به گزارش اتحادجنوب،نحوه خداحافظی مهدویکیا از هامبورگ با کنارهگیریاش از فوتبال در لباس پرسپولیس تفاوت تاسف برانگیزی دارد.
افتخارآفرینی های مهدی مهدوی کیا برای فوتبال ایران به حدی است که شاید
تا سالها کسی نتواند تکرارش کند؛ انجام ۱۱۱ بازی برای تیم ملی، بیش از ۱۱
سال حضور در بوندس لیگا و بازی در تیم های بوخوم، هامبورگ و اینتراخت
فرانکفورت، بهترین بازیکن جوان و زننده زیباترین گل سال آسیا در سال ۱۹۹۷،
بازیکن سال ۲۰۰۳ آسیا، بهترین پاسور بوندس لیگا در فصل ۰۳-۲۰۰۲، بهترین
بازیکن فصل هامبورگ ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴، ۹ بار حضور در تیم منتخب هفته بوندس لیگا
به انتخاب کیکر، انتخاب به عنوان یکی از بازیکنان قرن هامبورگ و ... تنها
بخشی از افتخاراتی است که مهدوی کیا برای فوتبال ایران کسب کرده است.
این ستاره که نامش در تاریخ فوتبال ایران جاودانه خواهد ماند، در فینال
جام حذفی از دنیای فوتبال به گونه ای تاسف برانگیز و غریبانه خداحافظی کرد.
هیچکدام از مسئولان و بازیکنان پرسپولیس و همچنین مسئولان فدراسیون
فوتبال وی را در این مراسم همراهی نکردند و تنها یکی از اعضای تدارکات تیم
یادش مانده بود که قرار است پس از پایان بازی اسطوره قرمزها چهارگوشه زمین
را ببوسد و برای همیشه کفش هایش را بیاویزد.
سرمربی پرسپولیس لطف کرد و اجازه داد کاپیتان پرسپولیس ۵ دقیقه برابر
سپاهان بازی کند و در این مدت کم ۲ بار تیمش را در آستانه گلزنی قرار دهد.
گل محمدی هنوز هم معتقد بود که این بازیکن دیگر به درد تیم نمی خورد و یادش
رفت که در نیم فصل اول، موثرترین بازیکن پرسپولیس بود و نگذاشت فاجعه رخ
دهد.
مهدوی کیا با بغض رفت و تماشای لحظات خداحافظی باثبات ترین لژیونر تاریخ
فوتبال ایران ما را به یاد روزی که قرار بود برای همیشه با هامبورگی ها
خداحافظی کند انداخت اما این کجا و آن کجا.
در سال ۲۰۰۷ بود که موشک هامبورگ پس از ۸ سال از این تیم جدا شد و
مسئولان تیم در آخرین بازی وی مراسم مفصلی ترتیب دادند و هواداران با فریاد
های «میدی، میدی» بدرقه اش کردند.
مهدوی کیا روی دوش رافائل فان درفارت ستاره هلندی آن روزهای هامبورگ که
از رئال مادرید آمده بود از هواداران خداحافظی کرد و در کنارش هم پاپلو
سورین کاپیتان وقت تیم ملی آرژانتین حضور داشت که ستاره فوتبال ایران را در
کنار سایر نفرات هامبورگ بدرقه کرد.
تماشای دو عکس زیر به خوبی مشخص می کند که چرا مهدوی کیا تاکید کرد که پس
از خداحافظی به آلمان می رود، جایی که به قول او مردمش اگر دوستت دارند،
با تمام وجود است و اگر دشمنت هستند، به خودت می گویند.