به گزارش ایسنا، روزنامه تماشا این گفتوگو را بعد از سالها منتشر کرده است که متن کامل آن در پی میآید:
مدیری: مهمان این برنامه ما رو، صداشون رو بعضی ها خیلی دوست دارن. هیجان زده می شن. بعضی ها می خوان ایشون رو بکشن ساعت 1 شب. یعنی شغل ایشون یه جوریه که شما نمی تونین حدس بزنین. من عرض می کنم خدمتتون. مهمان این برنامه ما گزارشگر ورزشی هستن. با چهره شون و صداشون آشنایید. باز من خواهش می کنم خودشون رو معرفی کنن و سابقه کارشون رو بگن.
فردوسی پور: به نام خدا. با سلام خدمت شما و بینندگان عزیز. من عادل فردوسی پور هستم. متولد 53 و حدود 4 سال سابقه دارم.
گزارش فوتبال انجام می دین؟
- بله.
این شغل نیاز به استعداد خاصی داره یا نه، هر کسی می تونه انجام بده؟
- خب، بالطبع هر شغلی به یه سری ... اولا علاقه نیاز داره. من فکر می کنم اولین چیزی که تو این شغل خیلی می تونه نقش اساسی ایفا کنه همون علاقه هست. یعنی وقتی ... خودم که اصلا از بچگی دیوونه فوتبال بودم. یعنی واقعا از صبح تا شب همه فکر و ذکرم فوتباله.
پس بیشترین علاقتون به ورزش فوتباله؟
- بله خب. البته. بعد خب تحصیلات هم فکر کنم خیلی مهم باشه. به هر حال یه سری اطلاعات عمومی در کل زمینه ها باید داشته باشه.
بله. عرض کنم که شما گزارش فوتبال که دارین انجام می دید سلیقه خودتون نسبت به یک تیم و علاقه خودتون نسبت به یک تیم تاثیری در گزارشتون داره یا نه؟
- نه دیگه نداره. نداره و نباید هم داشته باشه چون تاثیر می ذاره دیگه اگه مثلا یکی از یک تیم خوشش بیاد تو گزارش نمی تونه علاقه خودش رو کتمان کنه. باید علاقه خودمون رو بذاریم کنار اگه هست. تا موقع گزارش... 60 میلیون بیننده داره دیگه.
تا حالا شده شما نتونی این کار رو انجام بدی یعنی علاقتو بذاری کنار؟
- نه خوشبختانه. تو بازی های خارجی بعضی وقتا می شه. چون بازی های خارجی توش حساسیت نیست. مثلا فلانی طرفدار لیورپوله ... من طرفدار لیورپولم. حالا زیاد نمی شه بهم ایراد بگیرن ولی بازی های داخلی خیلی خطرناکه.
آقا چرا وسط مسابقه یهو راجع به چیزای دیگه حرف می زنن. یه دفعه یه ربع مثلا؟
- والا این کار رو که نباید کرد اما بعضی موقع ها هست یه زمان مرده داره تو فوتبال. مثلا یه بازیکن مصدوم شده ... نمی دونم ... اون موقع می شه مثلا بازیکنی مصدومشده مثلا حالا اگه بگیم پدر بزرگشم کی بوده اشکال نداره ولی نه مثلا وقتی که تو محوطه جریمه هست دارن گل می زنن من بیام بگم تاریخچه این بازیکن این جوریه و فلان سال این کار رو کرده و مادرزنش چی کار کرده. می دونی اینا خب تناقض ایجاد می کنه بین چیزی که بیننده می بینه با اون چیزی که می شنوه سنخیت داشته باشه.
ولی این اتفاق اینجا زیاد می افته. بله؟ یعنی من گل دیدم ... توپ رفته تو دروازه هنوز راجع به مادر خانم یه بازیکن داشتن حرف می زدن.
- نباید این جوری باشه اشتباه می کنن.
مدیری رو به دوربین خطاب به بیننده ها: آقا ساعت یک شبه چراغ های ساختمون مجتمع 10 طبقه است 5 واحدی همه خاموشه. یه چراغ روشنه طبقه اول. با هزار مصیبت و مسکن و آرام بخش هی غلت زدن تو جاشون این 50 تا خونه خوابشون برده پیرمرد پیرزن هم توشون هست. یه دفعه ساعت 1 نصفه شب با فریاد گل گل شما این پیرمرده می چسبه به سقف از شدت ترس. صدای تلویزیونتو کم کن فقط تو واحدت خودت بشنوی.
