به گزارش 598 به نقل از خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جنبش
عدالتخواه دانشجویی برای خروج فضا از سطح شعارهای پوچ و تهی به سمت
برنامههای دقیق و قابل استفاده و همچنین شناخت مبانی اقتصادی مطلوب
کاندیداهای ریاست جمهوری و مقایسه آن با اقتصاد مطلوب انقلاب اسلامی و مورد
نیاز شرایط کشور، اقدام به انتشار پرسشهایی از جمله پرسشهای اقتصادی
کرده است.
این مجموعه که توسط دکتر ابراهیم رزاقی تهیه و بواسطه جنبش عدالتخواه
دانشجویی منتشر میگردد، در این جزوه پرسشها به نحوی تنظیم گردیدهاند که
خواننده ضمن مطالعه با مشکلات اقتصاد ایران و راهحلهای اجمالی آن آشنا
گردد.
الف- اندیشههای راهبردی اقتصاد در وصیتنامه امام(ره)
1. با وجود اینکه امام(ره) در وصیتنامهشان انگیزهی الهی و مقصد الهی
عالی را رمز ماندگاری جمهوری اسلامی ذکر کردهاند ولی در 24 سال گذشته در
طی سه دولت با هزینه کردن بیش از یکهزار میلیارد دلار با جهانبینی
سرمایهداری که انگیزهی آن سود پرستی و مقصد آن پرستش مصرف، ثروت و لذت
است، شما چه راهکارهایی را برای بازگشت به خویش در راستای اندیشههای والای
امام(ره) پیشنهاد میکنید؟
2. در حالیکه امام(ره) در وصیتنامهشان ضرورت »عدل و استقلال و
خودکفایی«را ذکر کردهاند ولی با وجود صرف هزینههای ارزی و ریالی نجومی از
استقلال و خودکفایی و عدالت بر مبنای اصل 44 قانون اساسی (اشتغال برای
همه) دورتر شدهایم. به نظر شما چگونه میتوانیم ای هدف سرنوشتساز از نظر
ماندگاری استقلال سیاسی کشور را تأمین کنیم؟
3. با وجودی که امام(ره) در وصیتنامهشان میفرمایند: ”... زیرا آنچه
مردود است...جمعآوری ثروت و مال و قدرتطلبی و طاغوتگرایی است و بالاخره
دنیایی ست که انسان را از حق تعالی غافل کند." در عمل در 24 سال گذشته زیر
تأثیر سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری، کم نیستند افرای که تنها به
همین نفی شدهها میاندیشند و عمل میکنند، به نظر شم چگونه میتوان وضع
موجود را اصلاح کرد؟
4. با توجه به اینکه امام(ره) در وصیتنامهشان میفرمایند: ”و بر دولتها و
دستاندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین
خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق بکار نمایند و از
ورود کالاهای مصرفساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند
بسازند تا خود همهچیز بسازند..." افزاش واردات از 14 میلیارد دلار در سال
به بیش از صد میلیارد دلار، در حالیکه در صنایع دفاع با باورهای امام(ره)
به خوداتکایی رسیدهایم، بنظر شما چگونه میتوان تجربه خوداتکایی صنایع
دفاع را به همه امور اقتصادی تعمیم داد؟
5. با وجودی که امام(ره) در وصیتنامهشان میفرمایند:"...رئیس جمهور و
وکلای مجلس از طبقهای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان را
لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند نه از سرمایهداران و زمینخواران و
صدرنشینان مرفه غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و
پابرهنگان را نمیتوانند بفهمند." در 24 سال گذشته حتی نمایندگان مجلس
دارای شناخت از وضع زندگی محرومان را با انواع و امها، کمکها، شغلهای
گوناگون بسوی فراموش کردن پیشینه خود کشاندهایم، چه رسد به نمایندگانی که
دوره نمایندگی را فرصت سرمایهدارشدن میدانند، شما چگونه نظر اما(ره)
درباره ریاست جمهوری و نمایندگان را قابل پیاده کردن میدانید؟
6. با وجودی که امام(ره) آن پیر فرزانه در وصیتنامهشان
میفرمایند:"...من به همه نیروهای مسلح...وصیت مشفقانه میکنم که از اسلام
که یگانه کتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور
هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت میکند... و شما و کشور و ملت شما را
از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتنمایی که شما را جز برای بردگی خویش
نمیخواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقبمانده و بازار مصرف و زیر بار
ننگین ستمپذیری نگه میدارند، نجات میدهد زندگی انسانی شرافتمندانه را
ولو با مشکلات بر زندگی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید و
بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز
کنید و به دریوزدگی عمر را بگذرانید، قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در
شما شکوفا نخواهد شد." حجم و بهای عظیم کالاهای مصرفی وارداتی، افزون بر
شتاب بخشیدن به وابستگی اقتصادی، تأثیر منفی بر فرهنگ اسلامی ایرانی گذاشته
است، شما چه راهکارهایی را برای بینیازی به خارج پیشنهاد میکنید؟
7. امام(ره) در وصیتنامهشان میفرمایند:"و این جنگ و تحریم اقتصادی و
اخراج کارشناسان خارجی، تحفهای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون
اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در
راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی از دشمن
نجات یابد." در تحریم اخیر، سیاستهای اقتصادی مسئولان تا چه اندازه به راه
حل بسیار ژرف امام(ره) شباهت دارد، شما کدام سیاست را برای از میان
برداشتن آسیبپذیر اقتصادی کشور و رفع وابستگی اقتصادی پیشنهاد میکنید؟
8. با وجودی که امام(ره) این پیر روشن ضمیر در وصیتنامهشان
میفرمایند:"تحت تأثیر تبلیغات بیمحتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایهداری و
قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید و به مالکیت و سرمایههای مشروع با
حدود اسلامی احترام گذاری و به ملت اطمینان دهید تا سرمایهها و
فعالیتهای سازنده بکار افتند و دولت و کشور را به خودکفایی و صنایع سبک و
سنگین برسانند. و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت میکنم که ثروتهای
عادلانه خود را بکار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و
کارخانهها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است." در 24 سال گذشته
سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری در کشور پیاده شده است و ثروت برای
بسیاری مورد پرستش قرار گرفته است، شما چگونه با چه راهکارهایی، الگوی
پیشرفت اسلامی-ایرانی امام(ره) را در صورت برگزیده شدن به ریاست جمهوری
محقق میکنید؟
ب- پرسش در چارچوب قانون اساسی
1. با توجه به وسیله بودن اقتصاد در قانون اساسی و هدف شدن آن برای بسیاری شما چگونه میخواهید این مشکل را اصلاح کنید؟
2. با توجه به ایجاد شغل از سوی دولت تا حد بیکار نبودن هیچکس است که در
قانون اساسی اصل 43 ذکر شده و بیکاری میان 5 تا 15 میلیون نفر، برنامه شما
برای از میان برداشتن بیکاری چیست؟
3. با توجه به آنچه که در اصل 44 ذکر شده و بر پایه آن بخش دولتی اقتصاد
محور است، و علل زمین ماندن بسیاری از طرحهای صنعتی به دلیل سلب مسئولیت
دولت از خود میباشد، شما چگونه بخش دولتی را به ایفای نقش خود در کسب
استقلال اقتصادی کشور مدیریت خواهید کرد؟
4. با توجه به تأکید در اصول مختلف قانون اساسی بر ضرورت وابسته نبودن
اقتصاد کشور به خارج و رشد وابستگی بخارج چه از نظر صادرات نفت خام و دیگر
مواد خام و نیمه خام و واردات پر حجم و پر هزینه ارزی کالاهای مصرفی، شما
چگونه میخواهید، وابستگی اقتصاد کشور را از میان بردارید؟
5. با توجه به محوری بودن بخش تعاون پس از بخش دولتی در اصل 44 قانون
اساسی و نادیده گرفتن آن در عمل، شما چه برنامهای برای نیرومندی بخش تعاون
که حتی وزارت آن را در دیگر وزارتخانهها اقدام کردهاند، چه برنامهای
دارید؟
6. با توجه به مکمل بشمار آوردن بخش خصوصی در قانون اساسی نسبت به دو بخش
دولتی و تعاونی و رشد این بخش بویژه بخش واسطهگری و سوداگری آن و ناتوانی
بخش خصوصی در ایجاد صنایع سنگین، ماشیننسازیها، قطعهسازیها و ... شما
چه برنامهای برای ایجاد صنایع کلیدی و مهار واسطهگری در کشور دارید؟
7. با وجود تأکید قانون اساسی بر نبود تکاثر ثروت و سودجویی در نظام
اقتصادی جمهوری اسلامی، پدیداری ثروتهای بیکران که در تولید نیز بکار
گرفته نمیشوند و رواج سودجویی در حد سودپرستی را چگونه مانع میشوید؟
8. با وجود منع انحصار و احتکار در قانون اساسی، رشد فعالیتهای انحصاری و
احتکاری را که به تعیین قیمت خرید تولید از تولیدکنندگان به بهایی ارزان و
فروش به مصرفکنندگان به بهایی گران در تمام زمینهها و از جمله مواد
غذایی، مسکن، پوشاک، وسایل برقی خانگی و ... انجامیده را چگونه اصلاح
میکنید؟
9. با وجود منع تبعیض در استفاده از درآمدهای ملی در سطح استانها و مناطق
مختلف کشور، تمرکز عظیم هزینههای دولتها را در چند شهر و استان کشور که
به مهاجرتهای ویرانگر از روستاه و استانهای فقیر انجامیده، چگونه اصلاح
میکنید؟
10. با توجه به اینکه در 24 سال گذشته در سه دوره ریاست جمهوری سیاستهای
تعدیل اقتصادی سرمایهداری در ایران به اجرا گذاشته شده و اقتصاد ایران
بجای حرکت بسوی استقلال اقتصادی به اقتصاد جهانی وابستهتر شده، بنظر شما
چگونه میتوان این سیر ویرانگر را اصلاح کرده و آسیبپذیری اقتصاد را که
اکنون مورد تهاجم اقتصادی جدیتر قرار گرفته از میان برداشت؟
ج- عملکرد 24 ساله گذشته در جمعیت و نیروی انسانی
1. با توجه به اینکه از سال 1355 تا 1385 جمعیت روستایی کشور از 53 درصد
به 33 درصد کل جمعیت کشور رسیده است و در سال اخیر 30/5 درصد روستاها کمتر
از 50 در جمعیت داشتهاند و آماده خالی از جمعیت شدن هستند، چه راهکاری را
برای جلوگیری از این روند و آباان کردن بیش از 40 هزار روستای خالی از
جمعیت و بازسازی بیش از 40 هزار کاریز یا قنات پیشنهاد میکنید؟
2. با توجه اینکه تنها در فاصله سالهای 1385-1375 به تعداد شهرهای ایران
65 درصد افزوده شده است و 11/44 میلیون نفر بر جمعیت شان و با توجه به
ویژگیهای شهرهای ایران که عموما غیر تولیدی و زیر تأثیر فرهنگ مصرفگرای
غرب به ویژه در مناطق پولدارنشین هستند، چه راهکاری را برای دگرگونی این
وضع که از کودتای انگلیسی سال 1299 رضاخان آغاز شده است، در نظر دارید؟
3. با توجه اینکه به اصل 43 قانون اساسی باید هیچ فردی در کشور بیکار
نباشد و اینکه در 4 سال گذشته با هزینه کردن بیش از یکهزار و دویست میلیارد
دلار تنها چهارده میلیون نفر شغل ایجاد شده، در حالیکه بنابر معیارهای
سزمان ملل متحص باید 120 میلیون شغل پایدار ایجاد میشد و اینکه 10 تا 15
میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارند، چه راهکاری را پیشنهاد میکنید که به
اصل 43 قانون اساسی دست یابیم؟
4. با توجه به اینکه در هشت سال گذشته بیش از 600 میلیارد دلار هزینه ارزی
ایران بوده ولی باید بر پایه معیارهای سازمان ملل متحد برای هر 10 هزار
دلار یک شغل پایدار و یا 60 میلیون نفر شغل در کشور ایجاد شود و تنها 6
میلیون نفر شغل ایجاد شده، راهکار شما برای اصلاح ساختار اشتغال چگونه است؟
