به گزارش 598 به نقل از خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حمله و
تخطئه تصمیم شورای نگهبان از 3 سو صورت گرفته است؛ صورت اول و دوم آن روشن
است: نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی و رحیم مشایی؛ هرچند اخبار درگوشی حاکی
از آن است که واکنش های اصلی هاشمی در روزهای آینده روی خواهد داد.
اما برخی گروههای سیاسی که طبق ادعایشان حامی هیچ کدام از این افراد
نیستند برخی شبهات در این خصوص بیان کردند که پاسخهای روشنی دارد و شاید
دلیل انتشار این شبهات چیزی غیر از دریافت پاسخ باشد اما در این مطلب سعی
میشود به 4 شبهه اصلی این گروه پاسخ داده شود:
اول اینکه گفتهاند چرا با وجود حکم رهبر انقلاب برای هاشمی رفسنجانی در
مجمع تشخیص مصلحت وی ردصلاحیت شده است، این مساله در مواردی که گروههای
سیاسی و تشکلهای دانشجویی به آقای هاشمی انتقاد میکردند نیز وارد میشد.
در پاسخ باید گفت تفاوت اجرایی سمت رئیس جمهوری با ریاست مجمع تشخیص مصلحت
از زمین تا آسمان است؛ جلسات مجمع تشخیص در ماه رمضان سال پیش به صورت
کامل تعطیل شد ولی رئیس جمهور در طول روز شاید بالای 16 ساعت کار اجرایی
سنگین انجام دهد. البته بد نیست در پرانتز بگوییم: [رئیس جمهور، وظیفه اصلی
اش کار اجرایی است و بالاخره رئیس قوه مجریه است؛ مگر اینکه این فرض را
قطعی تلقی کنیم که دیگرانی مثل فرزندان همه کاره کشور شوند]
سفرهای مداوم و درگیریهای ذهنی شدید برای فردی که 80 سال سن دارد با
تمام احترام به گذشته درخشان وی در طول انقلاب مضر است؛ این مساله دلیلی
روشن بر رد ادعای دوستانی است که حکم رهبری را دستآویز صلاحیت فرد برای
ریاست جمهوری میدانند باید سوال کرد با این حساب باید تمام نمایندگی های
رهبری در استانها و نماز جمعه ها برای ریاست جمهوری تایید شوند؟! اگر ملاک
حکم رهبری است باید هر انتخابات ریاست جمهوری با بالای 40 کاندیدا برگزار
شود!
جالب است بدانید آقای هاشمی بارها در چند ماه اخیر گفته است که ورود خود به انتخابات را به دلیل سن بالا خیانت میداند.
دوم اینکه گفتهاند دلیل رد صلاحیت هاشمی مر قانون بوده است یا مصلحت
اندیشی؟ این مساله با سوال قبلی همپوشانی دارد و جواب دیگری نمیخواهد
چراکه طبق مر قانون فرد باید توانایی اداره کشور را داشته باشد و اعضای
شورای نگهبان مرجع قانونی تصمیم گیری در این زمینه هستند.
فردی که دکتر شخصیاش از کارهای سنگین منعش کرده چطور توانایی ریاست بر
قوه مجریه دارد؟ فردی که سفرهای استانی را حتی با هواپیما برایش ممنوع کرده
اند، چطور توانایی اداره مملکت را خواهد داشت؟ مگر اینکه دیگران همه کاره
شوند.
سوم اینکه سوال کرده اند دلیل تایید صلاحیت سعید جلیلی چیست؟ این دوستان
صلاحیت اجرایی وی را زیر سوال برده اند که البته حتما در زمان نوشتن این
متن یادشان نبوده سنگین ترین پرونده حقوقی سیاسی کشور در طول انقلاب که
ابعاد جهانی دارد و البته در سخت ترین زمان آن بر عهده جلیلی بوده است.
نکته جالب و البته تعجب برانگیز این است که منادیان قانون گرایی از شورای
نگهبان یک امر غیرقانونی میخواهند! یعنی شورای نگهبان خلاف قانون باید
دلایل صلاحیت نداشتن یک فرد را بیان کند؟!
و نکته آخر اتهام پاسخگو نبودن به شورای نگهبان قانون اساسی است؛ این
درحالی است که سخنگوی شورای نگهبان شب گذشته یک ساعت گفتگوی زنده تلویزیونی
داشته است و بالای 10 گفتگوی دیگر با رسانههای مختلف صورت داده است. در
ثانی مطابق قانون شورای نگهبان پاسخ گوی این که چرا فلانی تایید و بهمانی
رد شد نیست شورای نگهبان تنها وظیفه دارد کسانی که صلاحیتشان احراز می شود
را به وزارت کشور معرفی کند. همین
در پی همین مسئله دانشجویان در
بیانیه ای
اعلام کردند: یکی از نشانه های درستی تصمیم شورای نگهبان، واکنش سنگین
دشمنان ملت ایران به این نظر قانونی شورای نگهبان است و ما دانشجویان این
درس را از امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب گرفته ایم و تعجب و سوال ما از
کسانی است که دهه 60 را درک و تجربه کرده اند و خیلی عجیب می نماید که این
استدلال امام(ره) را فراموش کرده اند که آنجایی که دشمنان ملت از شما تعریف
و یا با شما هم نظر شدند در کار خود تردید کنید!
این بیانیه می افزاید: از این جهت کسانی که ادعای قانون گرایی و قانون
مداری دارند بدانند که طبق قانون، شورای نگهبان وظیفه پاسخ گویی ندارد لذا
کسانی که با استفاده از "تاکتیک رسانه ای سوال" قصد تخطئه نظر شورای نگهبان
را دارند، به این توجه کنند که چه شده است که در این خصوص با رسانه های
خارجی و دشمنان ملت ایران هم کلام شده اند؟ کسانی که در داخل اینطور رفتار
می کنند به این فکر کنند که چه شده است که رسانه های آنها همان حرفی را می
زند که بی بی سی فارسی همان می گوید؟