شما خودت هم هنگام دیدن و گزارش کردن فوتبال هیجان زده هم می شین؟
- اگه بازی زنده باشه آره.
نباید بشین یا اشکال نداره اگه بشین؟
- خب هر چی آدم ... آخه هیجان زده داریم تا هیجان زده. اگه من هیجان زده بشم بالا پایین بپرم خب نمی تونم گزارشگری کنم.
تا حالا شده به خاطر برد یا باخت یک تیم گریه کنین؟
- گریه که نه. ولی شده ناراحت بشم. (گریه) قدیما بچه بودم آره ولی الان دیگه نه.
(خنده) دیگه گریه نمی کنین ترک کردین ... عرض کنم که شما تو خونه هم که مدام مسابقات ورزشی می بینین هیچ کس دیگه حق نداره بزنه یه کانال دیگه؟ یعنی خونه شما یه کانال حق دارن ببینن؟
- تقریبا.
چرا این جوریه؟ تو خیلی از خونه ها این جوریه ها.
- بله.
چی کار باید کرد؟
- والا باید کنار بیان با هم دیگه ... دو تا تلویزیون بگیرن.
دوتا تلویزیون ... (رو به دوربین) آقا دوتا تلویزیون بخرین. وقتی مشکل به این راحتی حل می شه دوتا تلویزیون بخرین. یه تلویزیون ببر اوناتاق راز بقا ببین. اخبار ببین. هر چی دوست داری. ایشون هم بذارین (فردوسی پور) ورزش ببینن صبح تا شب فوتبال ببینن. بفرمایین که ... شما هنوز متاهل که نیستین؟
- نه.
نیستن. خیلی خب. اون وقت میزان تحصیلاتتون چیه؟
- من فوق لیسانس مهندسی صنایع هستم.
چرا؟ چی شد که وارد کار گزارشگری شدی پس؟
- والا فکر می کنم فقط علاقه. یعنی من از بچگی خیلی علاقه داشتم. نه اینکه فقط به فوتبال علاقه داشتم باشم. یعنی درسم بد نبود.
می خواستین یه چیزی بگین ...
- اینو می خواستم بگم که این علاقمندی که شما پرسیدین واقعا من بهش فکر می کنم بیش از اینکه اکتسابی باشه ذاتیه. یعنی اینکه علاقمندی به فوتبال تو کشور ما یه جوریه که ... تو خیلی از کشورا تو برزیل، تو آمریکای جنوبی یه جوریه که یعنی واقعا ذاتا کسی که به دنیا بیاد علاقمنده. من خودم ... حالا این نکته رو بعضی جاها گفتم خونوادم ناراحت شدن ولی تو خونواده پدری و مادری ما اصلا یه ذره هم به فوتبال علاقه ندارن اصلا ورزش. کلا ...
یعنی شما اینجا دارین میرین خونه؟
- (خنده) من سعی می کنم نرم.
بفرمایین ...
- یعنی من اینو می خوام بگم که این علاقمندی به ورزش یه چیز خیلی جالبیه. یعنی تو ذات آدم تو خون و پوست آدمه که واقعا علاقمند باشه.
بله. خب بفرمایین که یک گزارشگر ورزشی موفق (نمی شه اینا رو استاندارد گفت) ولی تا اون جایی که می شه. چیزی که به ذهن شما می رسه چه خصوصیاتی باید داشته باشه.
- والا فکر می کنم همون تحصیلات داشته باشه. بعد به زبان انگلیسی یا حالا آلمانی ... به هر حال به زبانی که ... ببینین الان اکتفا کردن به منابع داخلی نمی تونه ضامن موفقیت باشه. به هر حال اینترنت هم هست نمی دوم مجلات خارجی. باید با اینا ارتباط برقرار کرد. اگه می خوای واقعا اون چیزی رو که در روز می گذره رو به بیننده منتقل کنی باید حتما اینجوری بود. تحصیلات داشته باشه. به هر حال به زبان فارسی اون چیزی رو که به بیننده منتقل می کنه تسلط داشته باشه و همون جوری که شما گفتین رنگ ها براش مهم نباشه.