5. با توجه به افزایش نرخ بیکاری در جوانان که از 23/5 درصد در گروه سنی
15-26 سال و 20/8 درصد در گروه سنی 15-29 سال در سال 1385 به ترتیب به 28/7
درصد و 25/5 درصد در سال 1389، در حالیکه نرخ بیکاری در کل به ترتیب از
11/3 درصد به 13/5 درصد رسیده است، با توجه به نقش ویرانگر بیکاری بویژه
بیکاری در میان جوانان و تحصیلکردهها(در سال 1385 بیش از 373 هزار نفر
دارای تحصیلات عالی بیکار بودهاند) راهکار شما برای تحقق اهداف اشتغال اصل
43 قانون اساسی چیست؟
6. با وجود هزینه کردن بیش از یک هزار میلیارد دلار از درآمدهای ناشی از
صادرات نفت خام و دیگر مواد خام و نیمه خام در 24 سال گذشته تنها 47/5 درصد
شاغلان در بخش تولید [17 درصد آنها در صنعت(ساخت)] هستند، در حالیکه 52/5
درصد در بخش غیر تولیدی [15 درصدشان در واسطهگری هستند]، شما چه راهکاری
را برای افزایش اشتغال صنعتی در نظر دارید؟
7. در حالیکه 47/5 درصد شاغلان در بخش تولید و 52/5 درصد در بخش غیر
تولید، سهم آنها از تولید ناخالص ملی به ترتیب 29/5 درصد و 70/5 درصد
میباشد، که ساختار غیر تولیدی درآمد ملی و بالا بودن سود و سرمایه
فعالیتهای واسطهگری را میرساند که تنها دو فعالیت بازرگانی و مستغلات با
وجود سهم اشتغال از کل 15//96 درصد حدود 25/98 درصد از درآمد ملی را در
اختیار دارند در حالیکه صنعت(ساخت) با سهم اشتغال 17/04 درصد تنها 12/94
درصد از درآمد ملی را دارا هستند، شما چه برنامه ای برای اصلاح ساختار
اشتغال کشور و اهمیت یافتن اشتغال در فعالیت تولیدی و کاهش سودآوری فعالیت
واسطهگری دارید؟
8. با توجه به اینکه در فاصله سالهای 1365-1385 تعداد کارفرمایان(یا
سرمایهداران) 4/5 برابر، کارکنان مستقل 1/7 برابر، فرد و حقوق بگیران بخش
خصوصی 2/9 برابر و فرد و حقوق بگیران بخش دولتی 1/5 برابر شدهاند که خود
تأثیر سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری بر ساختار اشتغال کشور را نشان
میدهد و با توجه به اینکه بنابر قانون اساسی بخش خصوصی باید مکمل بخش
دولتی و تعاونی باشد، چه راهکارهایی را برای مهار رشد سرمایهداری بخش
خصوصی، که بخش عمده آنان در فعالیتهای غیر تولیدی فعال هستند، پیشنهاد
میکنید؟
9. با توجه به اینکه در سال 1385 حدود 51/4 درصد شاغلان کشور فرد و حقوق
بگیر بودهاند و تورم سالانه قدرت خرید آنان را به دلیل پایینتر از نرخ
تورم فرد و حقوق آنان را افزایش میدهند و این امر خلاف عدالت اجتماعی است
چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
10. با توجه به اینکه در فاصله سالهای 1375-1385 از 12/13 میلیون نفر
مهاجران وارده شده حدود 3/39 میلیون نفر و یا 27/94 درصد محل اقامت
قبلیشان آبادی های کشور بوده است، با توجه به اهمیت وجود حداقل جمعیت در
هر روستا و آبادی برای ممکن شدن فعالیت اقتصادی، شما چه راهکاری را برای
ماندن روستاییان در محل پیشنهاد میکنید در حالیکه از 12/13 میلیون نفر
مهاجران 10/63 میلیون نفرشان در جستجوی کار مهاجرت کردهاند؟
11. با توجه به اینکه در سال 1389 نرخ بیکاری در کشور 3/5 درصد بوده ولی
در استانهای کرمانشاه، لرستان و سیستان و بلوچستان به ترتیب 27/2 درصد،
27/3 درصد و 35/3 درصد بوده است و اهمیت این استانهای مرزی در مقابله با
دخالتهای آمریکا، به نظر شما چگونه میتوان بیتوجهی به این استانها با
وجود هزینههای گزاف ارزی در کشور جبران کرد؟
د - بودجههای سالانه کشور و هزینههای عمرانی
1. در 23 سال فاصلهی سالهای 1367-1390 بودجه دولت از نظر درآمدها از 3/63
هزار میلیارد ریال در سال 1368(قطعی) با 385 برابر شدن به 1399 هزار
میلیارد ریال (مصوب اول) رسیده است و این روند افزایش انفجاری بودجه دولت
از نظر درآمد و هزینهها با توجه به بودجه پیشنهادی دولت به مجلس برای سال
1392 بالغ 1660 هزار میلیارد ریال (15 درصد رشد نسبت به سال پیش) همچنان
ادامه دارد. با توجه به تأثیر این افزایشها در نرخ تورم، شما در سیاستهای
بودجهای خود در صورت انتخاب، با توجه به اتخاذ سیاستهای انقباضی در تمام
دنیا در شرایط تورمی چه سیاستی را دنبال میکنید؟
2. با توجه به اینکه بخش اعظم هزینههای دولت در بودجههای سالانه مربوط
به هزینههای جاری (سال 1392 حدود 69 درصد) است و عملا بسیاری از درآمدهای
پیشبینی شده برای هزینههای عمرانی نیز صرف امور جاری میشود، شما چه
راهکارهایی را برای مهار رشد هزینههای جاری و توجه بیشتر به هزینههای
عمرانی پیشنهاد میکنید؟
3. با توجه به اینکه در بسیاری از کشورهای جهان منابع درآمدی دولتها در
بودجه سالانه صرفا از درآمدهای مالیاتی تأمین میشود، ولی این رقم در ایران
میان 25 تا 32 درصد است(سال 1392 بنا به پیشبنی 31/9 درصد) و مالیاتها
در بسیاری از کشورها میان 30 تا 45 درصد تولید ناخالص ملی است(در ایران 7
درصد)، در صورت برگزیده شددن به ریاست جمهوری چه راهکارهایی برای وصول
مالیت بویژه از ثروتمندان و از فعالیت اقتصادی غیر تولیدی را پیشنهاد
میکنید؟
4. در حالیکه سهم کل مالیاتها در تولید ناخالص ملی کشور 7 درصد و سهم
مشاغل از تولید ناخالص ملی 26 درصد مالیات مشاغل زیر 10 درصد از
مالیاتهاست (در بودجه 1392 این رقم پیشبینی شده است که با روند 24 سال
گذشته مطابقت دارد) برای تغییر ساختارهای مالیاتی کشور و برای امکان
پدیداری عدالت، جلوگیری از تراکم ثروت و بکارگیری آن در فعالیتهای تولیدی،
چه راه حلهایی پیشبینی میکنید؟
5. با توجه به اینکه در کشورهای صنعتی مالیات از سرمایهداران تولیدی، به
این دلیل کمتر گرفته میشود که به سرمایهگذاریهای تولیدی تازه بیانجامد،
ولی در ایران عملا به افزایش سرمایههای غیر تولیدی و نابودگری ثبات
اقتصادی انجامیده، سیاستهای مالیاتی مورد نظر در چارچوب سیاستهای تعدیل
اقتصادی سرمایهداری و در راستای جهانبینی اسلامی ایرانی قانون اساسی
چیست؟
6. در حالیکه احتکار بر زمین، مستغلات، اجاره داری مسکن، مراکز
تجاری(سرقفلی) تأثیری نابودگرانه بر افزایش قیمت فروش کالاها، افزایش قیمت
زمین، مستغلات، اجاره و سرقفلی مغازه میگذارد و این فعالیتها بیش از 12/5
درصد از درآمد ملی را سالانه در اختیار میگیرند، تنها کمتر از 2 درصد
مالیاتها را پرداخت میکنند، شما چه راهکارهایی را برای جلوگیری از احتکار
بطور کلی و در موارد گفته شده، پیشنهاد میکنید؟
7. با توجه به اینکه مالیات بر واردات بیش از 20 درصد مالیاتها را تشکیل
میدهد [در سال 1390(مصوب) 24 درصد] و این درآمد دولت عموما متکی به
دلارهای نفتی است ولی باید به سهم درآمد نفت در بودجه افزوده شود و از سهم
مالیاتها کاسته شود (نمونه در سال 1390 سهم مالیاتها در بودجه دولت 24
درصد بود که با این حساب به 18/3 درصد کاهش مییابد) این سیمای مالیاتها که
ساختار به شدت انفعالی و غیر عادلانه را نشان میدهد، چگونه میتواند
دگرگون شود؟
8. درآمد نفت در بوجه معمولا بالای 40 درصد و گاه تا 70 درصد از درآمد
دولت را تشکیل میدهد (در سال 1390 سهم نفت بطور مستقیم 36/6 درصد از درآمد
دولت را تشکیل میداد ولی اگر درآمد مالیات بر واردات و درآمد استفاده از
موجودی حساب ذخیره ارزی بدان افزوده شود سهم درآمد نفت در درآمدهای دولت
به درصد بالغ میشود) اگر به این نکته نیز توجه شود که واردات کالاها و
خدمات که عموما با دلارهای نفتی وارد میشوند و با توجه به وابستگی صنایع
کشور به خارج از نظر تأمین مواد اولیه، قطعات و ماشینآلات و توجه به
مالیات وصولی دولت از درآمد شرکتها (در سال 1390 این مالیاتها 42/6 درصد
مالیاتها بودهاند)، اثر نفت در بودجه دولت بسیار فراتر از اثر مستقیم آن
است، پیشنهاد شما نه در سخن که همه روسای جمهور پس از دفاع مقدس هدف خود را
از میان برداشتن وابستگی اقتصاد کشور بیان کرده اند در عمل چیست؟
9. با توجه به هزینههای اقتصادی دولت در بودجه و اینکه بخش خصوصی
سرمایهداری چو در پی حداکثر سود است و به منافع ملی توجهی ندارد، و بخش
خصوصی غیرسرمایهداری توان لازم مالی و مدیریتی ندارد، تنها بخش دولتی است
که امکان استقلال اقتصادی را میتواند فراهم کند، ولی در عمل از کل
هزینههای دولت در بودجههای سالانه بخش اندکی به امور اقتصادی اختصاص
مییابد(نمونه سال 1390 تنها 13/4 درصد از هزینههای دولت صرف امور اقتصادی
شده است) بنظر شما چگونه میتوان وظیفه دولت در کسب استقلال اقتصادی را به
انجام رساند؟
10. با توجه به نقش محوری توسعه صنعتی در کسب استقلال اقتصادی کشور، سهم
صنعت در هزینههای برنامههای عمرانی و در مقایسه با کل هزینههای دولت در
بودجه آنچنان ناچیز است که همانگونه که در 24 سال تجربه اجرای سیاستهای
تعدیل اقتصادی سرمایهداری نشان داده، هیچگونه کارآیی در کاهش وابستگی
اقتصادی ایران نداشته است،(نمونه در سال 1383 که سهم امور اقتصادی 27/9
درصد پرداختهای سه امور -عمومی، اجتماعی و اقتصادی- در این سال بوده،
پرداختیهای فصل صنایع تنها 6/4 درصد پرداختی امور اقتصادی و 1/8 درصد
پرداختیهای سه امور این سال بوده است) به نظر شما چگونه میتوان همانگونه
که در مدیریت دولتی صنایع دفاع شاهد هستیم، صنایع غیر دفاعی را با راهبری
دولت به استقلال و خوداتکایی رساند و از توان بخشهای تعاونی و خصوصی نیز
بهرهمند شد؟
11. با توجه به اینکه در سال 1383 بعنوان نمونه همه سالهای 24 سال گذشته
پرداختیهای قطعی بابت فصل صنایع 6/4 درصد امور اقتصادی و 1/8 درصد همه
پرداختی سه امور اقتصادی، اجتماعی و عمومی دولت بوده و سهم راه و ترابری به
ترتیب 32/2 درصد و 8/7 درصد بوده است، به سخن دیگر هزینههای راه و ترابری
بیش از پنج برابر هزینههای فصل صنایع دولت بوده است این منطق که نخست
زیربناهای اقتصادی و سپس تولید، کار را به آنا کشانده که تولیدی فراخود
پدید نیاید و زیربناهای اقتصادی که بخشی از آن راه و ترابری است در اختیار
واردات و تولیدات خارجی قرار گیرد، به نظر شما چگونه میتوان به محوری بودن
صنعت در برنامههای عمرانی و هزینههای عمرانی دولت بازگشت؟
12. همانگونه که میدانید ابزارهای اقتصادی مانند بودجه سالانه دولت،
برنامههای عمرانی، نظامهای بانکی، پیشرفت صنعتی، کشاورزی، بازرگانی داخلی
و خارجی و ... بر پایه جهانبینیهای مسلط بر آن دارای کارکردهای گوناگونی
هستند، برای نمونه تنها 1/8 درصد از بودجههای کلان سالانه دولت صرف توسعه
صنعتی میشود، در حالیکه با رویکرد قانون اساسی و نه رویکرد کنونی
سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری دولت با امکانات سترگی که در اختیار
دارد و هیچکدام از دو بخش تعاونی و خصوصی چنین توانی را ندارد، میتوانست و
میتواند همانگونه که در صنایع دفاع شاهد هستیم در یک دهه ایران را صنعتی و
از ارزش افزوده آن همچون کشورهای صنعتی، زیربناهای ضروری اقتصادی و بخش
تعاونی و خصوصی تولیدی و نیرومندی را که قادر به رقابت با تولیدات خارجیان
باشد بدون یارانه به دلار پدید آورد، بنظر شما چگونه میتوان از توان بخش
