(بدان ای سالک راه خدا)! ایمان محصول کارکرد عقل است و امری درونی و قلبی است،
اما تا ایمان میآید، لوازم وجودی آن نیز به دنبالش میآید که این لوازم وجودی بر
همه اعضای انسان اثرگذار است. وقتی ایمان بر روی زبان اثر میگذارد، نتیجهاش مثلا
میشود شهادتین و اعتراف زبانی، اثر ایمان بر سایر اعضا هم متناسب با آن عضو است که
باید ملتزم به احکام الهی شوند. در روایتی داریم که از امام صادق(ع) درباره اسلام
سؤال شد. حضرت در جواب فرمودند: «دین الله اسمه الاسلام و هو دین الله قبل ان
تکونوا حیث کنتم و بعدان تکونوا» نام دین خدا اسلام است و این تغییرپذیر نیست، هم
قبل از بودن شما، هم بعد از بودن شما و همحین بودنتان، درهمه زمانها دین خدا
اسلام است. (بحارالانوار، ج 65، ص 259). این همان معنای «انالدین عندالله الاسلام»
(ال عمران- 19) است. حضرت میفرمایند: از ازل تا ابد، دین خدا «اسلام» است. اما
منظور از این اسلام، کدام اسلام است؟ منظور همان اسلامی است که فرمود: «من اسلم
وجههالله» یعنی انسان باید وجه و سوی دلش رابه خدا کند، که این اسلام همان ایمان
است. بعد حضرت در ادامه میفرماید: «فمن اقر بدینالله فهو مسلم، و من عمل بما
امرالله عزوجل به فهو مومن» هر کس به دین خدا اقرار کند، مسلمان است و هر کس به
آنچه خدای عزوجل امر فرموده عمل کند، مومن است. (همان) اگر کسی با زبانش به مجموعه
دین الهی یک اعتراف زبانی کند این شخص مسلمان است و اگر به آنچه اعتراف کرده عمل
کند مومن است. یعنی اگر کسی از نظر درونی دلش به دین تعلق پیدا کرده باشد و اعتقاد
به این مجموعه مرکب دردلش وارد شده باشد، نتیجهاش این است که این پذیرش درونی نه
تنها بر زبان، بلکه بر تمام اعضای او اثر میگذارد. وقتی اثر گذاشت این شخص مسلمان
مومن است. اما اگر فقط زبانی بود مسلمان است ولی مومن نیست.(1)
1- سلوک
عاشورایی، آیتالله شیخ مجتبی تهرانی، منزل چهارم، ص 56