خب، برد و باخت به نظر شما چقدر مهمه؟
- خب، بالطبع موقع بازی کردن که همه دوست دارن ببرن. چه مسابقات دانشگاهی خیلی ساده باشه که جایزه هم نداره چه مسابقه هایی که یه میلیون مارک جایزه می دن به ... برد و باخت به هر حال مهمه. تا حدی دیگه یعنی. یه سری ارزش ها رو نباید کنار گذاشت.
بله. هی می گن بچه ها با غیرت بازی می کنن و بازی جوانمردانه است یعنی چی؟ هی می گین جوانمردانه.
- والا بازی جوانمردانه که چند سالیه باب شده تو فوتبال که اصلا منحصر به فوتبال ما نمی شه. خب الان برکینافاسو هم که فوتبالش رو نگاه بکنین بازیکن مصدوم بشه توپ رو می ذارن بیرون. خیلی چیز عادی ایه. یه چیزاییه باب شده فوتبال هم برای اینه که جوانمردی هم توش هست.
شما هم اصطلاحات خاص خودتون رو دارین دیگه؟ هر گزارشگری اصطلاحات خاص خودش رو داره.
- می شه گفت بعضی چیزا تکه کلام شده.
بله. عرض کنم خدمتتون که (رو به دوربین)...
- یه سوال ببخشین من ازتون بپرسم. این رنگا که قرمز و آبی اینجا هست تصادفیه یا ... به طور مساوی هم من میبینم.
نه. اینجا که خیلی صاحاب نداره که. اینجا مثلا یکی اومده قرمز زده. نصفشو مونده که فردا بیاد بقیش رو ادامه بده. فردا یکی دیگه جاش اومده اون نیومده بقیش رو آبی رفته چون خودش آبی دوست داشته. نه. اینجا خیلی جدی نگیر ما رو. عرض کنم خدمتتون (رو به دوربین) اینجا نوشته که به ورزش علاقمندی عزیزم؟ خیلی خب. اشکال نداره. طرفدار یه تیم خاص هم هستی بازم اشکال نداره. خیلی دوست داری بری ورزش هم از نزدیک ببینی؟ چه اشکال داره. چی از این بهتر. آجر چرا پرت میکنی به طرفدار تیم مقابلت؟ این چیزیه که من ... من ندیدم از نزدیک. ولی (به فردوسی پور) بوده دیگه؟ شما از نزدیک زیاد دیدین.
- بله. ترقه و آجر و همه چی...
مدیری (رو به دوربین): ترقه و آجر و همه چی. یعنی چی؟ تو طرفدار تیم خودت باش اونم طرفدار تیم خودشه. اون آجر بزنه تو سر طرفدار تیم تو خوبه؟ یه نمایش ببینین ما الان میاییم خدمتتون.
خب بفرمایین که چرا به کارشناسانی که میان در مورد فوتبالی که گزارش می دین ازشون سوال بشه و نظرشون رو می پرسین نمی ذارین یه کلمه حرف بزنن (خنده) یعنی من دیدم سه تا کارشناس محترم فوتبال اومدن نشستن با آژانس اومدن تا اونجا نشستن بعد سلام می کنن به بینندگان عزیز اولش. بعد شما گزارش می دین و در مورد سوابق فلان بازیکن و اینا بعد می گیرد که نظر فلانی رو هم بپرسیم تا میاد شروع که شما می گین اجازه بدین این لحظه حساس هستش اجازه بدین گزارش کنم تا دوباره بعد باز دومین کلماتی که ازشون می شنویم خداحافظی و آرزوی سلامتی برای بینندگان عزیزه. چرا کارشناسا دعوت می شن و حرف نمی زنند.