دولتی بدون کارفرمای مطلق شدن آن در صنعتی شدن استفاده کرد؟
13. با توجه به سیاستهای تعدیل سرمایهداری که در 24 سال گذشته بدون توجه
به واقعیت اقتصاد ایران که در آن بالاترین و آسانترین راه کسب سود،
فعالیتهای غیر تولیدی و سوداگری است و نادیده گرفتن فرهنگ ایثار و فداکاری
که در دوره انقلاب و دفاع حمسه آفرید، آیا میتوان تنها با منطق بازار
سرمایهداری که هر کس دنبال نفع خودش باشد میتوان به استقلال اقتصادی که
محور اصلی آن صنعتی شدن است دست یافت؟
14. به نظر شما آیا میتوان گفت که از ابزارهای مهم بودجههای سالانه و
برنامههای عمرانی با وجود هزینههای ارزی بیش از 1200 میلیارد دلار، در
جهت وارونه پیشرفت اقتصادی استفاده شده است، چون نتیجه آن افزایش بیکاری
بیش از ده میلیون نفر و چند برابر شدن وابستگی قتصادی ایران به خارج از
کشور بوده است؟
هـ- مسائل بانکی، پولی و ارزی
1. با وجودی که در سالهای 1370-1389 تعداد واحدهای بانکی نزدیک به دو
برابر، داراییهای نظام بانکی 142 برابر [داراییهای خارجی 1051 برابر،
بدهی بخش دولتی 31 برابر و بدهی بخش خصوصی 160 برابر] شده و این امر نشانگر
گسترش شتابان شبکه بانکی، افزایش داراییهای خارجی و افزایش چشمگیر
خدماتدهی بانکی به بخش خصوصی است ولی بخش خصوصی همه جا گله از کمبود
نقدینگی دارند، به نظر شما چگوه میتوان این نیاز را برطرف کرد، با دادن
وامهای بیشتر به بخش خصوصی و یا مدیریت وامهای داده شده به این بخش در
راستای هدایت آن به بخش تولید؟
2. نزدیک به 60 هزار میلیارد تومان بدهی پس داده نشده بخش خصوصی به
بانکهاست، به نظر شما چگونه میتوان از چنین فساد جلوگیری کرد و نظام بانکی
چگونه مدیریت شود تا چنین امری رخ ندهد؟
3. در حالیکه نقدینگی بخش خصوصی از 28/67 هزار میلیارد ریال در سال 1370
با 103 برابر شدن به 2928/8 هزار میلیارد ریال در سال 1389 رسیده است و
سپردههای ارزی سپردهگذاران در نظام بانکی در فاصله 1370-1389 بیش از 225
برابر شده است و این امر نشانگر رشد شتابان سرمایهداری و اهمیت یافتن این
داراییها در نظام بانکی است، سخن از کمبود نقدینگی بخش خصوصی، آیا ناشی از
سوگیری سرمایهها به فعالیتهای غیر تولیدی نیست؟ به نظر شما بانکها چگونه
میتوانند سپردههای مردم را به سوی تولید بکشانند نه غیر آن؟
4. با توجه به اینکه در سالهای 1370-1389 دارایی خارجی بانک مرکزی از 7/3
درصد به 57/7 درصد داراییهای بانک مزبور رسیده است و موجود اسکناس و سکه
هزار برابر از 0/23 درصد به 3/1 درصد و بدهی بانکها به بانک مرزکی با 250
برابر شدن از 7 درصد به 22/6 درصد و بدهی بخش دولتی با 14/5 برابر شدن از
81/8 درصد به 15/2 درصد رسیده است و این ساختار داراییهای بانک مرکزی به
گونهای نزدیکتر تأثیر سیاستهای بانک مرکزی ایران را در گسترش بخش خصوصی و
محدود کردن بخش دولتی و انتشار انبوه پول و اهمیت یافتن داراییهای خارجی
نظام بانکی را میرساند و همه این شاخصها زیر تأثیر سیاستهای تعدیل
سرمایهداری انجام گرفته به نظر شما با توجه به نتایج منفی چنین سیاستهای
بانکی اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی بر اشتغال و توسعه صنعتی کشور، چگونه
میتواند اصلاح شود؟
5. با توجه به اینکه ساختار وامهای پرداختی به بخشهای اقتصادی غیر دولتی
در سالهای 1375-1389 به ترتیب سال بخش کشاورزی 19/9 درصد به 6/2 درصد،
مسکن و ساتمان از 20/5 درصد به 21/6 درصد، صنعت و معدن از 40/5 درصد به
37/5 درصد و بخش خدمات از 19/1 درصد به 34/6 درصد تغییر کرده است و این امر
نشان دهنده کم توجهی نظام بانکی به بخشهای تولیدی جامعه (دو بخش کشاورزی و
معدن 43/7 درصد وامهای بانکی را در سال 1389 دریافت کردهاند) با وجود
اهمیت پایهای ن برای کسب استقلال اقتصادی میباشد، به نظر شما برای تقویت
تولید جامعه که در آن سود سرمایه کمتر از بخش خدمات و ساختمان است چیست؟
6. با توجه به اینکه نقدینگی بخش خصوصی در سال 1391 به بیش از 450 هزار
میلیارد تومان رسیده و به دلیل جاذبههای بخش خدماتی، مسکن و سوداگری توأم
با احتکار و رشد سودپرستی سرمایهداری، بسیاری از تولیدکنندگان را به وسوسه
انتقال سرمایه خویش به این بخشها کشانده است، و هر سال مبالغ عظیمی وام
به این بخشها داده میشود (567/2) درصد راهکار شما برای مهار رشد نقدینگی
که با شتابی افسارگسیخته رشد میکند و از فعالیهای تولید نیز میگریزد
چیست؟
7. با توجه به عملکرد نظام بانکی کشور که جمعآوری سپردههای مردم و
پرداخت سودی زیر نرخ تورم سالانه به آن میباشد و گسیل مستقیم و یا غیر
مستقیم این سپردهها به فعالیتهای غیرتولید که عملا افزایش قیمتها و
افزایش اختلاف درآمدی، افزایش جذابیت سرمایهگذاریهای غیر تولیدی را سبب
شده و بانکها با این عملکرد به عاملی ضد استقلال اقتصادی کشور تبدیل
شدهاند راهکار شما برای دگرگونی وضع کنونی که ثمره بکارگیری دیدگاه
سرمایهداری غیر تولیدی در اقتصاد و فرهنگ کشور است چه میباشد؟
8. با نظام بانکی مبتنی بر سودپرستی، نه تنها سرمایههای پدیدآمده از
سپردههای مردم بسوی فعالیتهای پرسود ولی ویرانگر اقتصادی و فرهنگی گرایش
پیدا میکند، بلکه به دلیل سود اندکی در فعالیتهای کوچک اقتصادی بویژه
دهها میلیون نفری که گروی مناسبی برای دریافت وام ندارند، نمیتوانند با
دریافت وام فعالیت تولیدی خود را گسترش دهند و یا فعالیت تولیدی جدیدی را
آغاز کنند و این امر فضایی را وارونه آنچه که در اصل 43 قانون اساسی آمده
است پدید میآورد و آن گسترش بیکاری و در نتیجه آن گسترش اختلاف طبقاتی و
افزایش شکاف فوق و ثروت در جامعه میباشد، به نظر شما چگونه میتوان راه
حلی برای این مشکل یافت؟
9. بانکها در پی جلپ سپردهگذاران در سپردههای قرض الحسنه چنان ذهن افراد
را به سودپرستی و پولپرستی آلوده میکنند، که اصلاح آن به دلیل نفوذ آن
در ناخودآگاه انسان به امری تقریبا ناممکن تبدیل میشود، بنظر شما چگونه
میتوان از چنین آفتی چامعه را دور داشت؟
10. با توجه به گسترش شبکههای بانکی و رشد روابط پولی همراه با جستجوی
حداکثر سود سرمایه و عمومیت یافتن نگاه سرمایهداری سوداگرانه، به نظر شما
چگونه میتوان به اشتغال کامل بنا بر اصل 43 قانون اساسی دست یافت و نقش
دولت با امکانات سترگ آن و مسئول بودنش طبق قانون اساسی چه میباشد؟
11. با توجه به وجود تورم بالای قیمتها و اثر ویرانگر آن بر عدالت
اجتماعی و اختلاف طبقاتی، بنظر شما چگونه میتوان با تورم مبارزهای موثر
کرد، به ویژه آنکه روشهای لیبرالی اقتصادی 24 سااله اخیر، در مهار آن موثر
نبوده است؟
12. با توجه به انفعال مالیاتها در باز داشتن فعالیتهای اقتصادی تورمزا
و از جمله: احتکار مسکن، زمین ساختمان، مواد اولیه و قطعات مورد نیاز
صنایع، تولیدات کشاورزی فاسد دیر شدنی و ارزان خریدن و گران فروختن محصولات
کشاورزی از سوی میداندارها، چه راهکارهایی را برای جلوگیری از اثرات
ویرانگر این فعالیتها بر عدالت اجتماعی و ایجاد تورم پیشنهاد میکنید؟
13. با توجه به اهمیت محاسبه و انتشار نرخ تورم سالانه و تراکم آن طی
سالها از نظر مدیریت اقتصادی و تأمین عدالت اجتماعی که سرنوشت بیش از 50
درصد از هممیهنان به افزایش سالانه مزد و حقوق بر آن پایه قراردارد، شما
چه سیاستهایی را برای تعیین نرخ تورم و افزایش قیمت کالاهای این طبقات
اجتماعی برای حفظ قدرت خرید آنان در برابر تورم پیشنهاد میکنید؟
14. با توجه به اینکه طبقات مختلف اجتماعی دارای امکانات متفاوتی در
مقابله با نرخ تورم دارند و برخی طبقات حتما بیشتر از نرخ تورم سالانه بهای
کالاها و خدمات خود را افزایش میدهند و این خود یکی از علل تشدید تورم
میباشد و برخی دیگر طبقات مانند مزد و حقوق بگیران و کشاورزان اسیر قدرت
واسطهها و میاندارها و اجارهنشینهای صاحبخانهها هیچگونه وسیلهای برای
دفاع از خود در برابر افزایش قیمتها ندارند، چه راهکارهایی را برای حمایت
از طبقات زیر ستم مالی پیشنهاد میکنید؟
15. با توجه به اینکه دولتها با تغییر سال پایه محاسبه نرخ تورم، امکان
اطلاع از تورم در زمانهای طولانیتر را از عموم مردم میگیرند و در عمل از
آگاهی قربانیان تورم، جلوگیری میکنند، شما چه سیاستهایی را برای اصلاح
آن پیشنهاد میکنید؟
16. با توجه به اینکه فشار تورم و افزایش قیمتها برحسب درآمد و نوع
کالاهای مصرفی طبقات اجتماعی متفاوت است و تورم بطور کلی در کشور محاسبه
میشود و در عمل با انتخاب ضرایب غیر واقعی، فشار ناشی از افزایش قیمت
کالاهای اساسی و اجاره خانه برای طبقات کم درآمد و مستأجران کمتر از واقعیت
نشان داده میشود، شما چه پیشنهادی برای محاسبه نرخ تورم برای طبقات پایین
درآمدی دارید که بیانگر افزایش بهای واقعی کالاها و خدمات مصرفی آنان
باشد؟
17. در حالی که زیر تأثیر هجوم فرهنگ سرمایهداری لیبرال و رشد ثروتپرستی
و کاهش تأثیر اخلاق و معیارهای فرهنگی دینی و ملی، پولپرستی برای بسیاری
حرف آخر را میزند و پولیشدن روابط اقتصادی و تولید برای بازار و خرید از
بازار قدرت بیهمتایی به واسطهها داده است، شما چه راهکارهایی برای زنده
کردن اخلاق دینی و ملی در استفاده درست از پول و از نظام پولی و بانکی
پیشنهاد میکنید؟
18. با توجه به رواج تورم انتظاری و آلوده شدن اذهان بسیاری به استفاده از
موقعیتهای تورمی برای ثروتاندوزی از راه احتکار کالاها، زمین، مستغلات،
سرقفلی، ارز، سکه و غیره شما چه راهکارهایی برای از میان برداشتن ذهنیت
تورم انتظاری دارید، به ویژه آنکه نقدینگی بیش از 470 میلیارد دلاری بخش
خصوصی از روند موجود حمایت میکند؟
19. در حالی که از دو دهه گذشته کشور با نرخ تورم بالایی روبروست و اوج آن
تاکنون سال 1374 با 49/5 درصد میباشد ولی دولتها بویژه در دهه گذشته با
انتشار حجم کلان پول و افزایش زیاد هزینههای جاری بودجه سالانه و رهاکردن
مسئولیت خود در ایجاد صنایع بنیادی در کشور که ضد تورمی است و با وجود
واردات هنگفت کالاها با ارزهای نفتی ارزان بها و ایجاد فراوانی نفتی، تورم
بنیانکن اقتصادی و انرژیدهنده به انتظار تورمی، شما چه راهکارهایی را
برای مبارزه با تورم و انتظار تورمی پیشنهاد میکنید؟
و- ارز:
1. با توجه به اینکه دو سیاست عمده ارزی از نظر تعیین بهای ارز به پول ملی
وجود دارد؛ سیاست ارز گرانبها که پیش از این در ژاپن و اکنون در چین بکار
گرفته میشود و سیاست ارز ارزان بها که در سالهای پیش از انقلاب و در یک
دهه اخیر در ایران بکار گرفته شده است و نتیجه بکارگیری سیاست نخست، صنعتی
شدن و استقلال نسبی اقتصادی و سیاست دوم رشد واردات و افزایش وابستگی یک
جانبه اقتصادی به خارج بوده است، به نظر شما سیاست ارزی مناسب کشور از نظر
تأمین استقلال اقتصادی چه میتواند باشد؟ [ضمن اینکه هیچکدام از سیاستهای
ارزی مزبور منحصرا به نتایج گفته شده ختم نمیشود و نیازمند تدابیر دیگری
نیز میباشد.]
