به گزارش بولتن نیوز، بی تردید بخشی از دلائل شکست اصولگرایان به عدم وحدت و اختلاف بین جبهه اصولگرایان برای اجماع بر روی تنها یک نامزد انتخاباتی بر می گردد.
بر همین اساس، یکی از گروه های اصولگرایی جبهه پیروان خط امام و رهبری بود که به جای آنکه زمینه را برای وحدت بین جبهه اصولگرایی فراهم کند، خود عاملی شد برای تفرقه بیشتر.
منوچهر متکی، حجت الاسلام ابوترابی و محمدرضا باهنر، سه چهره شاخص این جریان بودند که قرار بود در روزهای آخر به اجماع واحد برسند. متاسفانه اما علی رغم اینکه در روزهای آخر بر اساس نظرسنجی و اجماع صورت گرفته، خروجی جبهه، ابوترابی شد اما باهنر در ابتدا، و متکی تا انتها از این اجماع تمکین نکردند.
در روزهای قبل از انتخابات این مسأله به شدت مورد نقد منتقدین و کارشناسان قرار داشت که محمدرضا باهنر اگرچه سابقه طولانی در "قوه مقننه" دارد و می تواند برای پیش بُرد مأمورات این قوه، مفید باشد اما به درد "قوه مجریه" که به لحاظ ساختاری و مأموریت های محوله، متفاوت از قوه مقننه است، نمی خورد.
باهنر اما همچنان خود را یک مدیر اجرایی می دانست که می تواند بالاترین پست اجرایی کشور یعنی "ریاست جمهوری" را هم تصاحب کند!
اما دیروز، باهنر در مصاحبه با "خانه ملت" اعتراف کرد به درد کارهای اجرایی نمی خورد چه آنکه اساسا "تجربه" این کار را ندارد!
باهنر اگرچه اعتراف کرد که "عدم تفاهم علت اصلی در شکست اصولگرایی بود" اما در جایی دیگر از مصاحبه، درصدد توجیه اقدام خود برآمده و می گوید:
"امروز که انتخابات تمام شده ناراضی نیستم که اصولگرایان یکی نشده اند، اگر به ۵ ماه قبل باز گردیم و از من بپرسند آیا حاضر هستی که اصولگرایان یک نفر و اصلاح طلبان نیز یک نفر بشوند و یک رقابت دو قطبی شکل بگیرد من می گویم (نه ) به مصلحت نیست، بهتر است انتخابات چند قطبی به صورت نرم پیش رود و جامعه نیز از میان چند کاندیدا انتخاب کند. از طرفی اصولگرایان ۴۹ درصد رأی داشتند اگر مردم را وادار می کردیم که تنها به یک شخص رأی بدهند مثلاً به حسن- ببخشید حسن که امروز رای آورد، آنقدر دعا کردند که فضا روحانی شد(خنده)- در کل اگر مردم را مکلف کنیم به یک نفر رأی بدهند این امر محدود کردن حقوق مردم است، تا زمانی که کشور ما سه حزب قدرتمند، شناسنامه دارو پاسخگو نداشته باشد، نباید مردم را محدود کرد به احمد آقا یا محمد آقا رأی بدهند."
باهنر حالا که اصولگرایان در انتخابات 92 نتوانستند نتیجه دلخواه را به دست بیاورند، به یاد اشتباهات و اشکالات موجود در جبهه پیروان خط امام و رهبری که بارها توسط بولتن نیوز و سایر رسانه ها مورد نقد قرار گرفته، افتاده است و می گوید:
"جبهه پیروان خط امام و رهبری مشکل ساختار درونی دارد که برای از بین بردن آن با اعضای در حال بحث هستیم. جبهه پیروان خط امام و رهبری متشکل از ۱۵ حزب مستقل است که شورای مرکزی و اساسنامه دارد، از یک طرف بسیاری از تصمیم گیری های سیاسی کلان خود را به جبهه پیروان خط امام رهبری واگذاری کردند و جالب اینجاست که اعضای شورای مرکزی را خود جبهه انتخاب نمیکند، دبیر کلهای احزاب ۱۵ گانه بهطور اتوماتیک وار به عضویت شورای مرکزی جبهه پیروان منصوب میشوند بنابرین برخی از لوازم وحدت و همدلی و همراهی را جبهه نمیتواند حفظ کند و پارادوکسی در این جبهه ایجاد شده٬ از یک سو احزاب خیلی کار نمیکنند چون تصمیمات در جای دیگر گرفته میشود و از سوی دیگر جبهه نیز یک حزب نیست و فاقد یک واحد سیاسی، مالی، فرهنگی و تبلیغاتی است. ۱۵سال از تشکیل جبهه میگذرد اما یک ساختمان مشخص ۷۰ متری برای دفتر مرکزی خود ندارد بنابراین باید درساختار جبهه پیروان خط امام و رهبری تجدید نظر شود."
جالب آنکه وی در مورد عدم توانایی خود برای انجام امور اجرایی هم اشاره کرده و در پاسخ به سوالی که آیا حاضر هستید در دولت یازدهم پستی داشته باشید، می گوید:
"من انسانی نیستم که هر پست و مقامی را بپذیرم، نه اینکه متکبر باشم، زیرا فکر میکنم تجربه اجرایی کردن برخی امور را ندارم، زمانی به معاون برنامه ریزی و راهبردی رئیس جمهور گفتم اگر احمدینژاد این پست را به من پیشنهاد میداد من با وجود اینکه در جریان بررسی حدود ۲۰ بودجه سالانه بودم این پست را نمیپذیرفتم، نه اینکه کسر شأن من شود بلکه احساس میکردم به اندازه کافی این کار را بلد نیستم. معتقدم به جای قبول برخی پستهای اجرایی میتوانم در مجلس برای دولت مفید تر باشم."
انتخابات 92 تمام شد اما ای کاش دوستانی که فقط خود را اصولگرا می دانند، کمی زودتر به فکر اشتباهات و اشکالات موجود در جبهه پیروان خط امام و رهبری می افتادند. ای کاش جناب باهنر هم زودتر از اینها می فهمید که پست "ریاست جمهوری" حداقل در حال حاضر برای او زیادی است و توانایی انجام کارهای آن را ندارد.