به گزارش 598 به نقل از کیهان، پايگاه اينترنتي اخبار روز وابسته به طيفي
از اپوزيسيون با انتشار تحليل فوق نوشت: رفسنجاني همچنين نميتواند در اين
راه به اصلاحطلباني که به ظاهر داراي تشکيلات هستند و پشت سر آقاي خاتمي
جمع شدهاند اطمينان نمايد، چه او از طرفي شاهد سرنوشت اسفبار آقايان موسوي
و کروبي است، که با طناب پوسيده آقاي خاتمي و اصلاحطلبانش به ته چاه
رفتهاند، و آقاي خاتمي هنوز تا چند ماه مانده به انتخابات رفع حصر از
ايشان و خانم رهنورد، آزادي زندانيان سياسي و همچنين انتخابات آزاد را شرط
حضور خود در انتخابات اعلام ميکرد، اکنون اما گويا چنين افرادي اصلا وجود
خارجي ندارند. آنان را به عنوان «فتنهگر» تنها گذاشته، و شروط خود را
فراموش نموده، و به دنبال او به راه افتادهاند. او شاهد اين است که آقاي
خاتمي بار ديگر عبا به دوش انداخته و درپي آن است که اين بار او را به
ميدان فرستد و از او به عنوان کانديداي حداکثري استفاده ابزاري نمايد؛ آن
هم بدون پشتوانه.
اين پايگاه اينترنتي ميافزايد: رفسنجاني باهوشتر از
آن است که در سن 80 سالگي به چنين نيروي غيرقابل اعتمادي اميد بندد و به
قمار سنگين دست بزند. اين نيروهاي غيرقابل اعتماد و متفرق با يک غوره سرد و
با يک مويز گرمشان ميشود با وجود اين واقعيت و اختلافات روشني که ميان
هاشمي و افراطيون مدعي اصلاحطلبي يا اپوزيسيون وجود دارد، چرا اين محافل
مدعي حمايت از آقاي هاشمي هستند. بخشي از پاسخ به اين سؤال را ميتوان از
تحليل پايگاه اينترنتي گويانيوز گرفت آنجا که در باره توقع ضد انقلاب از
هاشمي مينويسد: هشياري، واقعبيني، دوري از نسخهپيچيهاي افراطي و احساسي
و کنار گذاشتن تحليلهاي داييجان ناپلئوني، کنش لازم همه نيروها و
اپوزيسيون نامتحدي بايد باشد. آمدن هاشمي به انتخابات مايه خرسندي شد نه از آن رو که گويي همين امروز او را شناختهايم و
دوران سرخش را نديده يا فراموش کردهايم. بلکه از آن رو که حکايت از
موازنه- هنوز- نسبي قدرتها در درون حاکميت اسلامي دارد. اين نشان ميدهد
که هنوز جناح تندرو داخل حکومت تا آن حد قدرتمند نشده که بتواند از کانديدا
شدن جناح متعادلتر جلوگيري کند کانديدا شدن هاشمي نشان ميدهد که ما هنوز
با قدرت يک دست مواجه نيستيم(!)
نويسنده اين سايت وابسته به ضد انقلاب معتقد است از اين طريق ميشود با حاکميت چانهزني کرد و امتياز گرفت.
از
سوي ديگر سايت جرس وابسته به حلقه فتنهگر مقيم لندن با تاکيد بر اين که
هاشمي تغيير کرده، نوشت: زمان عوض شد و هاشمي هم به مرور زمان عوض شد.
اصلاحطلبان هم در نگاهشان به هاشمي تغيير دادند. به ياد دارم که در
فروردين سال 1389 در حياط بند 350 زندان اوين با يکي از اعضاي جريان ملي
مذهبي گفتگو ميکرديم. او اعتقاد داشت که نبايد هاشمي را در حلقه هواداران
جنبش سبز جاي داد و در نظرش جاي گرفتن هاشمي در اين حلقه باعث ضربه خوردن
به جنبش ميشد. مبناي اعتقادشان اين بود که «هاشمي همان هاشمي دهه هفتاد
است و تغييري نکرده است» در ميان اين گفتگو عيسي سحرخيز به کنار ما آمد که
خود پيشتر بارها به هاشمي انتقاد کرده بود. او به تحولات پس از دوم خرداد
اشاره کرد و با آسيبشناسي رفتار اصلاحطلبان در آن زمان گفت که ضديت با
هاشمي در آن دوره افراطي اشتباه بود. هاشمي در نظر سحرخيز ميتوانست يکي از
هواداران جنبش سبز باشد. او ميگفت ما يک بار با ضديت افراطي درباره هاشمي
بستر مناسبي براي روي کار آمدن احمدينژاد فراهم کرديم و اين اشتباهي بود
که نبايد دوباره تکرار کنيم.
جرس ميافزايد: «بسياري از اصلاحطلبان،
ملي مذهبيها، اعضاي نهضت آزادي و بازداشتشدگان انتخابات سال 88 در
هفتههاي اخير حمايت خود را از هاشمي رفسنجاني علني کردهاند، در ميان آنان
کساني هستند که طي دوره رياست جمهوري هاشمي روانه زندان شده بودند اما
اکنون او را ياريگر گذار ميدانند. اين اتفاقي است که افتاده و دليل واضحش
هم اين است که هاشمي با موضعگيريهايش در 4 سال گذشته نشان داد که درباره
بسياري از اتفاقات با مخالفان همدل است».
دقيقا بر مبناي همين استدلال،
سراج ميردامادي از مقامات خارجنشين وزارت کشور دولت اصلاحات به راديو
فردا ميگويد: بعد از حوادث سال 88، حاکميت نميتواند قبول کند کسي که در
برابر نظام و رهبري ايستاد، در يک فرايند ديگر بيايد و وارد انتخابات شود.
نگراني
از احتمال عدم تاييد صلاحيت هاشمي موجب شد شبکه دولتي انگليس جانب احتياط
را از دست داده و از قول «مرتضي-ک» عضو گروهک ملي- مذهبي بگويد: اگر صلاحيت
رفسنجاني رد شود، انتخابات آتي آزاد و سالم نخواهد بود(!)