2. در شرایط وجود تورم بالا در کشور و ارزان بها تعیین کردن دلار و ارزهای
خارجی در واقع دولت به تولیدکنندگان و بازرگانان خارجی و داخلی به نسبت
ارزانها، تعیین کردن ارز خارجی یارانه میدهد، که بتوانند به رقابت با
تولیدکنندگان داخلی بپردازند، به نظر شما چگونه میتوان بدون ایجاد بحران
اقتصادی، سیاست ارزی مناسب استقلال اقتصادی کشور را اتخاذ کرد؟
3. در شرایط وجود تورم بالا و اتخاذ سیاست ارز ارزان نسبت به پول ملی،
همانگونه که به هرگونه وارداتی یارانه داده میشود، به واردات کالاهی قاچاق
و از جمله به واردات مواد مخدر نیز یارانه داده میشود و نتیجه آن، زیر
فشار بیشتر قراردادن تولیدات داخلی و رشد مصرف مواد مخدر شده است، چگونه
میتوان با اتخاذ سیاستهای ارزی مناسب استقلال اقتصادی و مبارزه با مصرف
مواد مخدر، وابستگی کشور به ارزهای خارجی را که به شدت افزایش یافته است،
کاهش داد؟
4. با توجه به اینکه اتخاذ سیاست ارز ارزان، به ریال قدرت خرید دروغین
میدهد و به خریدار دلار بیش از چند برابر نرخ واقعی دلار داده میشود،
عملا به هرگونه خروج سرمایه از کشور یارانه داده میشود، بسیاری با تبدیل
پس انداز و دیگر داراییهای خود از ریال به دلار، آنها را در دیگر کشورها
بویژه کشورهای مهاجم سرمایهداری کار میاندازند و این امر، سبب هرز رفتن
ارز و سرمایههای کشور میشود، شما چه راهکاری برای جلوگیری از خروج
سرمایههای ایرانی با اتخاذ سیاستهای ارزی مناسب و استقلال اقتصادی
پیشننهاد میکنید؟
5. از آنجا که در 24 سال گذشته با اتخاد سیاستهای تعدیل اقتصادی
سرمایهداری و بویژه در یک دهه گذشته که درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت
خام افزایش یافته و سیاست تثبیت نرخ ارز به ریال به اجرا درآمده است و به
همین دلایل کالاها و خدمات با ابعادی بیسابقه وارد کشور شده و میشوند و
فرهنگ مصرف از تولید ملی را زیر تأثیر ویرانگر کالاهای خارجی ارزانبها
قرار داده است، به نظر شما چگونه میتوان، افزون بر مهار رشد مصرفگرایی،
فرهنگ مصرف از تولید داخلی را نیز بازسازی کرد؟
6. با توجه به اینکه رشد واردات زیر تأثیر صادرات نفت و تعیین نرخ ارزان
دلار در راستای سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری، بیگانگی از خویش را
در کشور رواج داده و امکان مسافرت به خارج برای بسیاری جهت گردشگری را با
دلارهای ارزان نفتی فراهم کرده، که در برخی سالها هزینه واردات خدمات به 18
میلیارد در سال نیز رسیده(سال 1388) و این امر به شدت رشد از خودبیگانگی
در کشور را افزوده است، بنظر شما چگونه میتوان با اتخاد سیاستهای مناسب،
استقلال اقتصادی و فرهنگی از تشویق دشمن به تهاجم اقتصادی و فرهنگی با
دلارهای ارزان نفتی خودداری کرد؟
7. با توجه به اینکه در 5 سال 1384-1388 درآمد ارزی ایران از صادرات نفت
خام و فرآوردههای نفتی حدود 360/7 میلیارد دلار و 84/4 درصد کل صادرات
بوده در حالیکه صادرات غیر نفتی در ایران در 5 سال مزبور تنها 65/8 میلیارد
دلار و یا 15/6 درصد کل صادرات بوده و همواره در برنامههای عمرانی و در
بودجههای سالانه همانگونه که در قانون اساسی و در وصیتنامه امام(ره) ذکر
شده، مسئولان از کاهش وابستگیی اقتصاد و کشور به صادرات نفت سخن گفتهاند،
ولی در عمل همان ساختار دوره استعمالی(صادرات مواد خام) ادامه یافته،
پیشنهاد شما برای برداشتن گامهای عملی در کاهش وابستگی به درآمدهای ارزی
نفت چیست؟
8. در حالیکه در 5 سال 1384-1388 واردات کالا و خالص واردات خدمات ایران
روی هم 329/1 میلیارد دلار و یا 5 برابر صادرات غیر نفتی و یا بیش از 91
درصد صادرات نفت ایران و یا 77 درصد کل صادرات بوده و این امر بیارتباطی
هزینههای ارزی واردات ایران را به درآمدهای ارزی صادرات غیر نفتی ایران
نشان میدهد، چه راهکارهایی را برای کاهش آسیبپذیری اقتصاد ایران به خارج
پیشنهاد میکنید، بویژه در شرایط کنونی که دشمن به تهاجم سخت اقتصادی نیز
متوسل شده است؟
9. با توجه به واردات 63/5 میلیارد دلاری کالا در برنامه پنجم پیش از
انقلاب و واردات 329/1 میلیارد دلاری کالا در 5 سال 1384-1388 از یکسو و
واردات 13/4 میلیارد دلاری کالا در سالهای 1368 و 70 میلیارد دلاری آن در
سال 1387 که در سال 1388 با کاهش به 66/6 میلیارد دلار رسیده است و در
مقایسه به ترتیب 5/2 برابر، 5/2 برابر و حدود 5 برابر شده اند و این روند
افزایش وابستگی اقتصادی کشور را نشان میدهد، شما چه پیشنهادی برای شکستن
این روند رو به افزایش وابستگی اقتصادی پیشنهاد میکنید؟
10. با توجه به اینکه نیاز ارزی ایران برای واردات کالاها و خدمات تا
دوره ملی کردن صنعت نفت هر سال 100 میلیون دلار بود و این نیاز در اوج خود
در سالهای پیش از انقلاب به 14 میلیارد دلار در سال رسید و رفته رفته با
افزایش به 30 میلیارد دلار در سال 1370 و به حدود 90 میلیارد دلار در سال
1387 رسید و واردات تنها خدمات از 10 میلیارد دلار در سال 1384 به 18
میلیارد دلار در سال 1388 رسید و این امر بیانگر مدیریت ارزی در کشور است،
که با وجود تغییرات بزرگ سیاسی پس از انقلاب، به ادغام اقتصاد کشور در
اقتصاد جهانی اقدام کرده و میکند، به نظر شما چگونه میتوان مدیریت ارزی
کشور را در راستای پدید آوردن اقتصادی مستقل، هدایت کرد؟
11. با تعیین نرخ دلار به ریال بدون توجه به کاهش ارزی ریال زیر عنوان
تقویت ریال، واردات از هر کشور و با هر فنآوری باصرفه شده و انواع کالاها،
ماشینابزارهای، قطعات و مواد اولیه به کشور وارد شده است، این امر
آسیبپذیری اقتصاد کشور چه در استفاده از واردات کالاهای مزبور و چه درباره
بومیکردن فناوری آنها به دلیل پرشمار بودن و تنوع فنی آنها را پدید آورده
است، بنظر شما چگونه میتوان این روند را اصلاح کرد؟
12. با توجه به اینکه تعیین بهای دلار به ریال بیتوجه به کاهش ارزش ریال
به دلیل تورم سالانه آن گرایش صاحبان پسانداز و سرمایه را به انتقال
داراییهای خود به خارج و بویژه ایالات متحده آمریکا افزایش داده است و این
امر عملا بازگرداندن دلارهای دریافتی حاصل از فروش نفت خام به این کشور
میباشد، به نظر شما چگونه میتوان از فرار سرمایههای کشور به خارج
جلوگیری کرد؟
13. با وجود دشمنی آشکار آمریکا به ایران در زمینههای گوناگون و از جمله
تحریمهای اقتصادی، دولتمردان کشور با پایین نگهداشتن بهای دلار به ریال در
عمل دادن یارانه به دلار، تقاضا برای دلار برای انتقال آن به آمریکا را
افزایش دادهاند و این امر به سهم خود بر اعتبار دلارهای بدون پشتوانه
امریکا افزوده است، بنظر شما چگونه میتوان مانع انتقال سرمایه و کمک به
دشمن شد؟
ز- تولید محصولات کشاورزی
1. با توجه به اینکه از 165 میلیون هکتار مساحت کشور تنها 31 درصد و یا
18/8 میلیون هکتار آن زمینهای قابل کشاورزی است و تنها 31/4 درصد این
زمینها و یا 3/5 درصد کل مساحت کشور در سال 1371 زیر کشت آبی بوده است، به
نظر شما چگونه میتوان بر مساحت زمینهای زیر کشت آبی افزود؟
2. با توجه به اینکه 38/7 درصد زمینهای کشاورزی زیر کشت محصولات سالانه
دیم و 21/6 درصد زمینهای آیش آبی و دیم و یا روی هم 60/3 درصد زمینهای
کشاورزی ایران زمینهای زیر کشت دیم و آیش میباشند، بنظر شما چگونه
میتوان بر مساحت زمینهای زیر کشت افزود؟
3. با توجه به اینکه از حدود 60 هزار کاریز ایران اکنون تنها 23 سهزار
کاریز آباد هستند و در سالهای پس از دفاع مقدس تا کنون بیش از 1200 میلیارد
دلار صرف واردات کالا و خدمات شده است ولی تعداد اندکی از کاریزهای رها
شده آباد شدهاند بنظر شما چگونه میتوان با آبادانی کاریزها، شاهرگهای
زندگی روستاهای ایران را بازسازی کرد؟
4. با توجه به اینکه حدود 25 هزار روستا در سالهای پیش از انقلاب و 15
هزار روستا در سالهای پس از انقلاب از جمعیت خالی شدهاند و بخش قابل توجهی
از روستاهای موجود دارای جمعیت اندک و در حال خالی شدن از جمعیت هستند،
(در سال 1385 حدود 20 درصد روستاها کمتر از 25 نفر و 46 درصد کمتر از 50
نفر جمعیت داشتهاند) به نظر شما چگونه میتوان روستاهای خالی از جمعیت شده
را دوباره آباد کرد؟
5. با توجه به اینکه در سال 1382 حدود 35 درصد از 3/5 میلیون
بهرهبرداریهای با زمین، مساحتشان کمتر از یک هکتار بوده و
بهرهبرداریهای کشاورزی جمعی (بنه، صحرا و ..) پیش از اصلاحات ارزی
آمریکایی محمدرضاشاه، به بهرهبرداریهای غیر جمعی حداکثر خانوادگی محدود
شدهاند و مالکیت فردی سرمایهدارانه رشد یافته است، بنظر شما چگونه
میتوان با استفاده از روشهای تعاونی داوطلبانه، سازماندهی تولید کشاورزی
را جمعی و از کاهش جمعیت روستاها جلوگیری کرد؟
6. با توجه به اینکه در مورد بسیاری از محصولات کشاورزی بویژه محصولات
زودفاسد شدنی مانند میوه و سبزیها و تفاوت قیمت خرید محصولات از کشاورز با
قیمت همان محصول در فروش به مصرفکننده نهایی، گاه ده برابر است، وشبکه
واسطهها، میداندارها و فروشندگان خرد فقر را به تولیدکنندگان محصولات
کشاورزی و خریداران نهایی آنها تحمیل میکنند و نتیجه آن وارد کردن
زیانهای نابودگرانه به تولیدکنندگان کشاورزی میباشد، شما چه پیشنهادی
برای کاهش هزینههای توزیع به نفع تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و
مصرفکنندگان این محصولات دارید؟
7. با توجه به فروش دلار و دیگر ارزها به بهایی ارزان از سوی بانک مرکزی و
واردات محصولات کشاورزی با آنها، که در عمل یارانه دادن به تولیدکنندگان
خارجی است در حالیکه تولیدکنندگان محصولات کشاورزی به دلیل تورم سالانه
هزینههای تولیدشان بالاتر از محصولات کشاورزی وارد شده به کشور است، شما
چه راهکارهایی را برای حمایت از تولیدکنندگان کشاورز داخلی پیشنهاد
میکنید؟
8. با توجه به اینکه همه کشورهای صنعتی به نوعی دادن یارانههای هنگفت به
تولیدکنندگان محصولات کشاورزی داخلی(برای نمونه نمونه آمریکا با چندصد
ملیارد دلار یارانه در سال) هم بهای محصولات کشاورزی داخلی برای مصرف کننده
داخلی را پایین نگهدارند و هم امکان صادرات آن به کشورهای دیگر را ممکن
میگردانند و واردکنندگان محصولات کشاورزی جهان غیر صنعتی را به کشور خود
وادار به ارزان فروشی این محصولات میکنند، ولی در ایران نه تنها به
تولیدکنندگان محصولات کشاورزی یارانهای داده نمیشود، بلکه با تعیین قیمت
تضمینی محصولات کشاورزی تولید داخلی بر مبنای کالاهای وارداتی همانند خارجی
آنهم با دلارهای ارزان نفتی، در واقع سبب نابودی تولید داخلی میشوند، شما
چه راهکارهایی را برای حل این مشکل در نظر دارید؟
9. با توجه به اینکه کشاورزان کمزمین و کمسرمایه داری توانایی بازار
رسانی محصولات کشاورزی خود را ندارند و صنایع تبدیلی این محصولات در محل
تولید وجود ندارد، شما چه راهکارهایی را برای گسترش صنایع مزبور پیشنهاد
میکنید؟
10. با توجه به اینکه از گذشتههای دور، روستاهای ایران دارای دو ویژگی
کشاورزی و صنعتی(صنایع دستی) بودهاند و دلیل بقای آنها و بینیازی به
شهرها و خوداتکایی آنها وجود این صنایع بوده است، شما چه راهکارهایی برای
ایجاد و گسترش صنایع دستی در روستاها با توجه به اهمیت آنها در افزایش
درآمد روستاییان و بقاء فرهنگ بومی که در تولیدات صنایع دستی ایران بازتاب
میشود، پیشنهاد میکنید؟
11. با توجه به رشد روابط سرمایهداری در روستاها و اجبار روستاییان در تک
محصولی کردن تولیدات خود و از میان رفتن تنوع محصولات روستاییان و وابسته
شدن مصرف آنان به بازار و در نتیجه وابستگی دوگانه به بازارهای فروش
محصولات خویش و خرید نیازهای خویش از ارزان فروختن و گران خریدن به آنان
تحمیل میشود، شما چه پیشنهادی برای افزایش خوداتکایی روستاییان و روستاها
در خود مصرفی پیشنهاد میکنید؟
12. با توجه به پایین بودن درآمد روستاییان با وجود تلاش همه جانبه
خانواده روستایی و افزایش فرهنگ سودطلبی و بیگانگی از خویش افزون بر مهاجرت
میلیونها نفر از روستاها که نتیجه آن به کاهش جمعیت روستانشین به نفع
