به گزارش 598، گزیده ای از اظهارات محمود علیزاده طباطبایی عضو شورای اول
شهر تهران و وکیل خانواده هاشمی در گفتگو با تسنیم به شرح زیر است:
*اعضای
جبهه مشارکت آقای دانش را که معاون وزیر علوم بود به عنوان شهردار تهران
پیشنهاد دادند ،در حالی که بنده و گروه اقلیت شورای شهر معتقدیم بودیم که
دانش ،توانایی لازم را ندارد؛ آقای نوری به عنوان رئیس شورای شهر، نیز
الویری را برای شهردار شدن در تهران انتخاب کرده بود که بنده با نظر وی
مخالف بودم چرا که اعتقاد داشتم شهردار تهران باید فرد قدرتمندی باشد ،اما نوری میگفت شورای شهر تهران در ابتدای راه است و اگر شهردار قدرتمندی انتخاب کنیم شورا به ورطه فراموشی سپرده میشود در حالی که اصل شوراست نه شهردار و شهردار باید زیرنظر شورای شهر فعالیت کند.
*
آقای نوری گفتند در وضعیتی هستیم که نیمی از مدیران شهرداری در زندان
هستند و فردی را میخواهیم که با تمام نهادها از جمله چپ و راست انتخاب
گسترده داشته باشد و الویری را به عنوان شهردار انتخاب کردیم.
*زمانی
که آقای غرضی و خانم کدیور از شورای شهر استعفا داده و به مجلس رفتند آقای
نوری به این ماجرا اعتراض داشت، ولی یک مرتبه خود آقای نوری هم استعفا داد
و در تشریح این کارش میگفت که مجلس ششم مجلس حساسی است،اگر هاشمی رئیس
مجلس شود نیاز به آن است که من کنارش باشم و با این توجیه شورا را رها کرد. در حقیقت رفتن آقای نوری باعث از هم پاشیدن شورا شد.
*
در حقیقت آقای خاتمی مسائل شورا را زیاد جدی نگرفت ،درست است که آمد و اصل
شوراها را احیا کرد ولی آنطور که باید نتوانست از شوراها حمایت کند،در
دور نخست فعالیت شوراها بیشترین مقاومت از سوی وزارت کشور بود چرا که این
وزاتخانه دوست داشت شهردار را خودش انتخاب کند.
*همان افرادی که
الویری را مجبور به استعفا کرده بودند ملک مدنی را انتخاب کردند هر بار که
انتخاب ملک مدنی به عنوان شهردار تهران مطرح میشد آقای عطریانفر با این
موضوع مخالفت میکرد، سال 80 بود که کرباسچی به ملاقات من آمد و پرسید چرا
عطریانفر با انتخاب ملک مدنی به عنوان شهردار مخالف است؟ این فرد، مدیر
است، کرباسچی معتقد بود که عطریانفر فردی را به عنوان شهردار تهران
میخواهد که در مشتش جمع شود.
*زمانی که از عطریانفر دلیل مخالفتش
با انتخاب ملک مدنی به عنوان شهردار را پرسیدم گفت اگر وی شهردار تهران شود
جز من و حجاریان فرد دیگری را به اتاقش راه نمیدهد باید بگویم که در
رابطه با ملک مدنی بیتقوایی زیادی از سوی برخی از اصلاح طلبان صورت گرفت،
وی فردی سالم و مدیری بود که بدنه شهرداری آن را قبول داشت یکی از دلایل
عمده برکناری ملک مدنی از شهرداری تهران مقابله با رانت خواری اعضای شورای
شهر بود.
*تعدادی از اعضای دور نخست شورای شهر در خانههای
سازمانی شهرداری ساکن بودند بنده به ملک مدنی گفتم که این خانهها را به
قیمت تمام شده به اعضای شورا بفروش ولی وی در پاسخ گفت "چه دلیلی دارد که
این کار را انجام دهم مگر میخواهم به گروهی باج دهم؟" ملک مدنی سالانه چند
صد میلیون از محل شرکتهای خود درآمد داشت و از شهرداری هیچ پول و حقوقی
نگرفت.
*در آن زمان شورای شهر چالش بسیاری با دولت و شهرداری داشت و
یک عده منافعی داشتند که اقتضا میکرد این چالشها باشد، افرادی نیز از
بیرون تحریک میکردند بنابراین شاهد بودیم که چه برنامههایی را بر سرملک
مدنی شهردار وقت تهران پیاده کردند. مجلس ششم باید از شورا تحقیق میکرد
،بنده در آن زمان بیان کردم اعضای تیم تحقیق و تفحص مجلس دنبال فروش تراکم و
زد و بند هستند، کروبی رئیس وقت مجلس به بنده گفت این چه حرفی است که
زدهای؟ ولی بنده به صورت مستند پروژههایی را که تیم تحقیق و تفحص در ذهن
داشتند را برای کروبی بازگو کردم.
*خاتمی زمانی که میخواست رئیس
جمهور شود، حزبی نداشت در حقیقت فردی مستقل، آزادی خواه و متدین بود اما
عدهای معتقد بودند که انتخاب خاتمی به عنوان رئیس جمهور به دلیل نارضایتی
مردم از سیستم بود؛ نظریه پردازان اصلاح طلب افراد تند سپاه و اطلاعات
بودند که بعد از فوت امام خمینی (ره)، آقای هاشمی آنها را در مرکز تحقیقات
استراتژیک جمع کرد و آقای خوئینیها که منتقدومخالف شدید هاشمی بود نیز در
راس آنجا قرار گرفت، این گروه مطالعاتی را انجام دادند که اغلب مبانی آن
وارداتی بود در حقیقت هنوز برای اداره مملکت تئوری نداریم، قانون اساسی
دارای تضاد بسیاری است؛ یکی از کارهای موفق دولت اصلاحات احیای اصول معطل
مانده قانون اساسی بوداما با رفتن دولت اصلاحات این اقدام نیز تعطیل شد.