هفته گذشته دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور این مملکت برای افتتاح بلوار پیامبر اعظم بنام طرح حرم تا حرم وارد شهر خون و قیام یعنی شهر کریمه اهل بیت شد. در تمام دنیا مرسوم است که هر گاه مقام ارشدی وارد شهری می شود از او به بهترین وجه استقبال می نمایند.
ورود ایشان در اوج سکوت خبری بود. مردمی که او را دوست داشتند بی بهانه در محل افتتاح بلوار حاضر شدند و با در دست داشتن پلاکاردهایی ورود او را تبریک گفتند.
به دو دست یک جوان رشید قمی این پلاکارد ایستاده بود "دستت نمک نداشت".
و باقی پلاکاردها مضامینی این چنین
داشتند ...
براستی جواب آنهمه خوبی و تلاش این کوتاهی است؟
آیا سال 84 هم آقایان این گونه با آمدن رئیس جمهور برخورد می کردند؟
این را برای همه افراد مراعات می نمایند؟
باور کنیم احمدی نژاد علی رغم تمام بداخلاقی هایش ،بیشترین خدمات را به قشر مستضعف جامعه نمود. هیچ دولتی جرأت اجرایی نمودن هدفمندی یارانه ها را نداشت ولی او انجام داد.
احمدی نژاد همان معجزه هزاره سوم است
احمدی نژاد همان ودیعه الهی است
احمدی نژاد همان گل محمدی است
این ها القابی است که آقایان برای او ردیف می کردند.
افراط و تفریط ها هنوز که هنوزاست عامل انحطاط جامعه ما می باشد روزی او را به عرش می برند و روزی به فرش و هیچکدام قاعده ای ندارد.
کار تا بدان جا رسیده است که حتی صدا و سیما حاضر نیست در افتتاح نمایشگاه قرآنی در مصلی تهران برای یک لحظه هم تصویر او را نشان دهد. صدا و سیما همان مجموعه ای است که مناظره های سال 88 احمدی نژا د را با حرارت و قصد قربت به تصویر می کشید و به احدی اجازه پاسخگویی در مقابل تهمت های صادره نمی داد.
صدا و سیما همان است که بارها به آقای هاشمی رفسنجانی نسبت هایی داد که امروز جرأت یکصدم آنها را ندارد.
علمایی که آن روزها احمدی نژاد را آن گونه توصیف می کردند امروز چگونه می خواهند پاسخ رویکردهای قبل و فعلی خود را در محضر خدای متعال بدهند.
مگر غیر از این است که "گر حکم کنندکه مست گیرند باید که هر آنچه هست گیرند". آیا این شیوه رفتار با احمدی نژاد حکایت خلیفه کشی مذموم نیست. آیا عقلانیت و اخلاق انسانی این شیوه برخورد را می پسندد؟
آیا علمای اخلاق بر این رویکرد صحه می گذارند؟
احمدی نژاد با تمام اشتباهاتی که در درس انشاء اش داشت برای بسیاری از این طوایف خوش خدمتی کرد ولی مزد او را این گونه دادند. احمدی نژاد در روز 14 مرداد می رود ولی تجربه های او برای جامعه می ماند و حمایت و طرد شخصیت هایی که مبتلا به عارضه افراط و تفریط شدند از حافظه تاریخی جامعه پاک نخواهد شد.