جمعیت شهرنشین انجامیده، انتقال سرمایهها از روستاها و بکارگیری آن از
خرید خانه در شهرها و یا بکارگیری آن در فعالیتهای واسطهگری، افزون بر
کاهش نیروی کار جوان، کمبود سرمایه را در محیط روستایی سبب شده است، بنظر
شما چگونه میتوان انباشت سرمایههای انسانی و مادی را در روستاها پدید
آورد و از خروج آنها چلوگیری کرد؟
13. با توجه به تمرکز شدید ثروت در طبقات محدودی از جمعیت و بکارگیری آن
در فعالیتهای غیرتولیدی و از جمله خرید و احتکار زمین و ساختن ویلاهای
تفریحی و نبود هیچگونه نظارتی بر این امر، زمینهای کشاورزی بسیاری از
روستاها و بویژه زمینهای کشاورزی گرانبهای استانهای همجوار دریایی
کاسپی(دریای خزر) مورد هجوم این فعالیتها قرار گرفته و از زمینهای
کشاورزی مرغوب کشور کاسته میشود، شما چه پیشنهادی برای جلوگیری از نابودی
زمینهای کشاورزی بسیاری از روستاها و بویژه زمینهای کشاورزی پیشنهاد
میکنید؟
14. با توجه به اهمیت استفاده از وسایل نوین کشاورزی و شیوههای جدید کشت،
داشت، برداشت و نگهداشت و پایین بودن درآمد روستائیان و کوچگی مساحت
زمینهای آنان و نبود تعاونی و اینکه در سال 1382 از 22 نوع ماشین کشاورزی
مورد استفاده در بهرهبرداریهای کشاورزی تنها مالکیت بهرهبرداران
تیلر(30درصد)، سمپاشپشتی(51درصد)، موتور پمپ آب دیزلی(69/7درصد) و
الکتروپمپ(77/4درصد)، بیشتر از 15/3 درصد بوده است و بازمانده آن متعلق به
دیگران(فروشندگان خدمات) بوده است و این امر هزینههای سنگینی را به
کشاورزان فاقد ماشین آلات تحمیل میکند، بنظر شما چگونه میتوان هزینههای
استفاده از ماشین آلات را کاهش داد؟
15. با توجه به کوچکی اغلب زمینهای کشاورزی و کوچکتر شدن رفتهرفته آنها
زیر تأثیر ارثبری، چگونه میتوان بهرهبرداریهای کشاورزی را همانند
واحدهای صنعتی از خرد شدن بیشتر در اثر ارثبری رهایی بخشید؟
16. با توجه به اینکه بسیاری از ماشینآلات کشاورزی در دیگر کشورها و با
توجه به شرایط، زمین، آب و هوا و نوع محصولات آنها طراحی و ساخته شده ااست،
به نظر شما چگونه میتوان فناوری این ماشینآلات را بومی و سازگار با
شرایط داخلی و منطقهای کرد و ماشین ابزارهای کشاورزی جدید و مناسبتر
طراحی و تولید کرد؟
17. با توجه به کوچک بودن مساحت بسیاری از بهرهبرداریهای با زمین
کشاورزی و وجود وقت آزاد برای بسیاری از روستاییان، چگونه میتوان بسته به
شرایط، افزون بر کشتکاری، باغداری و صنایع دستی و فعالیتهای دیگری را در
روستاها و بهرهبرداریهای کشاورزی آن ایجاد کرد و روستاها را محدود به
فعالیتهای کشاورزی ندید؟
18. باتوجه به بی راهی نظام آموزشی کشور بویژه در زمینه علوم انسانی و
نادیده گرفتن و تجربههای حرفهای سنتی در زمینههای گوناگون کشاورزی و دور
شدن آموزشدیدگان و با سوادان از واقیعتها و مسائل روستایی و کشاورزی
سنتی ایران که برپایه چندهزار سال تجربه بشری و در انطباق با شرایط ایران
بوجود آمدهاند، به نظر شما چگونه میتوان از ظرفیتهای سترگ و گرانبهای
تجربههای کشاورزی ایران در آموزش از ابتدایی تا عالی به گونهای استفاده
کرد که افزون بر انتقال این آموزشها و بهبود آنها با فناوریهای تازه به
نسلهای جدید، شوق زندگی و کار در روستاها را در دلها تقویت کرد؟
19. با توجه به از میان رفتن مدیریت یکپارچه روستاها پس از اصلاحات ارزضی
1342 و خرد شدن زمینهای کشاورزی و رشد مهاجرت از روستاها به شهرها که تا
کنون ادامه یافته و به خالی از جمعیت شدن 40 هزار روستا انجامیده است،
ضرروت وجود مدیریتی کارآمد، یکپارچه برای هر روستا پدید آمده است، به نظر
شما چگونه میتوان برای هر روستا مدیریتی بر پایه منافع جمعی روستا و با
مشارکت همگی روستاییان و مستقل از دخالتهای گوناگون پدید آورد؟
20. با توجه به واردات محصولات کشاورزی علوفه برای دام، دانههای روغنی
برای صنایع روغن نباتی، گندم و محصولات صنایع غذایی که در سال 1389 بیش از
18 میلیون تن بوده است، شما چه راهکارهایی را برای تولید این کالاها در
داخل و قطع وابستگی کشور در زمینه محصولات کشاورزی و محصولات صنایع غذایی
پیشنهاد میکنید بویژه اینکه در شرایط تهاجم اقتصادی آمریکا جلوگیری از
فروش موارد غذایی و محصولات کشاورزی به ایران امری کالا قابل پیشبینی است؟
21. صادرات محصولات کشاورزی که عموما به طور فلهای انجام میگیرد، با
توجه به نقش واسطهها و صادرکنندگان کمترین تأثیر را بر افزایش درآمد
روستاییان میگذارد، در حالیکه فراوری این محصولات در صنایع تبدیلی و بسته
بندی در محل تولید میتواند، افزون بر ارز آوری برای کشور، افزایش درآمد و
اشتغال روستاییان را سبب شود، نظر شما در این مورد چیست؟
22. واردات 4/4 میلیون تنی محصولات صنایع غذایی که به تنهایی ده درصد کل
واردات به لحاظ وزنی در سال 1389 بوده است نه تنها وابستگی بیمنطق کشور به
این محصولات را نشان میدهد بلکه نشانگر گرایش به ادغام اقتصاد ملی به
اقتصاد سرمایهداری جهانی و شرکتهای فراملی آن نیز میباشد، به نظر شما
چگونه میتوان از این وابستگی رهایی پیدا کرد؟
23. در تقسیم کار بینالمللی استعماری که در دوره امپریالیسم نیز همچنان
پابرجاست کشورها به دو گروه صادرکنندگان کالاهای ساختهشده و صادرکنندگان
موارد خام تقسیم میشوند، با توجه به اینکه ایران همچنان صادرکننده مواد
خام و از جمله محصولات کشاورزی میباشد و بهای این محصولات به دلیل
یارانههای فراوانی که کشورهای صنعتی به تولیدکنندگان محصولات کشاورزی خود
میدهند در بازار جهانی پایین است شما چه راهکاری را برای جلوگیری از صدور
خام این محصولات پیشنهاد میکنید؟
24. در حالیکه در سال 1389 بیش از 18 میلیون تن محصولات کشاورزی وارد کشور
شده، تنها 4/4 میلیون تن و یا کمتر از یکچهارم محصولات کشاورزی صادر شده
است، افزون بر اینکه به دلیل پایین بودن بهای محصولات کشاورزی وارد شده به
دلیل یارانههای پرداختی به خریداران دلار برای واردات این محصولات، بطور
مستقیم و یا پس از فرآوری آن در داخل، این محصولات برای دستیابی به سود
بیشتر بوسیله صادرکنندگان صادر میشود و برآن نام »صادرات محصولات کشاورزی
ایران« مینهند، بنظر شما چگونه میتوان وابستگی غذایی کشور و وابستگی به
مصحولات کشاورزی بیگانه را با توجه به ظرفیتهای فراوان کشاورزی کشور از
میان برداشت؟
25. با توجه به اینکه محصولات دامی ایران بویژه دام سنگین برای تولید شیر و
گوشت به علوفه وارداتی متکی هستند و مرغداریهای کشور وابسته به خوراک مرغ
وارداتی، شما چه پیشنهادی برای درونی کردن این تولیدات ضروری دامداریها و
مرغداریها پیشنهاد میکنید؟
26. با توجه به اینکه به دلایل گوناگون ضایعات محصولات کشاورزی و دامی در
کشور بسیار بالا و تا 30 درصد تولید میباشد شما چه راهکاری را برای
جلوگیری از ضایعات که موجب افزایش درآمد تولیدکنندگان و افزایش محصول برای
مصرف نهایی میشود، پیشنهاد میکنید؟
27. با توجه به امکانات سترگ بالقوه در پرورش ماهی و میگو که در آبهای
داخلی و در کنارههای خلیج فارس و دریای کاسپی(خزر) وجود دارد و به دلیل
دسترسی به دریاهای آزاد از راه خلیج فارس امکانات تقریبا نامحدودی برای
ماهیگیری وجود دارد و از این امکانات به دلایل گوناگون هنوز استفاده لازم
نشده است، شما چه پیشنهادی برای رشد متناسب پرورش ماهیان و میگو و صید ماهی
پیشنهاد میکنید؟
28. با توجه به اینکه مدیریت کارآمدی برای حفظ و نگهداری و توسعه
چراگاهها(مراتع) و جنگلهای کشور تاکنون انجام نشده و عواملی از جمله چرای
بیش از اندازه دام(تا 3 برابر ظرفیت رویش مراتع) نابودی چراگاهها و جنگلها
را فراهم کرده و قطع بیرویه درختان جنگلی و سکونت دامداران با دامهایشان
رد جنگلها و تصرف غیرقانونی زمینهای چراگاها و جنگلها موجبات نابودی
جنگلها و چراگاهها را فراهم کرده است، شما چه پیشنهادی برای حفظ این منابع
زندگی بخش دارید؟
29. با توجه به اینکه با گسترش جهانبینی سرمایهداری سودپرست در کشور
تولیدکنندگان و از جمله تولیدکنندگان محصولات کشاورزی ایران به اخلاق کمتر
اهمیت میدهند و این رویه به چرخههای زیست محیطی در ایران آسیبهای جدی
وارد کرده است، به نظر شما چگونه میتوان با تقویت اخلاق دینی و ملی مانع
وارد شدن آسیبهای جدی ناشی از تولید و مصرف شد و ضایعات و زبالهها را به
حداقل رساند؟
ح- تولید صنایع دستی:
1. افزون بر شکست ایران از روسیه در دوره قاجارها که به تجزیهی
ایران انجامید دو کودتای 1299 و 1332 به بهانه ایجاد و رشد صنایع ماشینی،
زمینه ناتوانی رشد صنایع دستی ایران را فراهم کردند. سیاست ارزانبها تعیین
کردن دلار در سالهای پس از کودتای آمریکایی 1332 و در یک دهه اخیر که سیل
کالاهای ارزان قیمت خارجی را وارد بازارهای ایران کرد، فرهنگ مصرف ایران را
به گونهای دگرگون کرد که تولیدات صنایع دستی بسیار ایران حتی بازارهای
داخلی خود را از دست دادهاند و دچار رکود ویرانگر شدهاند، بنظر شما چگونه
میتوان، این صنایع را دوباره پویا کرد؟
2. با توجه به اینکه صنایع دستی ایران که بخش مهمی از آنها صنایع دستی
خانگی، روستایی و ایلی هستند و به همین دلیل دارای امکانات گستردهای برای
تولید با بهایی ارزان میباشند و ویژگی دیگر این صنایع اتکای آنها به مواد
اولیه کشاورزی، دامی و در ارتباطی تنگاتنگ با زندگی سنتی ایران میباشد و
وجود آنها ماندگاری در روستاها و زندگی ایلی را ممکن میگرداند و کمبود
درآمد خانوارهای تولید کنندگان محصولات کشاورزی را جبران میکند، چند
دههای است که دچار بحرانی نابودگر شدهاند، به نظر شما چگونه میتوان با
استفاده از فناوریهای جدید و طرحهای نوین این صنایع و خانوادههای تولید
کننده آن را مورد حمایت موثر قرار داد؟
3. صنایع دستی ایران که بیانگر فرهنگ اصیل ایران از بن تاریخ تاکنون است و
یکی از دلایل ماندگاری این فرهنگ بازتاب آن در تولید صنایع و مصرف آن
بوسیله ایرانیان میباشد و متقابلا گسترش مصرف این تولیدات به رشد و
بالندگی فرهنگ میانجامد، بنظر شما چگونه میتوان صنایع دستی ایران را بر
پایه بنیانهای آن روزآمد کرد؟
4. با توجه به اینکه مراکز آموزشی میتوانستند عامل تداوم فرهنگ و تولید و
از جمله تولید صنعتی و صنایع دستی میباشند ولی از همان آغاز ایجاد مراکز
آموزشی و بویژه آموزش عالی، غربگرایی و نفی هر آنچه سنتی است و از جمله
صنایع دستی مورد نظر برنامهریزان بوده است، استادان صنایع دستی ایران به
مراکز آموزشی ابتدایی تا عالی راه نیافتند و به همین دلیل میتوان برای همه
صنایع دستی ایران دانشکدههای تخصصی بوجود آورد و فرهنگ مصرف تولیدات
صنایع دستی را نیز گسترش داد تا چرخه تولید و مصرف سبب پیشرفت این صنایع
شوند؟
5. با توجه به بیکاری بیش از ده میلیون تن از هممیهنانمان بویژه در
استانهای مرزی کشور با وجودی که در سال 1389 نرخ بیکاری در کشور 13/5 درصد
بود، نرخ بیکاری در استانهای کرمانشاه، لرستان و بلوچستان به ترتیب 27/2
درصد، 27/3 درصد و 35/3 درصد بوده است و توجه به این نکته که در هر روستای
ایران مواد اولیه و ابزارهای صنایع دستی و مهارتهای آن وجود دارد، استفاده
از صنایع دستی با کاهش و یا از میان برداشتن سود واسطهها و با تشکیل
وزارت صنایع دستی و صنایع کوچک، میتوان انقلابی در ایجاد شغل پدید آورد،
نظر شما در این باره چیست؟
6. اگر چه صنایع کوچک(زیر ده نفر شاغل) به دلیل استفاده از ماشینابزار با
صنایع دستی دارای اختلاف بزرگی از نظر وابستگی آنها به صنایع بزرگ
میباشند، ولی وجود برخی عوامل مثبت و مزیتهای صنایع دستی خانگی، روستایی و
ایلی مانند کار در محیط خانه، خذف رفت و آمد، خویش فرما بودن، خذف
هزینههای محل کار و انبارداری و غیر، صنایع کوچک میتوانند در محیطههای
خانگی، روستایی و ایلی با استفاده از آشنایی که اکثر هم میهنان از فرهنگ
تولید صنعتی و کار جسمی دارند، با کمترین سرمایه، همچون بسیاری از کشورهای
صنعتی با ایجاد شغل و تولیدات خویش تحولی بنیادین در صنعتی شدن ایران
ایجاد کنند، به نظر شما چگونه میتوان توسعه صنایع کوچک را به سرانجام
