او در حالي که پيش از اين در جمع برخي مشاورانش نسبت به رد
صلاحيت قطعي خود اظهار نگراني کرده، ديروز در ملاقاتي گفته است: من دارم فکر
ميکنم، آنچه که مهم است اين است که ميتوانم خدمت کنم يا نه؟ ميگذارند يا نه؟ با
آمدنم دلها از هم دورتر ميشوند يا خير؟ اما يک مسئله شخصي هم ذهن مرا به خود
مشغول کرده است و آن اين که من تا وقتي که آقايان موسوي و کروبي در حصر هستند و
نيروهاي ارزنده فراواني در زندان و محدوديت، آيا ميتوانم خودم را راضي کنم که در
عرصه مسئوليت اعلام آمادگي کنم؟ اين به معني عدم شرکت در انتخابات نيست، بايد فردي
بيايد که در همه جهات در خود احساس رضايت کند.
او همچنين خواستار عبور حکومت و
جامعه از سوءظن موجود نسبت به يکديگر شده و اين در حالي است که شخص وي از سوي نظام
و مردم، در مظان خيانت قرار دارد و بر تداوم اين خيانت و جفا در حق ملت و کشور نيز
اصرار ميورزد.
خاتمي اين را هم گفته که دولت هاشمي به توسعه سياسي توجه نداشت و
ما اين موضوع را مورد توجه قرار داديم.
گفتني است که پيش از اين اطرافيان خاتمي
اعلام ميکردند که وي از يکسو نميخواهد رد صلاحيت رسمي نظام را در کارنامه خود
داشته باشد و از سوي ديگر نميخواهد اين نگراني وي علني شود و از اين روي دنبال
بهانهاي ميگردد تا عدم نامزدي خود را به حساب ديگري بنويسد و اين در حالي است که
او قبلا در انتخابات مجلس نهم شرکت کرده و بدون بهانه امروزي درباره حصر موسوي و
کروبي در يکي از روستاهاي دماوند راي داده بود!