اين 48 ساعت اما تا همين امروز چهار مرتبه تكرار شده و هنوز كسي نميداند كدام مربي قرار است بر جاي يحيي بنشيند.يك روز از درخشان و پيرواني و كرانچار گفتند و روزي ديگر نام علي دايي و محمد مايليكهن را شنيديم. خود مديرعامل هم هر از گاهي در نقش حامي يحيي، همچنان او را بهترين گزينه ميخواند تا شايد هجمه انتقادها را براي خودش سبكتر كند.
امروز اما براي پرسپوليس همهچيز عوض شده. زلاتكو كرانچار قرارداد دوبارهاي با سپاهان بست تا پرسپوليسيها كه بدون مذاكره او را ميخواستند، آسوده خاطر بروند سراغ بقيه گزينهها. پيرواني هم وقتي جو عمومي را با سرمربيگري خود موافق نديد، توقعش را تا دستياري حميد درخشان پايين آورد و در واقع راياش را به ديگر عضو مدعي كميته فني بخشيد تا تنها شانس خود براي حضور در كادر فني پرسپوليس را از دست ندهد.
حالا درخشان و پيرواني در رقابت با ديگر گزينهها صاحب يك ائتلاف پنهان هستند و حمايت همهجانبه كميته فني را هم پشت سر خود دارند. در مقابل كميته فني و گزينههايش، محمد مايليكهن ايستاده كه راي منفي هم دارد. حداقل اينكه خيلي از بازيكنان نسل جديد براي كار با اين مربي مشكل دارند و به سادگي با او كنار نميآيند. اين همان چيزي است كه ميتواند خاطره مانوئل ژوزه را دوباره تكرار كند و از همين رو نگراني باشگاه را باعث شده.
ديگر تفاوت مايليكهن و درخشان در اختيارهاي مورد درخواست آنهاست. جايي كه حميد درخشان پذيرفته به خواستههاي كميته فني و فعاليت مشروط زير نظر اين گروه تن بدهد و انتخاب دستيارانش را هم بسپرد به آنها و مايليكهن مثل هميشه اختيار تام ميخواهد و حتي اگر مديريت فني علي پروين را هم بپذيرد، دخالتهاي او را تاب نخواهد آورد.
بحث دستياران هم به اندازه انتخاب سرمربي براي پرسپوليسيها داراي اهميت است. همانگونه كه هيات مديره دستور داده كادر فني پرسپوليس بايد پرسپوليسي بسته شود و هيچ يك از گزينهها هم نميتوانند اين شرط را ناديده بگيرند.
با وجود مخالفتهاي كميته فني و همه اين شرطها، تا اينجاي كار شانس اول متعلق به محمد مايليكهن بود چرا كه او غير از حمايت مديرعامل، نظر مثبت رييس هيات مديره باشگاه را هم با خود دارد. در اين ميان تنها چيزي كه مانع رسيدن او به نيمكت پرسپوليس شد تعلل باشگاه براي گرفتن پاسخ از علي دايي بود. باشگاهنشينها به توصيه رويانيان و البته به صورت غيرمستقيم با دايي وارد مذاكره شدند و تا همين ديشب منتظر پاسخ او بودند. جالب اما اينكه دايي حتي براي نشستن پاي ميز مذاكره با پرسپوليس هم شرط گذاشت و آن اينكه اول بايد از بابت سرمربي شدنش مطمئن باشد و بعد بر سر مفاد قرارداد با مديران باشگاه به مذاكره بنشيند. در واقع به يك باره بازي عوض شده بود و دايي بايد كنار ميرفت تا مايليكهن همچنان نفر اول گزينهها باشد.
فصل تازه اين داستان اما وقتي آغاز شد كه مديرعامل گفت: «اين مصوبه هيات مديره كه سرمربي جديد ايراني و پرسپوليسي باشد گزينههايمان را محدودتر كرد اما اگر مجبور شوم، از اين محدوديت عبور ميكنم و با گزينههاي غيرپرسپوليسي و خارجي هم وارد مذاكره خواهم شد» و ذهنمان را برد به سمت منصور ابراهيمزاده كه نامش را در ليست اوليه باشگاه هم ديده بوديم.
يكي از سايتهاي خبري هم از قول ابراهيمزاده نوشت كه «شخصي كه احترام زيادي پيش من دارد اما از مديران پرسپوليس نيست، تماس گرفت و گفت به زودي پرسپوليسيها با تو تماس ميگيرند.»
گزينه خارجي مورد نظر رويانيان هم كسي نبود جز برانكو ايوانكوويچ. سرمربي سالهاي نه چندان دور تيمملي كه برخلاف ادعاي مديرعامل پرسپوليس هيچ مذاكرهاي با او انجام نشده است. برانكو در واقع فقط بهعنوان يك مربي خوب و بيحاشيه و محبوب از سوي يك دوست به باشگاه پرسپوليس پيشنهاد شده بي آنكه كسي حتي براي مذاكره با او پا پيش بگذارد. از اين به بعد هم قرار نيست مذاكرهاي در ميان باشد.
نام برانكو فقط مطرح شده براي حساستر كردن داستان پرسپوليس و همينجا هم تمام خواهد شد. چرا كه اين مربي كروات اصلا نميتواند به ايران بيايد وگرنه به خاطر بدهي مالياتي سنگيني كه دارد ممنوعالخروج ميشود. برانكو بابت حضورش در تيمملي ايران بايد 95 ميليون و 165 هزار تومان ماليات پرداخت ميكرده كه اين كار را نكرد تا در روزي كه ميخواست براي بازي با استقلال تيم الاتفاق عربستان را همراهي كند، مبلغ بدهياش به 297 ميليون و 783 هزار و 250 تومان رسيده و از سفر به تهران بازماند.
البته اين مبلغي است كه بايد تا پايان سال 90 پرداخت ميشده و تا الان شايد دو برابر هم شده باشد اما هر چه كه هست، فعلا بهانهاي است براي اينكه گزينه برانكو ايوانكوويچ هم جدي نباشد. البته پرداخت مبلغ ماليات برانكو براي استخدام او كار سختي بهنظر نميرسد اما مساله اين است كه احتمالا برانكو نيز گزينهاي است مثل كرانچار كه نه با او مذاكره كردند و نه اصلا به او فكر كردهاند!
رجانیوز