رساند و به عدالت اجتماعی و استقلال اقتصادی که از هدفهای اساسی قاون اساسی
و اندیشه امام(ره) میباشد دست یافت؟
7. با توجه به یارانههای هنگفتی که از راه فروش دلار ارزان برای واردات
به تولیدکنندگان خارجی و از جمله تولید کنندگان صنایع دستی آنها داده
میشود، به نظر شما چگونه میتوان بجای آن با دادن یارانه به تولیدکنندگان
صنایع دستی و صنایع کوچک بویژه در نقاط محروم و از این مهمتر نقاطی از میهن
که در مرزها و در معرض تهاجم فرهنگی و اقتصادی هستند اشتغال، تولید و
امنیت ایجاد کرد و به همبستگی ملی و عدالت اجتماعی برای ایرانی یکپارچه
افزود؟
ط- صنایع ماشینی:
1. با توجه به اینکه پدیداری ماشین بعنوان نیروی محرکه و پدیداری ابزارهای
ماشینی در شرایط تسلط نظام سرمایهداری سودپرست بر آن در انگلستان و سپس
در چند کشور دیگر رغبی و بویژه امریکا، دنیای جدیدی از نظر سلطهگری را
پدید آورد و چند کشور صنعتی را به کل اقتصاد جهان مسلط کرده و هدف این تسلط
دسترسی این کشورها به مواد خام و نفت و گاز ارزان بها و صادرات محصولات
عمدتا صنعتی خویش به کشورهای صادرکننده مواد اولیه میباشد، بنظر شما چگونه
میتوان به این ابزار (ماشین) جادویی بدون خودباختگی و بر پایه فرهنگ دینی
و میل دست یافت؟
2. با توجه به اینکه نخستین اقدامات بنیانگذاری صنایع ماشینی در کشور از
آخرهای دوره قاجاریان و بویژه در دوره پس از کودتای 1299، آغاز شد و ویژگی
اولی پیوند ماشین با صنایع دستی ایران و صنعتگران آن و دومی بیتوجهی به
صنایع ایران و صنعتگران آن بود، به نظر شم با توجه به تجربه نودساله صنعتی
کردن ایران و ناکامی آن، حتی در شرایط کنونی که فناوریها رشد جهشی
کردهاند، توجه به بنیانهای داخلی صنعت و صنعتگران داخلی برای صنعتی شدن
ضرورت دارد؟
3. با توجه به اینکه کشورهای صنعتی با دادن یارانههای گوناگون بویژه برای
پژوهشهای نظامی و انتقال دستآوردهای فناوری آن به صنایع غیر دفاعی و
هزینههای گزاف شرکتهای بزرگ پژوهش و دستابی به فنآوریهای تازه، صادرات
ماشین ابزار و فناوریهایشان همواره مانند کالاهای مصرفی آنها دچار دگرگونی
میشوند و در واقع صادراتشان در زمینه وسایل تولید و فن آوریهایشان از
همان آغاز صدور کهنه شده است و کشورهای وارد کننده مجبور به واردات نسل
جدید آنها میباشند، به نظر شما چگونه میتوان با پژوهشهای داخلی که از
عهده تولیدکنندگان بخش خصوصی داخلی خارج است، از کهنگی ابزارهای وارداتی تا
بومی کردن فناوری آنها جلوگیری کرد؟
4. با توجه به هیاهوی فراوانی که در سطح جهانی و در داخل کشور بوسیله
کارشناسان، دانشگاهیان، مسئولان و حتی مدیران شرکتهای صنعتی دولتی پیش از
واگذاری درباره ناکارآمدی بخش صنعتی دولتی ابراز و فضاسازی شده و میشود و
تجربه 24 سال اجرای سیاستهای تعدیل اقتصاد سرمایهداری در کشور و واگذاری
صنایع دولتی به بخش خصوصی به دلیل بالاتر بودن سود سرمایههای واسطهگری
نسبت به سود سرمایههای صنعتی، ناکارآمدی صنایع خصوصی شده در صنعتی کردن
ایران نشان میدهد، به نظر شما چگونه میتوان همانگونه که در قانون اساسی
آمده، از بخش دولتی بعنوان محور اصلی و از بخشهای تعاونی و خصوصی بعنوان
مکمل آن برای صنعتی کردن کشور استفاده کرد؟
5. تجربه افتخار آفرین صنایع دفاع که دارای مدیریت دولتی هستند، نشانگر
چگونگی استفاده از مدیریتی توانمند و مسئول برای تحقق صنعتی کردن ایران
میباشد، به نظر شما چگونه میتوان این نوع مدیریت را که برخواسته از مدیریت
حاسه آفرین جبهههای دفاع مقدس نیز میباشد، در مدیریتهای دولتی و از جمله
در ایجاد صنایع صنعتی کنده ایران بکار گرفت و از دام سودپرستی
سرمایهدارانه دستکم از سوی مدیران صنایع دولتی و دیگر پشتیابانهای فرهنگ
سرمایهداری رهایی یافت؟
6. با توجه به اینکه حتی در کشورهای سرمایهداری به جز انگلستان که در
هنگام صنعتی شدن بیرقیب و بزرگترین مستعمرهدار جهان بود، همه کشورهای
سرمایهداری دستکم در آغاز صنعتی شدن خود و در بحرانهای پدید آمده (مانند
نابودی آلمان و ژاپن پس از جنگ دوم جهانی) از فلسفه دفاع از منافع ملی برای
صنعتی کردن کشور و بازسازی آن استفاده کرده و دولتهای این کشورها
بزرگترین حامی بخش خصوصی تولیدی به شیوههای گوناگون بوده و اکنون
نیزهستند، به نظر شما در کشورهای جهان سوم و بویژه در ایران چگونه میتوان
از دام اندیشههای لیبرالیسم اقتصادی که بجای دفاع تولید داخلی، با دلارهای
ارزان نفتی، عملا از تولیدکنندگان خارجی دفاع میکنند، نجات داد؟
7. آنگونه که تاریخ صنعتی شدن کشورهای صنعتی کنونی نشان میدهد، تنها
کشوری که الگو و نمونه برای تدوین نظریه سرمایهداری از سوی آدام اسمیت
بنیانگذار دانش اقتصادی سرمایهداری قرار گرفت، انگلستان بود که انقلاب
صنعتی ماشینی در آن رخ داد و بالاترین سود سرمایه در این کشور سود سرمایه
تولید صنعتی ماشینی بوده و بهمین دلیل از هر راهی حتی راهزنی دریایی
ثروتها و داراییهای در جستجوی سود توسط صاحبانشان به آن فعالیتهای صنعتی
میپرداختند، حال اگر در کشوری بالاترین سود در غیر تولید باشد و صاحبان
ثروت و دارایی در پی حداکثر سود سرمایه باشند (قانون اساسی سرمایهداری سود
پرست)، چگونه صنعتی شدن و تولید رشد میکنند و به نظر شما چگونه میتوان
این قانون سودپرستانه را حذف کرد و با اخذ مالیات از فعالیتهای پرسود غیر
تولیدی، از تولید و از جمله تولید صنعتی حمایت کرد؟
8. با توجه به اینکه از کودتای 1299 رضاخان و کودتای امریکایی محمدرضاشاه و
از زمان اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری در ایران سرمایهداری
پدید آمده و رشد کرده و فرهنگ و الزامات »قانونی« خود را فراهم کرده است و
با وجود تنوع بسیار نظری و تجربی در کشورهای سرمایهداری از نظر میزان
دخالت دولت در اقتصاد و با وجود اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که
در آن سرمایهداری همچون نظام سوسیالیستی نفی شده است، بنظر شما چرا بدترین
نوع سرمایهداری که بیمسئولیتی مدیران در برابر نتایج بکارگیری این نظریه
غیرسازگار با قانون اساسی، با فرهنگ و دین و آیین اسلامی و منافع ملی
ایران به اجرا در آمده است؟
9. بنیانگذار دانش اقتصادی که انگلستان را معیار عینی نظریهپردازی خود
قرار داده بود بر این باور بود که همه امور را به بازار -محل برخورد عرضه و
تقاضای کالاها و خدمت- باید سپرد تا خود به خود و با دستی نامرئی زیر
تاثیر سودپرستی آدمها، بهترین تخصیص منابع صورت گیرد و ثروت در کشور تولید
شود، با توجه به اینکه »آزادی« در بازار جهانی را نیز موجب ثروتمندی همه
کشورها از نظر تقسیم کار بینالمللی بر پایه مزیتهای کشورها میدانست، ولی
در عمل صنعتی شدن انگلستان و خوی مهاجم سرمایهداری که ریشه در بردهداری
یونان و روم و کشتارهای میلیونی سرخ پوستان امیرکا و برده کردن میلیونی
سیاهپوستان آفریقا دارد، مانع از هر گونه صنعتی شدن دیگر کشورها میشد، آیا
کشورهای دیگری که پس از انگلستان صنعتی شدند از این نظریه ساتفاده کردند،
که مسئولان ایرانی برای صنعتی شدن همان نظریه را بکار گرفته و میگیرند؟
10. آنگونه که تاریخ صنعتی نشان میدهد، ناممکن بودن رقابت تولیدات صنایع
که با ماشین آلات و فنآوریهای وارداتی تولید شده بودند با تولیدات کشور
صنعتی متقدم (انگلستان آنروز)، نظریه اصلاح شده سرمایهداری را پدید آورد
که منطق با شرایط آن روز آلمان بود، فردریک لیت آلمانی با طرح این پرسش که
چگونه میتوان با پشتیبانی دولت از تولیدکنندگان صنعتی که ناتوانی آشکاری
برای رقابت با تولیدات انگلیس دارند، صنعتی شد حمایت از تولید کنندگان
داخلی را دست کم تا مرحله بلوغ و توانمندی آنها به انجام رسانده افزون بر
این بر خلاف نظریه آدام اسمیت، دنبال حداکثر سود سرمایه بودن را با تأمین
منافع ملی تلفیق و دفاع از منافع کارگران و منافع مصرفکنندگان و شرکت عملی
دولت، سرمایهداران، کارگران و مصرفکنندگان در تأمین منافع ملی پیشنهاد
کرده و با اجرای چنین نظریهای آلمان و سپس ژاپن وامریکا صنعتی شدند، به
نظر شما چگوه میتوان با فضای دشمنانه پدیدار شده میان منافع تولید کنندگان
و کارگران، منافع مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، منافع دولت، شهرداریها
واسطهها و احتکارکنندگان و واردکنندگان با منافع تولیدکنندگان ایران را
صنعتی کرد؟
11. با توجه به مدیریت دفاع و صنایع دفاعی و آمادگی بسیاری برای کار جهادی
آیا امکان ندارد بسیجی همه جانبه برای صنعتی کردن ایران، بدون مطلق کردن
سود و پرستش آن در ایران انجام گیرد؟
12. در سطح کنونی جهان که سرمایه و فناوری امریکایی تقریبا همه کشورهای
صنعتی و بویژه هفت کشور صنعتی »سران« را زیر سلطه دارد و همین گروه کشورها
اکنون تهاجم نظامی و تروریستی به سوریه و تهاجم اقتصادی به ایران را در
برنامه اجرایی خود دارد، بنظر شما اتخاد سیاستهای تعدیل اقتصادی
سرمایهداری که به ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد سرمایهداری جهانی
انجامیده، جایی برای حفظ استقلال اقتصادی باقی گذاشته است؟
13. با توجه به اهمیت وجود استقلال اقتصادی برای تداوم استقلال سیاسی و
فرهنگی بنظر شما با توجه به قانون اساسی چگونه میتوان به استقلال اقتصادی
همراه با عدالت اجتماعی دست یافت؟
14. برخی کشورهای در راه صنعتی شدن از جمله کره جنوبی، تایوان و ... و یا
کشوری مانند ترکیه کا پایگاه اصلی امریکاییها در خاورمیانه است در واقع
کشورهای اشغال شده امریکا هستند و ناچار به پذیرش فرهنگ امریکایی و همراهی
با اقدامات تهاجمی امریکا میباشند، ایا این کشورها میتوانند الگوی توسعه
صنعتی ایران باشند، با توجه به اینکه مزیت ایران برای غرب نفت و گاز و مواد
پتروشیمی و معدنی فراوان و بازار مصرفی آن میباشد؟
15. با توجه به اهمیت صنایع سنگین و ماشین سازیها و مراکز پژوهشهای فنی و
فناوری برای پیشرفته صنعتی آیا میتوان بدون وجود چنین امکاناتی صنعتی شد و
آن را صنعتی شدن نامید؟
16. بنظر شما آیا با مدیریتهای پدید آمده پس از دفاع که به اربابی، رئیس و
سروری و خانی بیشتر شباهت دارد تا مدیریتهای اخلاصگرایانه، جهادی،
بسیجی، ایثارگرایانه، کار برای رضای خدا، میتوان نیروی کار را به کار با
کمیت و کیفیت مناسب در صنایع فرا خواند؟
17. آیا در ایران با تحمیل فقر، بیکاری، تهدید، تحقیر میتوان نیروی کار
صنعتی را بکار بعنوان امری خوشایند و عبادتگونه بدون توجه، میزان پاداش
دعوت کرد؟
18. آیا صرفا با پاداش مادی میتوان خدمت موثر را از نیروی کار صنعتی ایران انتظار داشت؟
19. با توجه به ناخورسندی بخش اعظم نیروی کار صنعتی از شرایط کار موجود در
کشور و کاهش معیارهای اخلاقی در انجام وظایف در کارگاههای صنعتی و اهمیت
نقش مدیر در بازدهی کار، شما چه الگویی را برای مدیریت صنایع ایران پیشنهاد
میکنید؟
20. آیا با پیشنیه انقلاب و دفاع مقدس و حضور تقریبا همگان در این حماسه
غرور آفرین ملی، میتوان با مدیرانی اشرافی از نیروی کار در محیطهای صنعتی
و دیگر مدیریتها استفاده کرد و یا با دادن شعارهای فراوان در خدمت گذار
بودن مدیران حقوق و پاداشهای گزاف به آنان داد و زندگی اشرافی را برای آنان
تأمین کرد، ولی از قربانیان تورم انتظار فداکاری داشت؟
21. آیا مدیرانی که سودهای تولیدات صنعتی راهی خارج میکنند و یا آنها را
در فعالیتهای غیر تولیدی برای سود بیشتر بکار میاندازند و از پداخت مزد و
حقوق کارکنان و تأمین آسایش آنان خود داری میمکنند میتوانند مدیرانی
موثر در جلب اعتماد و حمایت کار درکارخانهها باشند؟
22. آیا مدیرانی صنعتی که با شگردهای گوناگون و از جمله با اخذ وام از
بانکها و بازپس ندادن آنها به گرآوری ثروت و انتقال به خارج و یا استفاده
از آنها در فعالیتهای سوداگرانه و احتکاری میپردازند میتوانند از
کارکنان خویش توقع کاری موثر داشته باشند؟
23. در بخش صنایع دولتی که به بهانه زیاندهی آنها را به بخش خصوصی واگذار
کردند هیچ دلیل منطقی درباره علتهای زیان دهی این صنایع ابراز نکردند.
