کد خبر: ۱۳۶۹۸
زمان انتشار: ۱۸:۴۹     ۱۶ خرداد ۱۳۹۰
استاد میرباقری

یادداشت زیر گزارشی است فهرست­ وار از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری پیرامون آیه 69 سوره نساء. این سخنرانی نهم خردادماه در مراسم بزرگداشت سرداران شهید جلال و جمال کاوند ایراد گردیده است.


وَ مَن يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيهم مِّنَ النَّبِيِّنَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشهُّدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ  وَ حَسُنَ أُوْلَئكَ رَفِيقًا[1]

ـ در حدیثی از موسی بن جعفرسلام­ الله­ علیه آمده است که خداوند شما را از عالم ارواح به این عالم تنزل داد چون اگر در آن عالم می­ ماندید و نورانیت خود را می­ دیدید ممکن بود معجب به نور خود شوید و از بندگی خارج گردید.

ـ نیازها و پیچیدگی­ های دنیا برای یافتن ضعف خود است. عبور از ظلمات نفس و ورود به عالم نور که عالم هدایت است از دنیا شروع می شود و اگر کسی در این دنیا قدم در این وادی نگذاشت، ورود به این وادی در عوالم دیگر مشکل است. وَ مَن كاَنَ فىِ هَذِهِ أَعْمَى‏ فَهُوَ فىِ الاَخِرَةِ أَعْمَى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا[2]

ـ هدایت با نور الهی و با سیر در عالم انوار ممکن است. سیر در عالم انوار سیری بی­ نهایت بوده و با تواضع، خشوع و عبور از نفس آغاز می­ شود. طرف مقابل این سیر، سیر در ظلمات است که توجه به نفس و استکبار، ورودی این عالم می باشد. این دو سیر برای انسان در دنیا می­ باشد. اللَّهُ وَلىِ‏ُّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ  وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلىَ الظُّلُمَاتِ  أُوْلَئكَ أَصْحَبُ النَّارِ  هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ[3]

ـ گناهان متصل کننده انسان به ظلمات هستند. ظلمات هم از ظلماتی که با گناهان ظاهری پدید می آیند تا ظلماتی که در سر وجود انسان هستند ــ وَ أَصْلِحْ لَنَا خَبِيئَةَ أَسْرَارِنَا[4] ــ را شامل است. اما غیر از این ظلمات، ظلمت فراگیری هم هست که حتی مؤمنی که به ظلمت گناهی مبتلی نشده را هم در بردارد. أَوْ كَظُلُمَاتٍ فىِ بحَرٍ لُّجِّىٍ‏ّ يَغْشَئهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سحَابٌ  ظُلُمَاتُ  بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَئهَا  وَ مَن لَّمْ يجَعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ[5]

ـ در مقابل نور علی نور، ظلمات بعضها فوق بعض است که حتی برای مؤمنی هم که وارد عالم ظلمات نشده حجاب می شود. لذا در روایات «اخرج یده المومن» آمده است. حجبی که باعث می شود انسان به عوالم وجودی خودش واقف نشود. تمام مؤمنین بعد از سقیفه در این حجاب هستند  و این حجاب تنها با تجلی عصر ظهور کنار می رود. وَ النهَّارِ إِذَا جَلَّئهَا[6] . نهار در روایات ذیل این آیه به حضرت مهدیعجل الله تعالی فرجه تفسیر شده که خورشید پیامبر اکرمصلی­ الله­ علیه­ و­ آله را در عالم تجلی می دهد. شب ظلمانی عالم که مؤمنین را هم فراگرفته با روز عالم برچیده می شود. به نظر من نور این تجلی که ظلمات را برمی چیند، نور زهرای اطهر سلام الله است. پیامبر در روایتی که ذیل آیه صدر بحث آمده کیفیت و زمان خلقت خود و حضرات معصوم را که ذکر کردند سپس فرمودند که خدا به ظلمات دستور داد تا آسمان ملائک را در بر بگیرند، ملائک به تسبیح و تقدیس پرداختند و خداوند را به اشباح ائمه قسم دادند که ظلمت را از آنان بردارد خداوند از نور زهرای اطهر قنادیلی در باطن عرش قرار داد. آسمان و زمین از آن نور روشن شد. ملائکه که از آن نور پرسیدند خداوند فرمود این نوری است که از نور جلالم برای امت فاطمه سلام الله اختراع کرده ام. فأوحى الله إليها: هذا نور اخترعته من نور جلالي لأمتي فاطمة بنت حبيبي و زوجة وليي و أخي نبيي و أبي حججي على عبادي[7]

