به گزارش ديپلماسي ايراني، اگرچه جريان هاي مختلفي از عادي سازي روابط تهران و
قاهره در مصر نگران هستند و به روشني در اين راه سنگ اندازي مي كنند، اما مخالفت
سلفي ها و در راس آنها حزب النور كه اين روزها نماينده و سخنگوي سلفي ها شده و نفوذ
مذهب تشيع را بهانه اي براي جلوگيري از عادي سازي روابط ايران و مصر كرده، باعث
تعجب بسياري شده است. اكنون بسياري از تحليلگران مسائل ايران مي پرسند، چرا سلفي ها
از نزديكي روابط ايران و مصر بيمناك هستند.
روزجمعه گذشته افرادي وابسته به جريان هاي تندروي سلفي در مقابل محل سكونت رئيس
دفتر حافظ منافع ايران در قاهره تجمع كرده و قصد ورود به خانه وي را كردند. حركت
اعتراضي سلفي ها روز جمعه زماني آغاز شد كه آنها در مقابل مسجد عمرو بن العاص كه در
آن كنفرانسي با هدف هشدار به مرسي بر سر عادي سازي روابط با ايران برگزار شده بود،
تجمع كردند. برخي جريان هاي سلفي از سوي محافل سعودي حمايت مالي و سياسي مي شوند.
وليد اسماعيل، رئيس ائتلاف دفاع از صحابه و آل البيت در اظهارنظري تعجب برانگيز به
روزنامه مصري الوطن گفت: «اعتراض ما در مقابل خانه رئيس دفتر حافظ منافع ايران در
قاهره به اين دليل بود كه به تهران اين پيام را برسانيم كه ما خطر امتداد خط شيعي
را جدي مي دانيم!»
در همين رابطه وائل قنديل، روزنامه نگار صاحب نام مصري در يادداشتي در روزنامه مصري
الشرق به ادعاهاي جريان هاي سلفي عليه ايران پاسخ داده و آن را توهماتي غيرقابل
باور از سوي آنها عليه گردشگران ايراني دانسته است. وي دراين باره نوشته است: در
حالي كه ما سال ها است ارتباطي با ايران نداشته ايم و روابط تهران و قاهره بيش از
سه دهه معلق بوده است چگونه مي توان نسبت به برقراري اين رابطه احساس هيستريك داشت؟
وي در يادداشت خود همچنين مي پرسد: چگونه است از اسرائيلي ها و گردشگران صهيونيستي
كه در خاك مصر سفارت خانه دارند و دائما به سرزمين ما گردشگر مي فرستند ترس و واهمه
نداريم در حالي كه از ايراني هايي كه همانند ما مسلمان هستند و از سرزميني اسلامي
قدم به خاك كشورمان مي گذارند مي ترسيم و عليه آنها تبليغ مي كنيم. آيا فراموش كرده
ايم زماني را كه سخنگوي حزب سلفي النور با راديو اسرائيل مصاحبه كرد و گفت كه ما از
همه گردشگران جهان حتي گردشگران اسرائيلي با هر رنگ و نژادي كه باشند براي سفر به
كشورمان استقبال مي كنيم.
قنديل در يادداشت خود همچنين مي پرسد: در كجاي تاريخ آمده است كه تهران ارتشش را
براي جنگ با مصر فرستاد و فلسطين را بلعيد و بيت المقدس را به استعمار خود درآورد و
به مقدسات توهين كرد و ده ها هزار فلسطيني و مصري و عرب را در 5 جنگ كشت؟ بايد از
كساني كه به عادي سازي روابط تهران و قاهره ايراد مي گيرند و دائما نسبت به مخاطرات
آن هشدار مي دهند و اين مساله را در بوق و كرنا مي كنند، پرسيد چگونه است كه رابطه
با تهران را رد مي كنيد اما مانعي براي عادي سازي روابط با تل آويو نداريد؟
در همين رابطه روزنامه مصري الاهرام نيز در يادداشتي به قلم مكرم محمد احمد، سردبير
اين روزنامه نوشت: به هيچ وجه قابل درك نيست كه سلفي ها از عادي سازي روابط ايران و
مصر نگراني دارند و آن را رد مي كنند. سفر گردشگران ايراني چه ضرري مي تواند براي
ما كه نياز مبرم به توريسم داريم، بگذارد؟ مصر چرا بايد دروازه هايش را به طور كامل
در برابر ملتي مسلمان ببندد؟ چگونه است كه هزاران ايراني به حج مي روند و كسي از
توطئه آنها بيمي ندارد اما گردشگران ايراني كه به مصر مي آيند خطري براي ما مي
شوند؟ چگونه است كه حكومت عربستان رابطه خود را با ايران همچنان در سطح بالا نگه مي
دارد اما ما از رابطه اي كه هنوز برقرار نشده تا اين اندازه مي ترسيم و اعتنايي به
وحدت مسلمانان نمي كنيم؟