هنگامی که مدیران انتخابی دارای صلاحیت لازم برای مدیریت مورد نظر نیستند.
یا آنگونه که رخ داد، دولت برای جلوگیری از افزایش بیشتر قیمتها، مدیران
صنایع دولتی را مجبور به کمتر از هزینه تولید فروختن تولیدات خود میکند، و
یا اجبار مدیران در استخدامهای دستوری بیشمار از سوی صاحبان نفوذ و یا
جلوگیری از اخراج کارکنان فاسد، بیصلاحیت و ناکارآمد و یا اجبار مدیران
صنایع به خرید مواد اولیه به قیمتی بالا و دیگر دخالتهای بیجا، غیرقانونی،
ناروا که سبب کاهش درآمد و زیان میشود دلیل ناکارآمد مدیریتی دولتی است
که بهانه آن بجای بهبود مدیریت دولتی با انتخاب مدیران با تجربه، امین و
پاسخگو و با ایمان و عدم دخالت در کار مدیران، صنایع مزبور را به بخش خصوصی
واگذار کردند، بنظر شما با توجه به تجربه ورشکسته خصوصیسازی در کشور،
چگونه میتوان با توجه به قانون اساسی و تجربه صنایع دفاع مدیریت دولتی را
ارتقاء داد و اصولا آیا هدف از خصوصیسازی حذف وظایف اقتصادی دولت و ناتوان
کردن آن بوده و هست و نه حل مشکلات صنایع؟
24. بنظر میرسد افزون بر ضرورت تغییر جهانبینی سرمایهداری در کشور برای
دستابی به استقلال اقتصادی، انقلاب در برگزیدن مدیران و نظارت بر کار آنان
حتی تا بالاترین سطوح مدیریت اجرایی کشور، بویژه مدیران صنایع دولتی،
خصوصی و تعاونی ضرورت حیاتی دارد و برای جبران وادادگی در این زمینه
پاسخگیری از همه مدیران گذشته و حال اقتصادی و برخورد قضایی باز دارنده و
موثر با مدیران دولتی که قانون اساسی را زیر پا گذاشتهاند به امری فوری
تبدیل شده است به نظر شما چه راهی برای جلوگیری از خودکامگی مدیران در امور
اقتصادی و صنعتی و مدیریت صنایع دولتی، خصوصی و تعاوننی وجود دارد؟
25. به نظر شما وقتی برخی مدیران دولتی و شهرداریها و دیگر سازمانهای
دولتی و شبه دولتی نیازهای سازمانهای زیر مدیریت خود را از خارج برطرف
میکنند، افزون بر اینکه نشانه بی اعتقادی آنان به قانون اساسی و منافع ملی
است، مستقیما مانع صنعتی شدن ایران میشوند، چگونه میتوان مردم بویژه
مصرفکنندگان را به خرید تولیدات صنعتی داخل دعوت کرد؟
26. در سال 1388 ، 16 هزار کارگاه صنعتی ایران که دارای ده نفر کارکن و
بیشتر بودهاند تنها 1/25 میلیون نفر شاغل داشتهاند که با وجود افزایش 6
درصد تعداد کارگاههای صنعتی نسبت به سال پیش از آن تعداد کارکنان آنها 7/8
درصد کاهش یافته است، در حالیکه دولت برای ایجاد کارگاههای صنعتی کمکهای
اعتباری فراوانی میکند، به نظر شما با وجود اینکه کمکها چرا خود تامین
مالی در صنایع ایران پدید نیامده است و برعکس سرمایهبرداری از صنایع ایران
و انتقال آن به خارج و به فعالیتهای غیر تولیدی انجام میگیرد چگونه
میتوان خودپویی مالی صنایع را پدید آورد؟
27. با توجه به موارد بسیاری که دولتها تصمیمات دولت قبلی یا تصمیمات قبلی
خود را نادیده گرفته و اجازه واردات با دلارهای ارزان نفتی را به کالاهای
مشابه تولید داخلی به دلایل گوناگونی میدهند (نمونه واردات کالاهای مشابه
تولیدات صنایع ایجاد شده در دوره دفاع و در چند ماه گذشته و تجدید نظر در
دلار ارزان فراوان به واردات کالاهای تجملی پس از محدودیتهای ارزی اخیر) و
این امر آسیبهای جدی به تولیدکنندگان داخلی وارد میکند و شاید زیانبارتر
از این آسیبها رواج این تفکر برای سرمایهداران باشد، که به سیاستهای
اعلام شده دولتها مبنی بر حمایت از آنها نمیتوان اعتماد کرد، بنظر شما
چگونه میتوان از بیثباتی تصمیمگیران اقتصادی جلوگیری کرد و اهرم واردات
ارزان بها را به عاملی برای ورشکستگی تولیدکنندگان داخلی تبدیل نکرد؟
28. در شرایط که بخش خصوصی به تنهایی توان رقابت با تولیدکنندگان خارجی را
به دلیل اندک بودن سرمایه ندارد، دولتها برخلاف قانون اساسی برای دستیابی
به استقلال اقتصادی از ایجاد صنایع صنعتی کننده و حلقههای مفقود صنعتی
خودداری کرده و میکنند، شما چه پیشنهادی برای عمل به وظایف قانونی دولتها
دارید؟
29. با توجه به اینکه واردات عظیم 19/5 میلیون تنی محصولات صنعتی در سال
1389 (فلزات معمولی و مصنوعات آنها 13 میلیون تن، ماشینآلات، محصولات
صنایع شیمیایی 2/5 میلیون تن، مواد پلاستیکی 1/5 میلیون تن، ماشین آلات1/9
میلیون تن و 0/45 هزار تن، آلات و وسایل اپتیک و 37 هزار تن غیره) که همه
نوع کالاهای ساخته شده صنعتی را در بر میگیرد و چنین وارداتی ملی بودن
صنایع داخلی را به دلیل وابسته بود نشان به تولیدات بیگانه زیر سوال
میبرد، دولتها بی اعتنا به استقلال صنعتی و اقتصادی همچنان در پی صدور هر
چه بیشتر نفت خام و تأمین نیازهای وارداتی مزبور، آنهم از یارانه هستند،
بنظر شما چگونه میتوان بجای واردات از تولید داخلی استفاده کرد؟
30. در تالیخ 90 ساله »صنعتی کردن« ایران بجز دوره ملی کردن صنعت نفت و
دوره دفاع مقدس، شتاب مصرف تولیدات صنعتی همواره بیشتر از شتاب ایجاد صنایع
داخیل بوده است و به ناچار و ضرورت واردات بیشتر برای مرصف کالاهای صنعتی و
صادرات بیشتر نفت و دیگر مواد نیمه خام(فرآوردههای نفتشیمی) و
خام(محصولات کانی) و... بنظر شما چگونه میتوان متناسب با رشد واقعی توید
داخلی مصرف داخلی را مدیریت کرد؟
31. در نظام سرمایهداری یکی از مهمترین ابزارهای تصرف روح انسانها
مصرفزده کردن آنان و از میان برداشتن آزادی اختیار انسانها در تعیین نوع
نیاز و اندازه کالاهای مصرفی آنان میباشد و همین شیوه رنگین برای برده
کردن انسانها و کشاندن آنان تنها به رفع نیازهای زیستیشان که هرگز پایانی
ندارد، بکارگرفته میشود، در 24 سال گذشته تلاش پیگیری برای کشاندن بسیاری
از مردم به مصرفگرایی از راه آموزش، مسافرت به خارج، رسانهها، تبلیغات و
.. در ایران نیز صورت گرفته است، ولی، اگر مصرفزده کردن مردم در کشورهای
سرمایهداری صنعتی در راستای جلوگیری از رکود صنعتی و اقتصادی تامین منافع
ملی آنها بوده است، در ایران مصرف زده کردن مردم در راستای وابسته کردن
بیشتر به واردات و صادرات مواد خام و نیم خام بوده است، بنظر شما با توجه
به جهانبینی اسلامی ایران قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نتایج
ویرانگر مصرفزدگی بر روح انسان و بر اقتصاد کشور و دور کردن ایران از
استقلال اقتصادی، تصحیح مدیریت اقتصادی کشور ضروری نیست؟
32. با توجه به اینکه در سال 1389 افزون بر نفت خام 56 میلیون مواد خام و
نیمه خام صادر شده است از محصولات معدنی یا کلوخهها کانی 37/7 میلیون تن،
محصولات صنایع شیمیایی و یا مواد نیمه فراوری و نیمه خام 11/6 میلیون تن،
مواد پلاستیکی 2/3 میلیون تن، مصنوعات از سنگ 2 میلیون تن، فلزات معمولی و
مصنوعات آنها 1/7 میلیون تن)، در حالی که صادرات ماشینآلات 164 هزار تن و
وسایل نقلیه زمینی 125 هزار تن بوده است و این تصویری غمناک از یک اقتصاد
غیر صنعتی است که ناچار به صدور ارزان بهای مواد خام خود به دلیل سلطه
کشورهای صنعتی به بازار جهانی به نظر شما چگونه میتوان با ایجاد صنایع
تبدیلی از صدور هر گونه مواد اولیه با حداقل ارزش افزوده و گاه حتی به زیان
از نظر هزینههای ارزی استخراج و تولید و حمل و نقل آنها جلوگیری کرد؟
33. با توجه به اینکه دایره صدور مواد خام و نیمه خام گسترشی بسیار پیدا
کرده و در نبود صنایع تبدیلی افزایش تولید و استخراج این محصولات صدور آنها
را با کمترین قیمت اجباری کرده است و حتی در مواردی که صنایع داخلی تبدیلی
آن وجود درد، مانند صنایع پوست و چرم و .. که در سال 1389 صادرات آن 25/6
هزار تن و واردات چرم 16/6 هزار تن بوده است و سالامبور ارزان بهای
صادراتی ایران در کشورهای ایتالیا، ترکیه، هند و چین بجای صنایع ایران به
چرم تبدیل و به ایران صادر میشود و کارخانههای چرم سازی در کشور در خطر
از دست دادن مواد اولیه خود قرار میگیرند و محکوم به ورشکستگی میشوند، به
نظر شما چگونه میتوان دولت و دستگاههای دولتی را که خود به ایجاد صنایع
داخیل کمک کرده اند به دفاع از منافع ملی و تدبیل دو گونه مواد اولیه در
داخل واداشت؟
34. با توجه به اینکه صنعت و فناوریهای آن قدرتی بسیار سرنوشت ساز بدست
آورده و متأسفانه این نیروی عظیم عمدتا در خدمت نفع پرستی و لذت جویی
درآمده و بی اعتنا به آثار ویرانگر آن بر انسان و محیط زیست، همه کشورهای
جهان را زیر تاثیر خود قرار داده و انسانهایی با رفتاری غیر انسانی و
خودخواهانه پدید آورده برای حفظ چیرگی خود بر جهان از هر وسیله ای هرچند
جنایتکارانه و غیر اخلاقی و غیر الهی استفاده میکنند، بنظر شما چگونه
میتوان نمونهای از صنعت و فناوریهای اسلامی و ایران در ایران پدید آورد،
که انسان یاور انسان و کار برای رضای خدا باشد؟
35. با توجه به اینکه نظام سرمایهداری در همه جا حتی در درون کشورهای
صنعتی سرمایهدای رفتاری دوگانه درباره حقوق افراد بسته به میزان ثروت آنان
و سرسپردگی آنان به نظام سرمایهسالاری ثروت پرست، اعمال میکند و به تآمین
منافع اقلیتی از مردم جهان و تحمیل فقر، بیکاری و بیماری بر میلیونها
انسان در تمام کره زمین اقدام میکند، و همین جهانبینی از راه سیاست تعدیل
اقتصادی سرمایهداری، پس از دفاع مقدس در ایران در حال رشد و گسترش
میباشد و مهمترین عامل رشد و گسترش آن رواج مصرف و البته آنهم عمدتا از
راه مصرف کالاهای وارداتی میباشد، بنظر شما چگونه میتوان، پیش از همهگیر
