یک مثال فوتبالی ! :
قبل از بازی ایران و آمریکا در جام جهانی فوتبال ، بارها و بارها شنیدیم که : « این بازی ، اصلاً یک بازی سیاسی نیست » ، « این یک مسابقه ی صرفاً ورزشی است » و ...
اتفاقاً این بازی از همه ی بازی های آن دوره سیاسی تر بود ! و اصولا همین جیغ و دادها که : « این بازی سیاسی نیست » ، محکم ترین دلیل سیاسی بودنش بود ، و چرا هیچ کس داد نمی زد که : « بازی ایران و مالدیو سیاسی نیست » ؟! خب ، چون نبود! ، و اساساً چه کسی توضیح واضحات می دهد ؟!
یک مثال فوتبالی دیگر ! :
هر سال یکی دو هفته مانده به دیدار پرسپولیس و استقلال موجی از افاضات شروع می شود که : « این بازی یک بازی معمولی است » ، « این بازی مثل هر بازی دیگری فقط ۳ امتیاز دارد » و ...
و چه کسی است که نداند این بازی اصلاً معمولی نیست و غیر از ۳ امتیاز ، دنیایی از حساسیت و استرس همراه آن است ؟! و اساساً چرا کسی داد نمی زند که : « بازی پرسپولیس و مس یک بازی معمولی است » ، یا : « بازی استقلال و پیکان یک بازی معمولی است » ؟! خب ، چون هست ! و اساساً چه کسی توضیح واضحات می دهد ؟!
نتیجه گیری سیاسی ! :
بسیاری از تکذیبیه های سیاسی از ۱۰۰ تأییدیه محکم ترند !
پی نوشت بسیار مهم تر از متن :
منظور این نوشتار هیچ یک از تکذیبیه های سیاسی این روزهای کشورمان نیست ، صرفاً نکته ای است در عالم خیال و ذهن نویسنده اش !