- (خنده) نه دیگه در این حد نیست آقای مدیری. ما ببینید یه بازی زنده که پخش می شه تو خارج که من گزارش ها رو می شنوم این جوریه که واقعا در حد 4-3 ثانیه میاد یه تیکه رو می گه و بعد سکوت می کنه تا گزارشگر کارش رو ادامه بده. اینجا باید این جا بیفته که واقعا تو زمان های مرده کارشناس صحبت کنه. بعد یه بازی زنده مثلا منچستر و بایر مونیخ دارن بازی می کنن فینال باشگاه های اروپا اوج حساسیت هست خب بیننده انتظار داره او صحنه گزارش بشه تا اینکه صحبت بشه این تیم مربیش این جوریه و ... خب یه کم تناقضی داره با ذهنیت بیننده. باید این جا بیفته که کارشناسی که تشریف میاره به قول شما این همه زحمت می کشه میاد فقط اون زمان هایی که باید صحبت کنه صحبت کنه. خوشبختانه الان خلی بهتر شده. یعنی داره کم کم جا می افته.
خب الهی شکر. (رو به دوربین) اینجا نوشته که از صبح سر کار بودی تا 8 شب. خانم وبچه ها هم منتظر، شام درست کردن. سفره چیدن. زحمت کشیدن تا شما تشریف بیارین خونه. 4 کلمه باهاشون حرف بزنی. با بچه ها بازی بکنی. تعریف کنی امروز چه خبر بوده و تعریف های خانمتون رو بشنوین. از در میای تو این کانال نمی دونم چی رو روشن می کنی فوتبال داره پخش می کنه. قاشق رو می کنی تو چشمت به جای اون دهنت. از بس حواست به فوتباله. نه یه کلمه حرف می زنی با کسی. هیچ کس هم حق نداره باهات حرف بزنه. ممکنه 2 ثانیه از این فوتبال رو از دست بدی. بعد هم ساعت 1 می شه تلپ می گیری اون گوشه می خوابی. فرداش دوباره همین طور. هر شب داره فوتبال پخش می کنه تلویزیون دیگه. هر شب زندگیمون (اینجا رو اشتباه می گه و فردوسی پور می خنده) زندگی شما همینه. عرض کنم که می فرماین چه می کنه این. یعنی آقای فردوسی پور خیلی از این کلمه استفاده می کنه. فلانی چه می کنه. شما راجع به این جمله ... از کی فکر کردین به این جمله علاقه دارین؟ و چه جوری شروع شد؟
- راستش تصادفی این جوری شد. بازی آرژانتین – انگلیس بود جام جهانی 98 مایکل اوون از زمین خودشون پا به توپ حرکت کرد. همین جور واقعا به صورت تصادفی اومد به ذهنم و گفتم. بعد اون قدر مردم استقبال کردن ...
مدیری (خنده شدید): مردم استقبال کردن؟
- می دونین آقای مدیری دوست ندارم یعنی همه بشینن ببینن که من کی می گم چه می کنه این. این جالب نیست این جوری تکه کلام بشه ولی واقعا بعضی موقع ها آدم می گه دیگه چی کار کنم.
موقع گزارش کجای زمین هستین شما؟ نزدیکین ... دورین ... کنار زمین هستین ...
- بازی های خارجی که یه مونیتور 11 اینچ کوچولو جلومونه که ... همه آخه می بینن می گن شما تلویزیون نمی دونم 50 اینچ جلوتونه. نه بابا یه 11 اینچ کوچولو جلومونه و موقع بازی های داخلی هم که متاسفانه کنار زمین هستیم پایین. اما تو خارج همه جا باب هست که بالا جایگاه داره.
شما تا حالا توپ خورده تو سرتون کنار زمین؟
- خوشبختانه نه.
خب. چرا اکثر مسابقه های ورزشی ساعت 12 شب به بعد پخش می شه؟
- والا ما هم دوست داریم زودتر پخش بشه اما بازی های زنده که الان چون بیشتر تو اروپا برگزار می شه بازی های حساس، بیشتر ساعتشوندور و بر 11-10 شبه اما خب اینکه چرا برنامه های ورزشی که ضبط شده هست ساعت 12 پخش می شه ما هم دوست داریم زودتر پخش بشه.
مدیری (رو به دوربین): ممنون از شما هم که تشریف داشتین. بزن این کانال لااقل خداحفظیم رو ببین. اون کانال هی داری فوتبال نگاه می کنی. یه دقیقه بزن من خداحافظی کنم بعد دوباره ببین. یه شب بشین برنامه ما رو ببین. یه شب فقط بقیه اش رو فوتبال ببین. خیلی ممنونم. شب بخیر. خداحافظ.