شدن این بیماری مصرفزدگی خودخواهانه با توجه به ارزشهای الهی و انسانی و
انقلاب در روابط انسانها در تولید توزیع و مصرف، بیپایهای آن را اثبات و
از تهاجم درونزای آن جلوگیری و برای مردم کشورهای اسلامی و دیگر کشورها
الگویی پیروزمند ارائه داد؟
36. با توجه به تجربه 24 سال اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری
در کشور و هزینهکردن بیش از 1200 میلیارد دلار در این مدت صرفنظر از
ناهمسازی جهانبینی سرمایهداری مادیگرای سودپرست با جهانبینی اسلامی
ایران که اولی کار برای منافع صرفا شخصی و دومی کار نخست برای رضای خدا و
سپس منافع شخصی افراد وسیله و کاملا فرعی در تلاش انسان است، تحقق حماسه
اقتصادی را چگونه ممکن میدانید؟
37. با وجود هیاهوی بسیار درباره علمی بودن دانش اقتصادی سرمایهداری و از
آن جمله سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری که در 24 سال گذشته به اجرا
درآمده است و با توجه به اینکه دانش اقتصادی جزئی از علوم اجتماعی و انسانی
میباشد و باورها و جهانبینیها در رواط انسان با اشیاء و در روابط انسان
با انسان در فعالیتهای اقتصادی و در روابط انسان با طبیعت و محیط زیست،
نقش اساسی را ایجاد میکند و دانش اقتصاد سرمایهداری به لحاظ جهانبینی در
تضاد کامل با جهان بینی الهی و انسانی است، بنظر شما ابزار و یا وسیله
دانش اقتصادی را چگونه باید بکار برد تا به جهان بینی و فرهنگ اسلامی
ایرانی ما آسیب وارد نکند؟
38. با توجه به اینکه دانش اقتصادی سرمایهداری برای جهانروایی خود بوسیله
رواج مصرفگرایی با وجود ویرانی محیط زیست و تنزل انسان به وجودی تنها
برای رفع نیازهای غلو شده زیستیاش با وجود عدم تحقق مصرفگرایی برای همه در
پی نابودی همه فرهنگها و جهانبینیهای غیر غربی و آمریکایی است و چیرگی
بر جهان را از راه تقویت زیاده خواهی مادی افراد جستجو میکند بنظر شما گونه
میتوان با دستیابی به استقلال اقتصادی، تامین عدالت اجتماعی و رشد
جهانبینی دیگر دوستی، صنعتی شد و فرهنگ اسلامی ایرانی خود را حفظ کرد؟
39. از 16/13 هزار کاگاه صنعتی دارای ده نفر کاکن و بیشتر در سال 1288 در
سه ستان با بیشترین تراکم صنایع مزبور به ترتیب حدود 23/68 درصد در استان
تهران، 11/78 درصد در استان اصفهان و 6/88 درصد در استان خراسان رضوی و
رویهم 43/34 درصد بودهاند و سه استان دارای کمترین کارگاههای صنعتی مزبور
به ترتیب استان کهگیلویه و بویر احمد 0/24 درصد، استان ایلام 0/36 درصد و
استان خراسان شمالی 0/48 درصد و رویهم سه استان مزبور 1/08 درصد کارگاههای
صنعتی دارای 10 نفر بیشتر کارکن هستند و این تفاوت آشکاری را در برپایی
صنایع در استانهای مختلف نشان میدهد بنظر شما با توجه به تأثیر تعیین
کننده برپایی صنایع ماشینی در پیشرفت فنی و صنعتی استانهای کشور، شما چه
راهکاری را برای پیشرفت موزون و درونزای استانها بویژه استانهای مرزی
پیشنهاد میکنید؟
40. در سال 1388 کلا 16/13 هزار کارگاه صنعتی دارای ده نفر و بیشتر کارکن
در کشور وجود داشته اند که 15/73 هزار کارگاه و یا 97/5 درصدشان دارای
حاکمیت خصوصی بودهاند، بنظر شما باوجود فرافکنی بسیاری از هزینههای
اجتماعی نیروی کار از سوی بخش خصوصی و رواج فرار مالیاتی در این بخش و در
نتیجه افزایش سود آنها نسب به صنایع غیر خصوصی، علت رکود در صنایع کشور را
که 97/5 درصدشان دارای مالکیت خصوصی هستند میتوان مربوط به مالکیت دانست،
که توجیهی برای خصوصی کردن شرکتهای دولتی شده است؟
41. از 16/13 هزار کارگاه صنعتی دارای ده نفر و بیشتر کارکن در سال 1388
حدود 46/7 درصد در سه گروه صنعتی تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی با
21/14 درصد، صنایع مواذ غذایی و آشامیدنی با 17/85 درصد و تولید منسوجات با
8 درصد فعالیت دارند که این امر بیانگر صنایع مربوط به مسکن، خوراک، پوشاک
میباشد، درحالیکه صنایع تولید ماشینآلات و تجهیزات طبقه بندی نشده در
جای دیگر تنها 6.7 درصد صنایع مزبور بودهاند، بنظر شما چگونه میتوان کمبود
صنایع ماشین سازی را در حد و اندازه رفع نیازهای داخلی در کشور ایجاد کرد؟
42. در سال 1388 در 16/13هزار کارگاه صنعتی دارای 10 نفر کارکن و بیشتر،
حدود 1/25 میلیون نفر شاغل بودهاند گذشته از اینکه در سنجش با شاغلان در
بخشهای خدماتی، اشتغال اندک در صنایع وجود دارد حدود 30 درصد از شاغلان به
ترتیب در صنایع مواد غذایی و آشامیدنی (14/8 درصد)، صنایع تولید سایر
محصولات کانی غیر فلزی (13/99 درصد) اشتغال داشته اند و این امر نشانگر
اهمیت این شاغلان در کل اشتغال صنایع مزبور میباشد، بنظر شما چگونه
میتوان با افزایش اشتغال صنعتی و افزایش اشتغال در صنایع صنعتی کننده،
بینیازی به واردات ماشینآلات و بینیازی به صادرات مواد خام را درکشور
پدید آورد؟
43. با توجه به اینکه در سال 1388 نسبت به سال 1375 مقدار تولید کالاهای
منتخب صنعتی در کارگاههای ده نفر کارکن و بیشتر دارای کاهش بوده است.
صنایع: پارچه تکمیل شده؛ فرش ماشینی؛ صابون؛ تلویزیون رنگی، آمبولانس و
این وضع در شرایط افزایش نیازهای داخلی که تولیدات مزبور رخ داده است بنظر
شما چگونه میتوان این عقب ماندگی را جبران کرد، بویژه آنکه با واردات،
افزایش تقاضای داخلی و کمبود تولید مزبور را با دلارهای ارزانبهای نفتی
پوشش دادهاند افزون بر اینکه وابستگی به خارج در مورد کالاهای اساسی مانند
پوشاک(پارچه) آسیبپذیری بیشتری را پدید میآورد؟
44. شاهکار توسعه صنعتی ایران در سالهای 1375 -1388 تولید اتومبیل سواری
یا خودرو سواری است و تولید آن بیشاز چهارده برابر شده است و از 103 هزار
دستگاه به 1/44 میلیون دستگاه رسیده است و آسانی دسترسی به قطعات آن برای
مونتاژ خودرو در داخل به وسیله واردات قطعات میلیاردها دلار در سال هزینه
ارزی دارد، با توجه به اینکه کلی از آرمانهای انقلاب کنار نهادن تولید
خودرو سواری به دلیل انواع آلودگی آن و تأثیر استفده از این وسیله در
دگرگونی رفتار اجتماعی شخص میباشد؛ افزون بر هزینه ارزی برای مونتاژ این
خودرو در داخل مصرف بنزین ارزان پر حجم با اثر آلودگی شدید آن بر محیط زیست
شهری (تهران با 14 میلیون جمعیت) رفته رفته تننها یک سوم روزهای سال دارای
هوای نسبتا سالم است کشتار 25 تا 30 هزار نفری انسانها در خیابانهای
شهرها و در جادهها (در ده سال گذشته به اندازه جنگ تحمیلی ایران در برخورد
جادهها کشته شده اند) و فوت کردن بیش از 100 هزار نفر و مجروح کردن بیش
از 400 هزار نفر در سال و اتلاف عظیم وقت در راهنمایی و تأثیر خستگی در
بازدهی کار و رفتار فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد، نماد خود استعماری به
معنای خود زنی است، بنظر شما چگونه میتوان با چنین تهاجمی که به دعوت
خودمان از مهاجم انجام گرفته مبارزه کرد، تاسف انکه این صنایع بوسیله
دولتها و با ارزی نفتی و دیگر حمایتهای بیدریغ آنها بوجود امده است؟
45. در سالهای 1375-88 افزون بر افزایش تولید خودرو سواری (144 برابر شدن
تولید آن) تولید کامیون و کامیونت حدود 13 برابر، مینیبوس 30 برابر (از
122 دستگاه به 3672 دستگاه) و وانت 10/7 برابر شده است گذشته از تولید
واقعی نبودن این وسایل حمل و نقل بیتوجهی دولتی به توسعه راهآهن شهری و
میان شهری و توجه غیر منطقی به وسایل جاده پیما برای حمل و نقل مسافر و
بار، با وجود هزینههای گزاف ایجاد زیربناهای آن، و هزینه مصرف مقادیر عظیم
انرژی این وسایل و آلودگی های بسیار آنها و تلفات انسانی آن بنظر شما
چگونه میتوان با افزایش وسایل ترابری همگانی بسویله راه آهن های شهری و
میان شهری از امکانات صنعتی استفاده درست کرد در ضمن کاهش هزینههای فردی و
اجتماعی از تفاوت انسانی و آلودگی های هم اکنون هشدار دهنده آن جلوگیری
کرد؟
46. با توجه به اینکه صنایع شاخص ایران در سال 1388 از نظر مقدار تولید در
سالنامه آماری کشور سال 1389به ترتیب 1/79 میلیون تنن روغن نباتی، 1/4
میلیون تن قند و شکر 49/47 میلیون تن سیمان، بیش از 465 هزار تن انواع کاغذ
و بیش از 1/44 میلیون دستگاه اتومبیل سواری و جیب ذکر شده است و تولید
روغن نباتی با دانههای روغنی وارداتی (تا 85 درصد) تولید انواع کاغذ با
واردات خمیر کاغذ و غیره، و تولید خودرو شخصی با واردات قطعات و افزایش
تولید آنها؛ وابستگی بیشتر به واردات و اتکا به صادرات نفت انجام گرفته
است، در واقع وابستگی به خارج همه جا بند و درونی شده است، افزایش قابل
توجه سیمان که در پاسخ به نیازهای ساخت و ساز و سودهای بالای آن ممکن گشته،
بدلیل احتکار در زمین و مسکن نتوانسته بحران مسکن را از میان بردارد به
نظر شما چگونه میتوان از بند وابستگی اقتصادی رهایی یافت و احتکار زمین و
مسکن را از میان برد؟
47. با توجه به اینکه کشورهای صنعتی افزون بر تأمین نیازهای صنایع خویش به
مواد اولیه و انرژی برای کاهش الودگی های زیست محیطی خویش بخشهای تبدیل
اولیه مواد خام به نیمه خام به دلیل آلودگی های زیست محیطی آن ر به محل
استخراج این مواد (محصولات نفتشیمی و محصولات اولیه فلزات) انتقال داده و
میدهند و ایران نیز این این سیاست تبعیت کرده است، بنظر شما چگونه میتوان
از آلودگی های تولید این محصولات کاست و تنها برای مصرف داخلی و نه برای
صادرات تولید مواد خام و نیمه خام را محدود کرد؟