پولاد کیمیایی با اینکه بیشتر در سینما فعالیت کرده، اما توانسته راهش را
در تلویزیون نیز پیدا کرده و خودش را به مخاطب عام معرفی کند. او معتقد است
تلویزیون در قیاس با سینما از فضای سالمتری برخوردار است و بازیگر بدون
دغدغه ذهنی میتواند تمرکزش را بر نحوه بازیش بگذارد.
صحبتهای بازیگر سریالهایی چون «مرگ تدریجی یک رویا»، «ششمین نفر»، «خونبها» و «ماتادور» را با جام جم از نظر میگذرانید.
شاید برای خیلیها جالب باشد بدانند پولاد کیمیایی که در یک خانواده سینمایی بزرگ شده است، ابتدا با تلویزیون آشنا شد یا سینما؟
مصاحبه
را با پرسش جالبی شروع کردید. من متولد 1359 هستم و کودکیام بعد از
انقلاب و در دوران جنگ گذشت. در آن مقطع برنامههای تلویزیون در دو شبکه
خلاصه میشد و بیشتر برنامهها هم حول اخبار جنگ میگذشت و فقط ساعت 5
برنامهای ویژه کودکان نمایش داده میشد.
در آن ساعت مادرم همیشه
برای من چای و بیسکویت آماده میکرد تا بتوانم برنامههای مورد علاقه ام
را دنبال کنم. شاید همین خاطره کوچک باعث شده تصویر زیبا و سحر گونهای از
تلویزیون در ذهنم نقش ببندد.
از طرفی در آن مقطع، سینما رونق چندانی
نداشت و صرفا یکسری آثار خوب و البته قابل احترام تولید میشد. در هر حال
آشناییام با تلویزیون به مراتب زودتر از سینما بود.
در آن مقطع تصور میکردید روزی خودتان در تلویزیون حضور داشته باشید؟
برای
من که تمام کودکیاش با هنر سینما گره خورده بود، تلویزیون رسانهای دور
از دسترس نبود و میتوانستم تصور کنم روزی در آن حضور پیدا کنم.
چه شد تصمیم گرفتید از سینما وارد فضای تلویزیون شوید؟
به
نظرم در شرایط فعلی تفاوت چندانی میان سینما و تلویزیون در کشور ما وجود
ندارد؛ چرا که سینما در کشور ما با بحرانهای زیادی روبهرو شده، اما
تلویزیون بنا به ماهیت خودش که ارتباط برقرار کردن با عموم مردم است، به
ساخت سریال و فیلم ادامه داد.
متاسفانه سینمای ما برای بقا به مرور
شبیه تلویزیون شد و به جای تولید آثاری که مختص به مدیوم خودش است، به
تقلید از آثار تلویزیونی دست زد. به هر حال من همیشه دوست داشتم وارد فضای
تلویزیون شوم و بازی در این رسانه را هم تجربه کنم و تلویزیون این فرصت را
به من داد که بتوانم به واسطه آن خودم را بیشتر و بهتر به مخاطبان معرفی
کنم و از این بابت بسیار خوشحالم.
برای من جالب است که برخلاف برخی سینماییها در مورد تلویزیون تا این حد با عشق و علاقه حرف میزنید؟
همانطور
که خودتان هم به این نکته اشاره کردید، متاسفانه برخی از اهالی سینما،
نسبت به تلویزیون چنین نگاهی دارند یا ترجیح میدهند چنین نگاهی را به
افکار عمومی ارائه کنند؛ در حالی که تلویزیون طی چند سال گذشته به مراتب
موفقتر از سینما عمل کرده و حتی در مقاطعی سینما از تلویزیون وام گرفته و
از برخی سوژهها و بازیگران این رسانه برای فروش بالای فیلمهایش استفاده
کرده است.
من از دوران کودکی در آثار سینمایی مختلفی حضور داشتم اما
تا قبل از حضورم در سریالهای تلویزیونی، مخاطب عام چندان با چهره من
آشنایی نداشت، اما خوشبختانه تلویزیون این بستر را برای من فراهم کرد تا
بتوانم به واسطه بازی در چند اثر، تواناییام را به مخاطب عام ثابت کنم.
پس معتقدید تلویزیون برای شما زمینه فراهم کرده و شما هم از آن بهره بردهاید؟
بله،
خوشبختانه در تلویزیون برخلاف سینما، خبری از باند و لابیهای مرسوم نیست و
شما نباید برای حضور در آثار تلویزیونی حتما از فیلتر دستهای پشت پرده
عبور کنید. همین موضوع نشانگر درایت مدیران سیما و شخص آقای ضرغامی است.
ایشان
نگاهی فرهنگی دارند و تلاششان بر این است که جایگاه تلویزیون را میان
مردم ارتقا دهند. البته ناگفته نماند آقای ضرغامی همواره به خانواده
کیمیایی لطف داشتهاند و حتی در مقطعی که در وزارت ارشاد فعالیت میکردند،
به دلیل علاقهشان به سینمای کیمیایی، بستر را برای رشد فیلمهای پدرم
فراهم کردند.
از صحبتهای شما چنین برمیآید که تلویزیون به شما کمک کرد تا خودتان را از زیر سایه نام پدرتان، بیرون بکشید؟
بله،
درست است که من از یک خانواده سینمایی هستم اما تلویزیون بیشتر از سینما،
به من وفا کرده و وفاداریش را نیز ثابت کرده است. در حالی که در سینما پشت
پاهای زیادی خوردم. هیچوقت یادم نمیرود قبل از پخش سریال مرگ تدریجی یک
رویا، پیشنهاد بازی در سریال خونبها به من داده شد و بازی در این سریال به
واسطه نقشی محوری که برای من داشت بسیار موثر بود، هر چند این سریال در
زمان پخش خودش چندان موفق نبود، اما از اعتمادی که تلویزیون به من داشت
بسیار خوشحالم.
بهترین سریالی که در این دو سه دهه در تلویزیون دیدید، کدام بوده است؟
برای
پاسخ دادن به این پرسش به حضور ذهن احتیاج دارم، اما دو سریال «امام علی» و
«در چشم باد» جزو بهترین آثاری قلمداد میشوند که در تلویزیون دیدهام و
فکر میکنم این سریالها تا سالهای طولانی در ذهن مردم به عنوان یک اثر
ماندگار نقش ببندد.
با این اوصاف فکر میکنید تلویزیون در روند سریالسازی موفق عمل کرده است؟
اگر
به طور کلی در نظر بگیریم، باید بگویم بله و این موفقیت محسوس است، اما طی
سالهای اخیر از آنجا که تلویزیون باید تلاش کند مخاطبانش را مانند سابق
پای برنامههایش بنشاند، کار سختتری را پیش روی خود میبیند. البته این
مساله را هم براحتی میتوان با ساخت و نمایش آثار با کیفیت حل کرد. فراموش
نکنید تلویزیون یک رسانه ملی است و یکی از بزرگترین وظایفش این است که
اثری تولید کند و مخاطبان با سلیقههای متفاوت آن را ببینند و از تماشایش
لذت ببرند.
در گذشته آثاری که تلویزیون میساخت به لحاظ محتوایی در
سطح بالاتری قرار داشت و میتوانست براحتی با طیف عام مخاطبان ارتباط
برقرار کند، در حالی که الان به دلیل کمبود بودجه معمولا سریالها از کیفیت
چندانی برخوردار نیست یا اینکه همان ابتدای تولید، مسائل مالی مانع کلید
خوردن آثار میشود. باید این مسائل را با تدبیر حل کرد.
با
اینکه کارنامهای قوی در تلویزیون ندارید، اما توانستهاید بازی در
نقشهای مختلف را در این رسانه تجربه کنید. در این باره توضیح دهید.
همین
طور است. خوشبختانه این شانس را داشتم که نقشهای متفاوتی را در تلویزیون
تجربه کنم و دچار نوعی تکرار نشوم، چون در تلویزیون بازیگر به نوعی زیر ذره
بین قرار دارد و باید تمام حواسش را جمع کند که به دام کلیشه دچار نشود.
در سریال مر گ تدریجی یک رویا نقش چندان پررنگی نداشتید، اما بازی شما در این اثر، در ذهن مخاطبان نقش بست. علتش چیست؟
بیشک
بخشی از این موضوع به شخصیت آراس باز میگردد. شاید برایتان جالب باشد
بدانید ابتدا این نقش قرار بود به عنوان مهمان حضور داشته باشد و فقط چند
سکانس بازی کند. وقتی به پیشنهاد فریدون جیرانی فیلمنامه را خواندم حسابی
تحت تاثیر فیلمنامه قرار گرفتم و تصمیم گرفتم آن نقش را بازی کنم، چون بر
این باور بودم آراس با اینکه فقط در چند سکانس حضور دارد، میتواند
مخاطبان را با خود همراه کند.
به همین علت با گروه فیلمبرداری به
ترکیه رفتم. وقتی خانم شیرازی تست گریم را میزدند، پیشنهاداتی درباره مو و
ریشم دادم که قبول کردند. وقتی جیرانی مرا با این گریم دید، تصمیم گرفت
نقش آراس را گسترش دهد و درنهایت این نقش با اقبال مخاطبان مواجه شد.
در مورد بازی در سریال ششمین نفر صحبت کنید؛ سریالی که بهمن گودرزی آن را ساخت.
یکی
از دلایلی که باعث شد بازی در این سریال را بپذیرم، پرداخت متفاوت به
سوژههایی از این قبیل بود. تفاوت سریال ششمین نفر با سایر آثاری که در این
زمینه ساخته شده باعث این اتفاق شد. در این سریال آدمها در شرایطی که
دیدگاههای مختلف دارند، در یک محله زندگی میکنند و با هم ارتباط
صمیمانهای دارند. خوشبختانه این قصه از بهترین قصههای مناسبتی بود که تا
به حال ساخته شده و بخوبی توانست بین روابط انسانی و سیاسی پل بزند.
ظاهرا سریال ماتادور را آماده پخش دارید؟
بله،
خوشبختانه سریال ماتادور به کارگردانی فرهاد نجفی از کیفیت بسیار خوبی
برخوردار است و حتی بالاتر از برخی فیلمهای ما قرار دارد که در حال و هوای
پلیسی ساخته میشوند. امیدوارم درنهایت بتواند مخاطبان زیادی را با خود
همراه کند، چرا که از این قابلیت برخوردار است.
شما تجربه بازی در فیلمهای سینمایی را هم دارید. به نظرتان بازیگری در تلویزیون با سینما چه تفاوتی دارد؟
شاید
نوع بازیگری من در عرصه سینما با سایر بازیگران این حوزه کمی متفاوت باشد و
بخشی از این موضوع بیشک به این علت است که من از دوران کودکی به طور خاص
تربیت سینمایی شده بودم و تحت تاثیر سینمای پدرم بودم. سینمایی که در آن
قهرمانسالاری به عنوان یک اصل خودنمایی میکند و بازیگر اساسا باید به شکل
تکنیکی طوری بازی کند که پرده 16 متری را از آن خود کند. اما در تلویزیون
من با گونهای دیگر از بازیگر آشنا شدم که برایم بسیار شیرین و جذاب بود.
در کل برای بازی در تلویزیون چه ملاکهایی را در نظر میگیرید؟
در
درجه اول تلاشم بر این است نقشی را که انتخاب میکنم حرفی برای گفتن داشته
باشد و از قابلیت برقراری ارتباط با مخاطب برخوردار باشد و میکوشم برای
نقشهایم مصداق عینی پیدا کنم.