به گزارش 598، روزنامه جوان طی یادداشتی نوشت: اینروزها که فضای سیاسی کشور تحت تأثیر تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری به اوج نشاط و پویایی رسیده نقل اکثر محافل و مباحث مردمی رسیدن به پاسخ این سؤال است که در میان نامزدها چه کسی اصلح است و کدام یک از آنها در شرایط فعلی میتواند گزینه مناسبتری برای سکانداری پست مهم ریاستجمهوری باشد.
هرچند که رسیدن به این پاسخ برای هر فردی در واقع دستیابی به یک حجت شرعی برای رأی دادن تعریف میشود اما به نظر توجه به شرایط فعلی کشور مهمترین راهکاری است که میتوان بر اساس آن نامزد اصلح را انتخاب کرد.
هرچند که در این روزها ضعف ساختار تحزب در جمهوری اسلامی به شدت موج میزند و مردم مدام از هم میپرسند که قرار است فلان کاندیدا با کدام جریان و دسته و تیم در آینده در پاستور حضور یابد اما در شرایط فعلی چارهای وجود ندارد جز آنکه برنامهها و نوع رویکرد و پیشفرضهای نامزدها مطابق با شرایط امروز ایران اسلامی محک زده شود.
اولین نکتهکه در تحلیل وضعیت کنونی ایران باید به آن اشاره کنیم مسئله پیشرفت و عدالت است. مقام معظم رهبری دهه چهارم از انقلاب اسلامی را دهه پیشرفت و عدالت نامیدهاند و این بدان معناست که تمام تمرکز دولتو سایر قوا و سازمانها در پیشبرد نظام باید روی دو محور پیشرفت و عدالت باشد. البته این پیشرفت و عدالت تنها در زمینههای اقتصادی مطرح نیست بلکه سایر حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و. . . نیز باید تحت تأثیر دو مقوله پیشرفت و عدالت قرار گیرند. با این حال به طور قطع میتوان گفت در شرایط فعلی آن کاندیدایی اصلح است که در برنامهها و شعارها و نوع نگرشش به گفتمان پیشرفت و عدالت اولویت بیشتری بدهد. اگرچه امروز برخی از جریانهای سیاسی در کشور تأکید ویژهای بر گفتمان مقاومت و ایستادگی دارند اما باید دانست که این گفتمان نیز در درون گفتمان پیشرفت و عدالت قرار میگیرد و خود به تنهایی نمیتواند به عنوان یک گفتمان مستقل عمل نماید.
امروز نیاز اصلی کشور پیشرفت در تمام زمینهها و به خصوص حوزه اقتصاد است. مطمئناً این پیشرفت نیز کار سادهای نیست و با وجود چالشهای بسیار در حوزه اقتصادی دستیابی به رشد و توسعه امری سخت اما قابل دسترسی است. امروز نیز آن نامزد و کاندیدایی اصلح است که خود را معتقد به گفتمان پیشرفت و عدالت بداند. مطمئناً فردی که هیچ برنامه و کارنامه مشخصی برای تحقق پیشرفت و عدالت در کشور ندارد نمیتواند گزینه اصلحی برای تصدی پست ریاست جمهوری یازدهم باشد. البته این نکته را نیز باید مد نظر قرار داد که میان حرف تا عمل فاصله بسیار است. شاید فردی در مقام سخن بسیار عالی باشد اما در عمل هیچ و مردم این روزها باید به گذشته نامزدها نیز توجه کنند و ببینید که آنها در دوران مدیریتی خود چه عملکردی داشتهاند.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم نامزد اصلح را میتوان ولایتمداری و اعتقاد داشتن به حد و حدود ریاست جمهوری دانست. متأسفانه تجربه میگوید که برخی بلندپروازیها باعث شده است که روسای جمهور در آخرین روزهای کاری خود به دنبال استبداد و قانونگریزی و. . . بروند. اگرچه جایگاه ریاست جمهوری در ایران یک جایگاه ویژه و بسیار مؤثر است اما هم مردم و هم نامزدها باید بدانند که رئیسجمهور تنها رئیس قوه مجریه است. رئیسجمهور نه رهبر است نه رئیس قوه قضائیه، نه رئیس مجلس و نه هیچ چیز دیگر. ما رئیسجمهوری لازم داریم که معتقد و ملتزم به ولایت فقیه باشد و در حرف و عمل این اعتقاد را نشان دهد. البته مردم به راحتی در خلال همین مناظرههای انتخاباتی میتوانند تشخیص دهند که کدام نامزد ولایتمدار است. اینکه برخی نامزدها از هم اکنون قولهای جدی برای تحول ساختاری در اقتصاد و سیاست و فرهنگ و. . . سر میدهند بیش از همه چیز به شوخی میماند چراکه سیاستهای کلانجمهوری اسلامی و قوانین و اسناد بالادستی کاملاً مشخص هستند و رئیسجمهور حق ندارد به غیر از این قوانین و اسناد چیز دیگری را اجرا کند. البته هنر رئیسجمهور اجرای قوانین به بهترین شکل ممکن و بهبود این قوانین با تعامل با قوه تقنینی است اما اینکه فکر کنیم رئیسجمهور مسئول حل تمام مشکلات است اشتباه است بلکه مردم باید انتظاراتی متناسب با شأن و اندازه ریاست جمهوری از این جایگاه داشته باشند.
به زعم نگارنده آن نامزدی اصلح است که بزرگترین افتخارش اجرای قوانین به بهترین شکل ممکن است. اما توجه به شرایط ایران در فضای بینالمللی نیز به خوبی نشان میدهد که ایران به چه رئیسجمهوری نیازمند است. در عرصه بینالمللی و آن هم در شرایط ویژهای که از یک سو موج بیداری اسلامی خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده و از سوی دیگر امریکاییها با بحرانهای خود ساخته در سوریه و عراق و لبنان و. . . خواهان تزلزل توان و قدرت بلوک مقاومت هستند ما نیازمند یک رئیسجمهور مقتدر، باهوش و اهل ایستادگی هستیم. مطمئنا آنهایی که از همین امروز چراغ سبز به دشمنان نشان میدهند نمیتوانند رئیسجمهوری در شأن ملت ایران باشند بلکه ایران نیازمند فردی است که معتقد به آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی باشد و به طور جد قصد دفاع از این آرمانها را داشته باشد.
ضمن آنکه رئیسجمهور باید حد و اندازه خود در عرصه سیاست خارجی را نیز بداند و مطلع باشد که در عرصه بینالمللی با توجه به حساسیت موضوع و ارتباط مستقیم با مسئله اصل انقلاب این رهبر معظم انقلاب اسلامی هستند که حرف اول و آخر را میزنند و یک رئیسجمهور ارزشی و مردمی سعی خواهد داشت در راستای منویات رهبر انقلاب حرکت کند و نه اینکه وقتی رهبری شرایط ایران در مقابل دشمن را بدری و خیبری میخواند او دم از شعب ابیطالب بزند.
اما در نهایت باید گفت که این مردم هستند که در پایان انتخابگر اصلی هستند و به حتم مردم با بصیرت ایران همچون سه دهه گذشته بهترین انتخاب را رقم میزنند و با حضور پرشور و آگاهانه حماسه سیاسی مورد نظر رهبری را به صورت کامل محقق میسازند.
* محمد اسکندری