ـ بنابراین ما در دنیا آمده ایم تا از نفس عبور کنیم و از نوری وارد نور دیگری شویم. حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك [8]

ـ عالم نور عالم هدایت است که در هر مرحله محبت و معرفت انسان بیشتر می شود تا انسان به عالم رضوان که نهایت سیر در عالم انوار است برسد. پیامبر مَثل نور الهی است لذا عالم نور و هدایت عوالم وجودی نبی اکرمصلی­ الله­ علیه­ و­آله است. سیر در عالم نور، سیر در درجات نبی اکرمصلی­ الله­ علیه­ و­آله است. سیر مؤمن، سیر در انوار ائمه اطهار است. این سیر که سیر در وادی نعمت است در معیت و همراهی نبیین و صدیقین و شهدا و صالحین خواهد بود. سیر دهنده در این وادی خداوند است. الله ولی الذین آمنوا. اما آنچه که انسان را به این وادی می رساند، اطاعت خدا و رسول است آن هم اطاعت خاص. سیر در وادی نعمت اطاعت مخصوص می خواهد، اطاعت در موضع ولایت می خواهد. این مطلب با توجه به فضای حاکم بر آیه مورد بحث که در باب ولایت است واضح می شود.

ـ مقابل این سیر، سیر در ظلمات است که سیر در عوالم وجودی اولیای طاغوت است و همراهانش هم ظالین ــ کسانی که وارد عالم هدایت نشدند ــ و مغضوب علیهم ــ کسانی که با راه هدایت معارضه می کنند ــ هستند.

ـ گفتیم سیر در عالم نور سیر در عالم غیب است. سیر از شهود به غیب است. لذا تمام مؤمنین و دوستان امیرالمؤمنین مقام شهادت دارند اما عده ای این وادی شهود را زودتر طی می کنند. اینان همان مقاتلین فی سبیل الله هستند که از درب خاص وارد عالم نور می شوند و خداوند هم ضیافت خاص برای آنها ترتیب می دهد. اینان به خاطر گذشت از هستی و نفسشان به فوز عظیم که رضوان باشد[9] رسیدند. بکم یُسلَک الی الرضوان [10]



[1] آیه 69 سوره النساء

[2] آیه 72 سوره اسراء

[3] آیه 257 سوره بقرة

[4] مفاتيح‏ الجنان، پنجم‏ از اعمال مشترک ماه رجب، توقیع از ناحيه مقدسه به محمد بن عثمان

[5] آیه 40 سوره نور

[6] آیه 3 سوره شمس

[7] البرهان فى تفسير القرآن، ج‏2، ص: 125-127

كتاب (مصباح الأنوار): عن أنس بن مالك، قال: صلى بنا رسول الله (صلى الله عليه و آله) في بعض الأيام صلاة الفجر، ثم أقبل علينا بوجهه الكريم فقلت: يا رسول الله، إن رأيت أن تفسر لنا قول الله عز و جل: فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً فقال (صلى الله عليه و آله): «أما النبيون فأنا، و أما الصديقون فأخي علي بن أبي طالب (عليه السلام)، و أما الشهداء فعمي حمزة، و أما الصالحون فابنتي فاطمة و أولادها الحسن و الحسين»

