به گزارش فارس، آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی از مراجع عظام تقلید که
در عرصه مهدویت کتابهای زیادی را به رشته تحریر در آورده، معتقد است که
بعد از حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف، پدران آن حضرت به دنیا
باز میگردند و حکومت جهانی را به دست میگیرند و از برخی روایات استفاده
میشود که حکومت امیرالمؤمنین و حسین علیهماالسلام بسیار طولانی است، این
بحث در کتابهای کلامی شیعه «بحث رجعت» نامیده شده است، این بحث طولانی است
و خلاصه کلام این است که حکومت اهل بیت(ع) بر این جهان، بعد از حکومت
مهدی روحی فداه، از نظر شیعه قطعی و مسلّم است
در ادامه به پاسخ آیتالله صافی گلپایگانی درباره رجعت اشاره میشود:
* مسئله رجعت، آیا از مسلمات دین است و حتماً صورت خواهد گرفت؟ در رجعت چه کسانی به این جهان باز خواهند گشت؟
ـ مسأله رجعت به طور اجمال به کتاب و سنت متواتر ثابت است و چنان که بعضی
گفتهاند از ضروریات مذهب است و در عصر ائمه(ع) شیعه به آن معروف بودهاند و
تفاصیل آن را اگر چه نمیتوان مسلّم دانست ـ چون مستند بعضی آنها خبر واحد
است ـ اما قابل نفی و رد هم نیست و اجمال آن ثابت و مسلم است، در این
موضوع علمای اعلام کتابها نوشتهاند، میتوانید به کتاب «ایقاظ من الهجعه
بالبرهان علی الرجعه» محدث مشهور شیخ حر عاملی و موسوعه «بحار الانوار»
مراجعه فرمائید.
*برحسب احادیث بسیاری در آخر الزمان جمعی از اموات از ائمه(ع) و غیر
ایشان به دنیا باز خواهند گشت، آیا اعتقاد به غیبت حضرت مهدی(عج) و ظهور آن
حضرت با اعتقاد به رجعت هماهنگی دارد؟ به عبارت دیگر آیا اصل اعتقاد به
غیبت و ظهور، رجعت و سائر وقایعی را که قبل از قیام قیامت واقع میشوند
شامل میشود یا این یک عقیده مستقل و جدای از رجعت است؟
ـ عقیده به ظهور مهدی و منجی از اهل بیت و فرزندان فاطمه(ع) یک اعتقاد
عمومی و اجتماعی مسلمین است و اختصاص به شیعه ندارد، اگر چه شیعه شخص او را
نیز از نظر حسب و نسب معرفی میکند، ولی اصل این عقیده یک اعتقاد همگانی
است که در ادیان گذشته در تورات و زبور نیز به آن بشارت داده شده است و
اصلی است که بر حسب اصول مذهب شیعه اثنی عشریه ایمان بدون آن کامل نمیگردد
و قبولی اعمال مشروط به قبول آن است و کسی که بمیرد و به این مسأله ایمان
نداشته باشد و یا حضرت مهدی ارواح العالمین له الفدا را به امامت نشناخته
باشد به حکم «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة» به مرگ
جاهلیت از دنیا رفته است، این باور از جهت تأثیر و اهمیت در این حدّ است.
اعتقاد به مسأله رجعت هم گرچه ریشه در قرآن و روایات دارد، ولی این طور
نیست که مسأله غیبت و مهدویت بدون آن مطرح نباشد، بنابر این اصل امامت و
مسأله مهدویت بدون مسئله رجعت هم در کتابها مورد بحث قرار گرفته است.
با این همه لازم به تذکر است که اصل مسئله رجعت و بازگشت اموات یک مسئله
اسلامی است و وقوع آن در زمانهای گذشته بر حسب آیات متعدد قرآن مجید ثابت
است، وقتی این طور شد به دلیل اینکه در گذشته نظیر داشته است امکان وقوع
مجدد آن در آخرالزمان نمیتواند مورد انکار باشد.
زمانی که در امم گذشته رجوع اموات اتفاق افتاده و بر طبق یک خبر مشهور در
بین اهل سنت: «لتسکن سبل من کان قبلکم حذوا النعل بالنعل والقذة بالقذة حتی
لو ان احدهم دخل حجر ضب لدخلتموه» آنها باید وقوع آن را در این امت نیز
جایز بدانند.
بنابراین نفی امکان و وقوع آن از طرف غیر شیعه بر طبق مضمون این روایت صحیح نیست.
در خاتمه ـ با صرف نظر از آیاتی که وقوع رجعت را در امم گذشته خبر
دادهاند ـ برای تیمّن و تبرّک آیهای را که شاهد بر وقوع رجعت در این امت
است، یادآور میشویم: «وَیومَ نَحشُرُ مِن کُلّ اُمّةٍ فَوجاً مِمَّن
یکذِبُ بِآیاتِنا فَهُم یوزِعُون»، به خاطر آور روزی را که ما از هر امتی،
گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم؛ و آنها را
نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند!
این آیه دلالت بر روزی دارد که در آن از هر امتی گروهی از کسانی که تکذیب
آیات الهی را کردهاند محشور میشوند که طبعاً این روز غیر از روز قیامت
است.