به گزارش
سرویس نقد رسانه پایگاه 598، يازدهمين انتخابات رياست جمهوري با ده انتخاب گذشته تفاوتهايي دارد كه يكي از مهمترين آنها در محور تبليغات است. در اين انتخابات تبليغات غير قانوني زودرس و سفر به استانها و شهرستانها به حداقل ممكن رسيد. اصولاً با توجه به اينكه جناح هاي مختلف در تعيين نامزد خود در سردرگمي كامل به سر ميبرند و افراد متعددي داعيه شايستگي داشتند تصميم گيري را به تاخير انداخت.
با تذكرات و تاكيدهاي متعدد مقام معظم رهبري و هشياري بيش از پيش مردم چاپ بنر، پوستر و تبليغات ميداني و خياباني پرهزينه نيز اثر خود را از دست داده است. بنابراين همه توجه ها به استفاده از فضاي ايجاد شده در رسانه ملي معطوف شده است. اين برنامه ها چند دسته اند؛ دسته اول برنامه هاي نامزد محور است كه در آن نامزد صاحب برنامه هر چه دل تنگش ميخواهد مي گويد و معمولاً همه را با سياه نمايي تخريب ميكند؛ وضعيت موجود را غير انساني، فلاكت بار، تحقير آميز، ظالمانه، غير علمي و... مي نماياند و كليد سعادت و رفاه و آسايش و... را در رأي دادن به خود معرفي ميكند.
مصاحبه در برنامه 45: 22 نيز با اينكه داراي مجري است و نامزد با سوالاتي روبرو ميشد اما در آنجا نيز آزاد است كه از پاسخ سوال منحرف شود و هر چه ميخواهد بگويد. منتظر نوع سوم برنامه ها يعني مناظره ها بوديم تا تحليل ها و وعده ها با نقد كارشناسي روبرو شود و سره از ناسره مشخص گردد اما محافظه كاري رسانه اين فرصت را نيز به تكرار مكرر ادعاها تبديل كرد و نامزدهاي محترم ترجيح دادند از نقد صريح آراء يكديگر بپرهيزند و بعضي به ابراز ادعا ادامه دادند.
اما اين برنامه ظرائفي داشت كه اگر بر آن دقت شود ميتواند وجوهي از شخصيت نامزدها را بارز كند در آخرين قسمت اين برنامه 8 عكس به نمايش گذاشته شد و از نامزدها خواسته شد آنچه از آنها برداشت ميكنند بيان نمايند؛ ابتدا به نظر ميرسيد كه اين كار تنزل برنامه و شخصيت نامزدهاست اما از منظر ديگر اين يك تست روانشناسي بود كه ما را به نكاتي روبرو ساخت.
نامزدي كه روحيه اي نا اميد داشت بي اختيار خود را افشا ميكرد، آنكه همه چيز را منفي ميديد حتي يك بازار شلوغ و يك كشتزار سرسبز را معكوس ميديد و انرژي منفي ميداد، آنكه دم از فراجناحي ميزد در هر عكسي سعي بر خورده گيري به وضع موجود داشت (بدون اينكه از عكسها برآيد كه مربوط به چه زمان و چه مكاني است) و با زبان بي زباني اعلام ميكرد كه جناحي ميانديشد و جناحي ميبيند و قطعاً جناحي هم عمل خواهد كرد. آنكه مدعي بود توپ را به زمين سايرين نخواهند انداخت در شرح عكس ترافيك خود را نشان داد.
بعد از اين دقت، نقش سوالات تستي و فرصت هاي كوتاه 90 ثانيه اي براي نقد سخنان 3 دقيقه اي و يا جمع بندي نظرات در 2 دقيقه هم روشن شد. در سوالات تستي فرصت براي كلي بافي و فرار از پاسخگويي و اعلام نظر صريح گرفته شد لذا تناقض هاي بسياري از بعضي آقايان آشكار شد. در اين پاسخگويي ضريب هوشي، اقتصاددان يا اقتصادخوان بودن و يا تكرار حرفهاي اقتصادي از حفظ شده بدون اينكه عمق بحث دريافت شده باشد و وضعيت واقعي كشور ديده شود، نظام فكري داشتن يا التقاطي و متشتت فكر كردن روشن شد.
نامزدهاي محترمي كه دم از تبعيت مطلق از قانون ميزدند نفرمودند كه وقتي لايحه بودجه 92 را مجلس بسته است كم و زياد كردن يارانه ها و تخصيص هاي گوناگون علمي يا دل بخواهي خود را از كدام منبع تأمين خواهند كرد و چگونه تحت برنامه موجود اين كار را عملي خواهند كرد؛ از بعضي از صحبتها معلوم شد كه اصلاً برنامه و بودجه امسال را نخوانده و نديده اند و خيال مي كنند تنها فاعل مطلق كشور رئيس جمهور است!
