به گزارش 598 به
نقل از رجا نیوز؛ آن روزی که همه فعالان سینمایی جبهه انقلاب اسلامی در
شوک پیامکهایی بودند که به دستشان میرسید و خبر از اهدای سیمرغ جشنواره
فیلم فجر به «پگاه آهنگرانی» میداد، مسئولان دولت دهم لبخند میزدند و از
فتح الفتوح خود درباره جذب حداکثری و علاقهمند کردن هنرپیشگان سینما به
انقلاب اسلامی با این اقدام خود سخن میگفتند؛ اقدامی که اکنون دولت
میتواند محصول آن را برداشت کند.
«بیکفایت»
و «مخروبه» تعابیری هستند که پگاه آهنگرانی در همایش تقدیر از فعالین
ستادهای انتخاباتی رئیسجمهور منتخب درباره دولت محمود احمدینژاد بیان
کرده است؛ سخنانی که فاصله بیان آنها در میان تشویق مخالفین دولت با دریافت
جایزه جشنواره فجر در میان تشویق مسئولان دولت، کمتر از پنج ماه است؛ مدت
کوتاهی که نشان داد و اثبات کرد خاستگاه این افراد کجاست و دیدگاه غلط
دستگاه فرهنگی دولت دهم تاکنون مشغول ارزش و بها دادن به چه افرادی بوده
است.
اکنون مسئولان سینمایی کشور میتوانند لذت ببرند از اظهارات
فردی که با وجود تمام اقدامات ساختارشکنانه خود، مشمول نظریه غیرعقلانی
آنها شد و جایزهای را به ناحق دریافت کرد که بزرگان سینمای کشور در حسرت
آن بودند و هستند: «نه فقط در این هشت سال، بلکه چندین هزار سال است که
بزرگترین دشمن ما خودی بیکفایت بوده. بده بستان با آدمهای این کاره
کمهزینهتر و عاقلانهتر از سر و کله زدن با موجودی است که بیکفایتی خود
را به دست شبکه دوستان و قضا و قدر، تقدیر الهی و ایشاالله ماشاالله
میاندازد... باشد که در انتهای این چهار یا هشت سال مجبور نباشیم بگویید
مخروبه تحویل گرفتیم و مخروبه تحویل میدهیم.»
این اظهارات زمانی
جالبتر میشود که به داستان جشنواره فجر سال گذشته نگاهی انداخت. ماجرایی
در فجر 91 اتفاق افتاد که نمیشود به سادگی از کنارش گذشت. پگاه آهنگرانی
بازیگری که در ایام فتنه و پس از آن یکی از عناصر فعال و «تابلودار» در این
زمینه بوده و همسویی او با فتنهگران و سینهسپر کردنش برای آنها حتی بعد
از دستگیری سران فتنه زبانزد است و همه آن را میدانند. بازیگری که حتی تا
چندی پیش توسط نهادهای امنیتی به دلیل همکاری با رسانه سلطنتی بی بی سی
دستگیر شد و با خواهش و میانجیگری آزاد شد و بازیگری که در خانوادهاش
اثری تولید نمیشود مگر آنکه راهنمایی و ارائه تصویری تلخ از ایران باشد.
حال این بازیگر و خانواده اش نه تنها در فیلمها بازی میکنند و فیلم می
سازند، بلکه متأسفانه از سوی هیأت داوران (با اعمال نظر مسئولان دولتی) نیز
به عنوان نامزد دریافت جایزه انقلاب معرفی شد.
همین
رویکرد را میتوان در رفتار خانم بازیگر که وام صد میلیون تومانی گرفت و
آقای بازیگر که مجوز بنیاد هنریاش را مدیون دست راست آقای رئیسجمهور است،
دید؛ هنرپیشگانی که دستِ تا آرنج در عسل فرورفته دولت را گاز گرفتند و پس
از چند روز نمایش متظاهرانه، نهایتا به خانه اصلی خود که بویی از آرمانهای
انقلاب اسلامی ندارد بازگشتند.
هر
چند دولت دهم به پایان راه خود رسیده و دیگر جایی برای جبران وجود ندارد
اما بد نیست مسئولان فرهنگی که داعیه ارزشی بودن داشتند و دارند، نگاهی به
پشت سر خود بیندازند و میزان موفقیت پروژه جذب حداکثری خود را محک بزنند؛
پروژهای که سخنان پگاه آهنگرانی در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی، کار
آن را تمام کرد.