همانطور که گفته شد، در ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی و توسط عدهای که امروزه صد و هشتاد درجه از مواضعشان عدول کردهاند، عنوان میشد که باید انقلاب در همۀ عرصههای جامعه رخ دهد و همۀ جامعه اسلامی شود. ادعایی که با اسلامی شدن تمام ابعاد جامعه از نظر امام خمینی (ره) کلی فاصله داشت و این فاصله چیزی نبود جز افراط. اما یکی از مهمترین این عرصهها، دانشگاه بود و یکی از وجوه اسلامی کردن آن، تفکیک جنسیتی در دانشگاه و یکدست کردن لباس افراد. هرچند این طرح در آن زمان با مخالفت حضرت امام و مقام معظم رهبری و سایر بزرگان انقلاب روبهرو شد، اما آن عده که سعی در اجرای آن داشتند در پارهای رفتارهای زننده دست به بعضی اقدامات زدند ولی هیچگاه نتوانستند این کار را عملی کنند و تنها تأثیر رفتارشان، بدبینی عدهای از مردم نسبت به انقلاب و نظام اسلامی بود.
البته همۀ افرادی که در آن مقطع خواهان چنین چیزی بودند را افراطیون امروز برگشته تشکیل نمیداد و عدهای خیرخواه هم بودند که درد برقراری حیا در جامعه را داشتند ولی در مقام روش چیز خاصی ارائه نداده و در لابلای دعواهای افراطیون گم شدند.
این طرح در کش و قوس شدن و نشدن بود تا دوران سازندگی که باز قضیه همین ابعاد را پیدا کرد اما با لباس جدید. تا اینکه در دوران اصلاحات و تغییر گفتمان مدیریت دانشگاهها و بالطبع، تغییر بعضی رفتارهای دانشگاهی، با تشدید بعضی رفتارهای پر خطر جنسی در مراکز علمی، بحث اجرای این طرح دوباره داغ شد. اصلاحطلبان از یکسو مخالف اجرای آن و منافات داشتن آن با آرمانهای مثلاً اصلاحاتشان بودند و از سوی دیگر جامعۀ حزبالله که شاهد خطر و دوری دانشگاه از افقهای انقلاب اسلامی بود در تلاش افتادند تا این طرح دوباره روی کار بیاید. اما باز هم فقدان روش و معلول نگری بجای علتگرایی باعث شد این کار انجام نشود تا امروز.
حال اگر بخواهیم نگاهی به طرفداران و مخالفان این طرح در دورۀ فعلی بیاندازیم، در هر دو گروه دو دسته را میتوانیم ببینیم. در بین موافقان اجرای طرح تفکیک جنسیتی دانشگاهها عدهای خیرخواهانه به خطر ترویج بیحیایی در مراکز علمی اشاره کرده و وضعیت فعلی را موافق فرهنگ دینی-ملی ما نمیدانند. در نتیجه چشماندازی که برای اجرای این طرح ترسیم کردهاند وضعیتی است که در آن دانشگاه مظهر حجاب و عفاف و حیاست. اما عدهای دیگری که موافق اجرای این طرحاند، کسانی هستند که با زیادکردن پیازداغ قضیه و فشارآوردن برای اجرای شتابزدۀ این طرح میخواهند تا این کار با نقایص زیاد عملی شده و بتوانند از بستر این نقایص، برای تأمین منافع سیاسیشان بهره ببرند. پس لازم است خیرخواهان انقلاب، این تفکیک را رعایت کرده و بین خود و ایشان فاصله ایجاد کنند و به دام بازیهایشان نیافتند.
این افراد بد نیت، در بین مخالفان این طرح نیز هستند. آدمهایی که خیلی رو راست ایستادهاند و میگویند نباید این طرح اجرا شود. آنچه که این افراد در پیشان هستند، زشت ماندن فضای دانشگاهها و غیردینیتر شدن مناسبات بین دخترها و پسرها در مراکز علمی است تا از این طریق، علاوه بر عقب نگهداشتن پیشرفت علمی کشور، باعث اشاعۀ فساد در بین جامعه گردند. اما آیا مخالفان اجرای این طرح، فقط این افراد بد نیتاند؟ آیا پشت ادعای مخالفت با طرح تفکیک جنسیتی دانشگاهها، هیچ منطقی نخوابیده و همۀ افرادی که داد سخن در این باره سر میدهند، تنها به منافع سیاسیشان فکر میکنند؟
در جواب باید گفت: خیر. عدهای را میتوان در این بین یافت که خیرخواهانه مخالف اجرای این پروژه هستند و مهمترین دلیل آنرا پاک کردن صورت مسئله در صورت اجرای این طرح میدانند. به عبارت دیگر، در بین مخالفین اجرای طرح تفکیک جنسیتی، عدهای وجود دارند که معتقدند باید به وجود آمدن نوع نامشروع روابط در دانشگاهها را نه در اختلاط پسرها و دخترها که در نوع تربیت افراد، علل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شیوع این رفتارها و حتی فراتر از این، علل ورود افراد به مراکز علمی دانست. ایشان معتقدند تا وقتی فرهنگ عمومی جامعه که بازتولید کنندۀ چنین رفتارهایی است تغییر نکند، اجرای این طرحها تنها عوض کردن میدان بروز این رفتارهاست و از آن به بعد شاهد اجتماعات دیگری خواهیم بود که این رفتارهای بزهکارانه در آن عملی میشود.
یا اینکه ایشان معتقدند باید علل ورود جوانان به دانشگاه و اصرار خانوادهها به دانشجو کردن جوانانشان را تغییر داد. تا وقتی رفع مشکلات هویتی و اقتصادی در گرو ورود افراد به دانشگاه است، شاهد تمرکز در آن و در نتیجه ادغام ناصحیح افقهای افراد در علم آموزی و منحرفشدن جریان دانش در کشور خواهیم بود. یعنی تا وقتی یک دختر، آینده خود را و ازدواج موفق را در این میبیند که وارد دانشگاه شود و با حیلههای مختلف پسرها را به دام بیاندازد، اوضاع اینی است که هست. تا وقتی فشار خانواده برای افزایش شأن اجتماعیشان باعث ورود جوانان به دانشگاه است، شاهد این هستیم که خیلی از نالایقان، بجای ایستادن بر سر کوچه وارد دانشگاه میشوند و محیط آنجا را فاسد میکنند.
در نتیجه این عده از مخالفین اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها بیان میدارند که با این طرح صرفاً صورت مسئله پاک میشود و با اینکه درد شیوع بیحیایی در این افراد نیز هست، راه مقابله با آن را این روش نمیدانند. البته علاوه بر این، اجرای این طرح در مقام عمل نیز خیلی دشوار است. در شرایطی که دانشگاههای ما نزدیک به هفتاد درصد دانشجوی دختر دارند و امکانات سخت افزاری دانشگاهها نیز بسیار محدود است، اجرای این طرح جز مزاحمت چیز دیگری ندارد. به عبارت دیگر در شرایطی که هنوز بعضی کلاسهای دورۀ کارشناسی با حدود هشتاد نفر برگزار میشود و نه استاد لازم وجود دارد و نه کلاس کافی، چطور میشود این طرح را عملی کرد.
در آخر باید گفت: در اینکه نوع رابطۀ دانشجوها در دانشگاه مطلوب نظام اسلامی نیست، شک وجود ندارد. اما روش رسیدن به نقطۀ مطلوب چیزی است که متأسفانه هنوز ارائه نشده و در کل باید گفت تغییر در فرهنگ عمومی و گفتمان موجود در دانشگاههاست که ما را به سر منزل مقصود میرساند و اجرای طرحهایی مثل تفکیک جنسیتی در دانشگاهها در بهترین حالت، نقش مسکن را بازی میکند.
از طرف دیگر باید توجه داشت یک طرح هر چقدر هم که خوب و مطلوب باشد اگر در مقام «عمل» به درستی و با رعایت همه جوانب لازم اجرا نشود یقینا کارایی مناسب را نخواهد داشت. درباره انجام این طرح هم به نظر می رسد که مسئولین امر تا اندازه ای دارند عجولانه برخورد می کنند. به طوری که حتی در برخی اظهار نظرها آمده که از مهر ماه سال جاری قرار است این طرح اجرا شود. به نظر می رسد مسئولین محترم باید جلوی چنین «شتاب زدگی»هایی مخصوصا در حوزه فرهنگ را بگیرند. به عنوان راهکار می توان این طرح را در چند دانشگاه به صورت آزمایشی انجام داد و پس از طی یک دوره مشخص شده، بازخوردها و پیامدهای آن را در حوزه های گوناگون اعم از علمی، اجتماعی، فرهنگی و... مورد بررسی قرار داد. آن وقت مسلما بهتر می توان درباره اجرای این طرح در همه مراکز علمی تصمیم گرفت.