آقايي كه ادعا ميكرد تورم موجود ناشي از فعاليت بيش از كشش كشور توسط دولت است و دولت را به استقراض از بانك مركزي يا ريختن اعتبار فعاليتهاي عمراني بيش از حد به بازار ميدانست چگونه در بحثهاي گوناگون تعهداتي براي دولت مي تراشيد كه منبع درآمدي براي آنها وجود ندارد و يا حداقل معرفي نميكرد و اگر هم معرفي ميكرد از تناسب آن با برنامه و بودجه موجود سخني به ميان نياورد؛ آنهايي كه در پاسخگويي ها نه به سند چشم انداز نه برنامه توسعه، نه لايحه بودجه توجه نداشتند چگونه دم از برنامه منسجم و قانون گرايي و سيستم عادلانه متعادل ميزدند.
كسي كه در پاسخ به يك سوال غير منتظره خود را مي بازد چگونه ميتواند مديريت بحران كند؟ كسي كه از دادن پاسخ كوتاه و صريح عاجز است و به جاي پاسخ گويي سوال را تكرار ميكند و يا در پاسخ خود كلياتي را كه در برنامه هاي قبل گفته است زير سوال ميبرد چگونه ميتواند دم از علم گرايي و تجربه گرايي و... بزند؟ آنكه به جاي كلمه مار عكس مار ميكشد و در هر جلسه سعي ميكند در گروهي از مخاطبان با سياه نمايي و يا واقع نمايي منتزع از ساير واقعيات ايجاد هيجان كاذب كند و جلب آراء نمايد چگونه دم از صداقت با مردم ميزند؟ آيا وضعيت موجود ما يك نقطه مثبت هم ندارد؟
آيا ما در همه چيز از همه جاي جهان عقب تريم؟ آيا ما روز به روز سقوط كرده ايم و اكنون در فقر و فلاكت و بيچارگي مطلق به سر ميبريم؟ نامزدهايي كه ما را اينگونه معرفي ميكنند چگونه ميتوانند عزت ملي و عزت مردم و انقلاب را پاسدار باشند؟ آيا اين سخنان دستاويز دشمنان ما قرار نخواهد گرفت؟ آيا چند رأي بيشتر ارزش اين هزينه را دارد؟ آقايان اگر بنا نيست در صحنه جواب بعضي از حرفهاي شما داده شود، خدايي هست، معادي هم هست و هر كس بايد پاسخگوي حرفها و مواضع خود باشد پس مواظبت كنيد.
آيا بيش از سه دهه نيست كه ما با انواع و اقسام حيله ها و ترفندهاي دشمن از جنگ تحميلي تا محاصره و تحريم اقتصادي دست و پنجه نرم ميكنيم و بحمدالله تا كنون دشمن را شكسته ايم و انشاءالله بعد از اين هم خواهيم شكست؟ آيا وضعيت موجود متأثر از جنگ اقتصادي دشمن نيست؟ آيا پشت مردان حاضر در اين جنگ را خالي كردن حفظ نظام و اقتدار آن است؟ آيا اشكالات واقعي را بزرگ يا برجسته كردن و اشكالات غير واقعي را به آن ملحق نمودن و مردم را از وضعيتي كه دارند نگران كردن تدبير است؟ آيا پرداختن به ضعف ها و حتي قوت ها و دستآوردها را هم معيوب جلوه دادن عدالت است؟ آيا به كسي كه موقعيت تاريخي و جهاني كشور را در جنگ بين حق و باطل نميشناسد و فقط به امور خرد توجه دارد و آنها را هم از دريچه تنگ منيت ها و گروهگرايي ها مي نگرد ميتوان اعتماد كرد؟
در آخر بايد به رسانه ملي آفرين گفت كه با اين طراحي بدون اينكه تنشي ايجاد كند و يا با نامزدهاي محترم درگير شود، اخلاق، افكار و برنامه هاي آنها را شفاف سازي كرد و اميد است كه در دو برنامه آينده نيز با غافلگيري و ظرافتهاي بيشتر مرد ميدان مديريت اين كشور را معرفي كند؛ كشوري با اين مردم شريف، ايثارگر، متين و با عظمت كه سي و چند سال است كه با همه قدرتهاي استكباري مي جنگد و خود را به جايگاهي رسانده است كه در مقابل زورگويي هاي آنها در داخل و خارج استقامت ميكند و خود را به برابري با ابرقدرتها رسانده است و به اميد خداوند با گذر از اين گردنه مهم باز هم دشمن را به عقبت نشيني واخواهد داشت. حال بر من و توست كه از بين اين نامزدها مرد ميدان صداقت، شجاعت، استقامت، تقوي، اخلاق، عدالت و مردم داري را بيابيم.