولی در کشور ما اگر شاکی خصوصی به هر دلیلی رضایت بدهد سقف حبس می‌شکند و یک سابقه‌دار خطرناک از زندان آزاد می‌شود. یک سؤال در ادامه تشریح این معضل طرح می‌شود، اگر طرح‌های برخورد با اراذل و اوباش موفقیت‌آمیز بوده چرا هر شش ماه یکبار آن را دوباره تکرا می‌کنیم؟ طرح این سؤال نشان می‌دهد این طرح‌ها فقط برای دوره کوتاهی موفقیت‌آمیز است و به قول معروف مقطعی است و اگر برخوردها جدی‌تر شود و قانون نیز اصلاح شود مطمئناً با کاهش قدرت‌نمایی‌های افراد هنجارشکن روبه‌رو خواهیم بود.
چندی پیش یکی از اراذل اوباش سابقه‌دار خیابان زمزم تهران با یکی از اشرار سرشناس منطقه دیگری درگیر شد و وی با قشون‌کشی به منطقه بهاران و عربده‌کشی با تیراندازی هوایی و شلیک به مغازه حریفش امنیت مردم را به خطر انداخت و شواهد نشان می‌داد کسی حریف وی نبود. پس از رفتن این شرور پلیس وارد عمل شد ولی تلاش‌های آنان به جایی نرسید. روز بعد اداره اماکن پلیس امنیت عمومی تهران اقدام به تعطیلی چندین چایخانه منطقه ابوذر کرد که هیچ ارتباطی بین درگیری 2 گروه تبهکار نداشتند، این نکته قابل تامل است که کارگران چایخانه که روزی خود را کسب می‌کنند چه ارتباطی به این درگیری داشته‌اند که نان‌شان تبدیل به آجر شده است و آیا تعطیلی این چایخانه‌ها امنیت را بر می‌گرداند؟

اراذل و اوباش از مجازات‌ها باخبر هستند؟
سرهنگ‌هادی مصطفایی، معاون مبارزه با جرایم جنایی آگاهی کشور نیز می‌گوید: زمینه جرم وقتی پدید می‌آید که اوباش دور هم جمع می‌شوند و برای ارتکاب جرم قلیان می‌‌کشند.
بخشی از کسانی که شرور هستند در این زمینه سابقه دارند و بخشی دیگر حرفه‌ای بوده که در بخش سرقت مسلحانه فعالیت دارند که تحرکات علنی نداشته و بی‌سروصدا به تبهکاری دست می‌زنند.
اراذل و اوباش با لشکرکشی‌های خود و شکستن شیشه‌ها و آسیب واردکردن به اموال عمومی در سطح دیگری از حوزه امنیت قرار دارند و این افراد از مجازات کارشان باخبر هستند و بیشتر شلوغ می‌کنند ولی دست به قتل و سایر جرم‌هایی که مجازات‌های سنگین دارد نمی‌زنند البته شاهد بودیم که در برخی درگیری‌های اراذل و اوباش قتل صورت گرفته ولی درصد آن بسیار کم بوده است.
این مقام ارشد پلیسی می‌افزاید: گاهی اوقات فعالیت‌ها و قشون کشی‌های اراذل و اوباش باعث ترس و وحشت در بین افراد جامعه می‌شود، تشدید برخوردها، درمان‌گرایی، برنامه‌های ارشادی و تربیتی از عوامل بازدارنده در این زمینه هستند که با همکاری مردم، دستگاه قضایی، پلیس و سایر دستگاه‌ها و سازمان‌های مرتبط می‌توان این پدیده را تحت کنترل درآورد.

نگاه روانشناسانه به اوباش
دکتر ابراهیمی مقدم، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه در این باره معتقد است: بیشتر کسانی که دست به تخریب اموال عمومی، عربده‌کشی و عرض اندام در جامعه می‌زنند دچار اختلاف شخصیت ضداجتماعی هستند که به آنان جامعه‌ستیز می‌گویند، این افراد مشکلات زیادی دارند و با موازین حاکم بر جامعه سازگاری ندارند و با گروهی که با آنان در ارتباط هستند مشکل پیدا می‌کنند و مشکلات شخصیتی خود را قبول ندارند و تلاش برای برطرف کردن این نقص نمی‌کنند و خیلی سخت به درمان پاسخ می‌دهند.
از دیگر ویژگی‌های اوباش این است که به صورت گروهی یا انفرادی رفتارهایشان را انجام می‌دهند به نوعی که یا آسیب به جان یا به اموال مردم می‌زنند و هیچ‌گونه وجدان اخلاقی به عنوان عامل بازدارنده در آنان وجود ندارد و به عبارت دیگر فقدان وجدان اخلاقی در آنان دیده می‌شود. ویژگی بعدی آنان عدم کنترل تکانه است یعنی آنان به صورت ناگهانی رفتارهایی را مرتکب می‌شوند که به نظر می‌رسد این رفتار در اختیار آنان نیست. بنابراین احتمال دارد آنان با مشکل هورمونی روبه‌رو باشند که این مشکلات عصبی با تخلیه الکترون‌های مغزی‌شان همراه است.
البته دسته‌ای نیز هستند که به دلیل تربیت غلط و گرایش به گروه‌های ناهنجار به صورت ناگهانی دست به ارتکاب عمل مجرمانه می‌زنند. در واقع آنان تنها راه فرار از تجمع استرس‌ها و فشارهای اقتصادی را در این وضع می‌بینند و ناخواسته وارد جریانی می‌شوند که خودشان نیز از آخر آن بی‌اطلاع هستند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها