به گزارش 598 به نقل از 90، «دوئل بزرگ» شکل نگرفت. مصافي انتقامي که ميتوانست چشم فوتبال ايران
را پر کند. جذابيتي که مصاف تراکتور – پرسپوليس را از سطح يک بازي تدارکاتي
دوستانه فراتر مينشاند و به رويارويي «دوعلي» خبرساز فوتبال ايران
ميکشاند. بيشک اين بازي با مواجهه کريمي و دايي ديگر هرگز دوستانه نبود!
***
برگزاري جدال تدارکاتي تراکتور – پرسپوليس بيش از همه براي رسانهها و
هواداران جذاب بود. اين بهترين خبر براي همه آن مشتاقاني بود که تصور
ميکردند براي ديدن کريمي و دايي در «يک قاب» بايد تا شروع ليگ و چه بسا
گذشت هفتهها از ليگ سيزدهم انتظار بکشند. اما مجيد جلالي آب سردي بر همه
اين آتش شوق نشاند. او گفت کريمي را مقابل پرسپوليس بازي نميدهد. اما اين
تصميم جلالي محافظه کارانه است يا عقلاني؟ اين را بايد به حساب ترس آقا
مجيد گذاشت يا تدبير او؟
***
بي شک غيبت جادوگر در اين بازي، هم حساسيت آن را کم ميکند و هم جذابيتش
را. بيش از همه رسانه از اين محروميت خودخواسته مايوس ميشود اما بايد
پذيرفت که تصميم جلالي اقدامي هوشمندانه و چه بسا زيرکانه بوده است. حتي
اگر توصيه دوستان از بالا براي دامن نزدن به حساسيتهاي يک بازي دوستانه که
بيترديد در ورزشگاهي کوچک برگزار ميشود بخشي از اين تصميم باشد اما يک
نکته اساسي را نبايد در اين ممنوعيت ناديده گرفت. همه سرمايهگذاري جلالي
روي علي کريمي که مدتهاست از روزهاي اوجش فاصله گرفته بر روي «انگيزه»
اوست. کريمي که برخلاف ميل باطني و تنها به دليل حضور دايي در پرسپوليس
مجبور به وداع با تيم محبوبش شد حالا انگيزهاي آغشته به خشم در ساقهاي
خود دارد. او ميخواهد شوق و بغضش را ذخيره کند تا در دوئلي انتقامي آن را
يکجا بر سر علي دايي که او را از خانهاش بيرون انداخت خالي کند. حال آيا
يک بازي تدارکاتي ارزش و قيمت خرج کردن چنين خشمي را دارد؟ مجيد جلالي به
درستي اين «نيروي هم افزا» را پس انداز کرد تا به وقتش از آن به عنوان
سلاحي کشنده بهره ببرد. شايد در ليگ و در ديداري مقابل پرسپوليس دايي که
ميتواند حتي بيش از سه امتياز و يک پيروزي معمولي ارزش و اهميت داشته
باشد. مصافي که ميتواند با نگاه انتقامي «کاپرفيلد» حتي نيروي محرکه
تراکتور در راه رسيدن به جام باشد و نقشي پيش برنده و تهييج کننده براي
تيم پرشورها داشته باشد.
***
و نکته آخر اينکه جلالي آنقدر هوشمند هست که اهدافش از انجام يک بازي
تدارکاتي را زير يک دوئل انتقامي نسوزاند و اجازه ندهد نقض غرض شود. او
ميخواهد در اين بازي تيمش را بهتر بشناسد و آن را اصلاح کند. آيا با حضور
علي کريمي، اين «جدال تيمي» در ورطه يک «تقابل فردي» نميافتد و همه
برنامههاي موردنظر کادرفني از چنين تدارکي نقش برآب نميشود؟
اين تصميم چه از جانب جلالي و چه از سوي کريمي باشد بيشک به صيقل خوردن يک
سلاح برنده ميانجامد و بس! آري، اين تمهيدي است از سر شجاعت نه از روي
ترس. تصميمي است متهورانه و دورانديشانه و نه موضعي انفعالي و
محافظهکارانه.