خب. شما دوره خاصی برای گزارشگری دیدین یا نه؟
- والا متاسفانه نه.
یعنی رفتین تست دادین؟
- بله. با سماجت رفتم. یعنی من هیچ دوره خاصی طی نکردم. اگه باشه که خیلی خوبه. به هر حال یه سری اصولی داره. اینا رو آدم تجربی یاد نگیره خیلی بهتره.
شما خواستگاری که برین بپرسن شغلتون چیه می گین گزارشگر ورزشی؟
- نه خب. من تو دانشگاه تو رشته خودم تدریس می کنم.
اول اونو می گین. هان؟
- اول؟ ... نمی شه گفت می گم جفتش.
عرض کنم که شما خودتم ورزش هم که می کنی؟
- بله.
فوتبال؟
- فوتبال.
فوتبال. اصلا فقط فوتبال. الان ایشون داره منو توپ چهل تیکه می بینه.
- بدمینتون هم بازی می کنم.
خب اون وقت خدمت شما عرض کنم که ... من سوالام تموم شد. من سوالام تموم شد. اینجا نوشته که (رو به دوربین) اینقدر که به گزارش ورزشی علاقه داری اخبار هم می بینی؟ جان؟ فیلم های مستند هم می بینی؟ به نظرم اینها همه مفیده با هم. کسانی رو می شناسم که شبانه روز یعنی صبح تا شب زندگیشون فوتباله. ایشون اینقدر به فوتبال علاقه دارن (آقای فردوسی پور) که من جرات نمی کنم چیزی بگم. ولی بعضی ها هستن که اینقدر فوتبال دوست دارند که زندگیشون واصلا همه چیشون شده فوتبال.
یه چیزای دیگه ای هم هست که دونستنش مفیده کمک می کنه به اینکه شما بیشتر از این به بعد فوتبال رو دوست داشته باشی. مثلا راز بقا که ببینی ... وارد چی شدم (خنده) اصلا ولش کن. عرض کنم خدمتتون کهخیلی ممنون که تشریف آوردین به برنامه ما. ان شاالله که همیشه همین جوری سرحال و قبراق گزارش ورزشی کنین و ما رو خوشحال کنین. خاطره خیلی جالبی دارین؟ از این سوالای کلیشه ای بکنم. خاطره خیلی جالبی دارین از بازی هایی که گزارش کردین؟
- والا به قول شما سوال کلیشه ای جواب کلیشه ای هم داره که این کار ما همش خاطره است.
همه گزارش هاتون مثل بچه هاتون می مونن؟
- مثل بچه هامون می مونن. بعد دختر هم نمی دیم به گزارشگر (خنده)
شما فقط فوتبال گزارش می کنین؟ رشته های دیگه گزارش نمی کنین؟
- اوایل یه کم تنیس گزارش می کردم الان فقط فوتبال رو گزارش می کنم.
خب. من داشت یادم می رفت شما یادتون مونده بود. دختر شما می دین به گزارشگر فوتبال؟
- والا هنوز ازدواج نکردم.
حالا 25 سال دیگه.
- والا هم جالبه هم جالب نیست. یعنی من از یه طرف تصور می کنم که مثل خودم همش فوتبال فکر و ذکرش همش این باشه، دردسر درست می کنه. از یه طرف هم خوبه مثلا آدم با دامادش بشینه از صبح تا شب در مورد فوتبال صحبت کنه.
بله. اینا بیفتن به هم چی می شه. یعنی شب دامادشون بیاد خونشون. ایشون هم اون موقع مثلا دیگه پیر شده. اینا می خوان بشینن تا صبح جیغ و ویغ کنن. فوتبال تماشا کنن بپرن بالا پایین. طفلک دخترش و خانمش. عرض کنم خدمتتون که خیلی ممنون که تشریف آوردین. ایشاالله که موفق باشین. ما تقریبا همه مردم ما صداتون رو خیلی دوست دارن. و به کارشناسا ایشالله که فرصت بدین بیشتر صحبت کنن در میان گزارش های شما. خیلی متشکرم.
- خواهش می کنم. قربان شما.