کاتب خاتمي ميگويد نامزدي اشتباه هاشمي پايان اميد متوهمانهاي است که
اصلاحطلبان به حاميان خود تزريق ميکنند.
بابک داد همکار روزنامه سلام بود که
در دولت اصلاحات به عنوان کاتب ويژه در سفرهاي خاتمي مشغول به کار شد و مدتي است به
خارج کشور گريخته و پناهنده شده است. او در تحليلي نوشت: با نامزدي آقاي هاشمي
سؤالات فراواني پيش آمده است. عدهاي چنان تبليغ ميکنند که گويا ناجي افسانهاي
وارد صحنه شده و انتخابات 88 را يکسره به فراموشي سپردهاند.
وي ميافزايد: اين
نامزدي اشتباه، فقط «پايان هاشمي» نخواهد بود؛ بلکه پايان اميدي است که با خوشبيني
متوهمانه برخي تزريق ميشود. و در آخر سر، در بين شبکههاي حامي ياس چند برابري و
نااميدي وحشتناک برجاي خواهد گذاشت که ويرانگرتر از اين خواهد بود.
وي همچنين
نوشت: راي به آقاي هاشمي نه تنها در گروهبندي «راي به تغيير» نميگنجد و هاشمي اهل
تغيير نيست و اعتقادي به تغيير ندارد، نامزدي ايشان فقط آمار ميزان مشارکت در
انتخاباتي را بالا ميبرد که حاکميت از مدتها قبل براي آن برنامه چيده و با چيدمان
تعدد نامزدها، به استقبال آن رفته است. مخالفان يکباره با خبر نامزدي هاشمي، آچمز
شده و برخي از دوستان در يک عجله و بدون تحليل و تامل، وارد همان بازياي شدهاند
که حکومت ميخواهد. يعني داشتن يک تنور داغ و انتخاباتي پرشور، به قصد نشان دادن
«مردمسالاري در نظام اسلامي».
داد در پايان نوشت: برخي ميگويند تحريم انتخابات
سودي ندارد و اگر راي هم ندهيم، باز هم همين ميشود. پاسخ اين است که فرقش اين است
که وقتي راي ندهيم، لااقل حس آزاردهنده توهين به شعورمان ما را آزار نخواهد داد.
بچههاي ما را نوميدتر و عصبانيتر نخواهد کرد و شبکههاي اجتماعيمان را به دام
نيروهاي سرکوبگر نخواهد فرستاد.
از سوي ديگر پايگاه اينترنتي اخبار روز در تحليل
مشابهي خاطرنشان کرد: اين روزها اصلاحطلبان در حال پوشاندن لباس ناجي و قهرمان بر
تن هاشمي رفسنجاني هستند. همان طور که انتظار ميرفت انگار آنها عادت نکردهاند در
سياست «اصلاحطلب» باشند و روشهاي معتدل و قابل قبولي را در پيش بگيرند. توصيفات و
عناويني به کار برده ميشود که حتي کساني را که بدشان نميآيد هاشمي بيايد
ناخودآگاه به واکنش واميدارد.
اخبار روز افزود: اين نوع «فعاليت انتخاباتي» يک
مسئله بزرگ را به پشت صحنه رانده است. تکليف «حساب باز» انتخابات گذشته و راي
خوانده نشده و دزديده شده قبلي چه ميشود؟ پاسخهايي سردستي و از سر بيحوصلگي داده
ميشود که اين بار امکان تقلب نيست. اين را ميگويند و دوباره مشغول ميشوند. حکايت
چوپان دروغگو تکرار ميشود.