قال: و كان العباس حاضرا فوثب و جلس بين يدي رسول الله (صلى الله عليه و آله) و قال: ألسنا أنا و أنت و علي و فاطمة و الحسن و الحسين من نبعة واحدة؟ قال: «و كيف ذلك يا عم»؟ قال العباس: لأنك تعرف بعلي و فاطمة و الحسن و الحسين دوننا، فتبسم النبي (صلى الله عليه و آله)، و قال: «أما قولك يا عم: ألسنا من نبعة واحدة، فصدقت، و لكن يا عم إن الله تعالى خلقني و عليا و فاطمة و الحسن و الحسين قبل أن يخلق الله تعالى آدم، حيث لا سماء مبنية، و لا أرض مدحية، و لا ظلمة و لا نور، و لا جنة و لا نار، و لا شمس و لا قمر».

قال العباس: و كيف كان بدء خلقكم، يا رسول الله؟ قال: «يا عم، لما أراد الله تعالى أن يخلقنا تكلم بكلمة خلق منها نورا، ثم تكلم بكلمة فخلق منها روحا، فمزج النور بالروح، فخلقني و أخي عليا و فاطمة و الحسن و الحسين، فكنا نسبحه حين لا تسبيح، و نقدسه حين لا تقديس، فلما أراد الله تعالى أن ينشئ الصنعة فتق نوري، فخلق منه نور العرش، فنور العرش من نوري، و نوري من نور الله، و نوري أفضل من نور العرش.

ثم فتق نور أخي علي بن أبي طالب، فخلق منه نور الملائكة، فنور الملائكة من نور علي، و نور علي من نور الله، و علي أفضل من الملائكة، ثم فتق نور ابنتي فاطمة، فخلق منه نور السماوات و الأرض، فالسماوات و الأرض من نور ابنتي فاطمة، و نور ابنتي فاطمة من نور الله عز و جل، و ابنتي فاطمة أفضل من السماوات و الأرض، ثم فتق نور ولدي الحسن، و خلق منه نور الشمس و القمر، فنور الشمس و القمر من نور الحسن، و نور ولدي الحسن من نور الله، و الحسن أفضل من الشمس و القمر، ثم فتق نور ولدي الحسين، فخلق منه الجنة و الحور العين، فنور الجنة و الحور من نور ولدي الحسين، و نور ولدي الحسين من نور الله، و ولدي الحسين أفضل من الجنة و الحور العين.

ثم أمر الله الظلمات أن تمر بسحائب الظلم، فأظلمت السماوات على الملائكة، فضجت الملائكة بالتسبيح و التقديس، و قالت: إلهنا و سيدنا منذ خلقتنا و عرفتنا هذه الأشباح لم نر بؤسا، فبحق هذه الأشباح إلا ما كشفت عنا هذه الظلمة، فأخرج الله من نور ابنتي فاطمة قناديل فعلقها في بطنان العرش، فأزهرت السماوات و الأرض، ثم أشرقت بنورها، فلأجل ذلك سميت الزهراء، فقالت الملائكة: إلهنا و سيدنا، لمن هذا النور الزاهر الذي قد أشرقت به السماوات و الأرض؟ فأوحى الله إليها: هذا نور اخترعته من نور جلالي لأمتي فاطمة بنت حبيبي و زوجة وليي و أخي نبيي و أبي حججي على عبادي، أشهدكم يا ملائكتي أني قد جعلت ثواب تسبيحكم و تقديسكم لهذه المرأة و شيعتها و محبيها إلى يوم القيامة».

فلما سمع العباس من رسول الله (صلى الله عليه و آله) ذلك وثب قائما و قبل ما بين عيني علي (عليه السلام)، و قال: و الله أنت- يا علي- الحجة البالغة لمن آمن بالله تعالى و اليوم الآخر.

[8] مفاتيح‏ الجنان، مناجات شعبانيه

[9] با توجه به تناظر در آیه 117 و 72 سوره توبه .

[10] مفاتیح الجنان، زیارت دوم جامعه

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها