کد خبر: ۱۲۳۱۶۸
زمان انتشار: ۱۷:۴۸     ۱۷ فروردين ۱۳۹۲
به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، در سينما نشان دادن خوبي و ارزش‌هاي مثبت هميشه سخت‌تر از نمايش بدي و خصوصيات رذيله بوده است. درباره عشق و تنفر هم مي‌توان چنين مقايسه‌اي انجام داد و وقتي به حوزه خانواده وارد مي‌شويم، مي‌توان گفت كه نمايش خانواده‌اي فروپاشيده هيچ وقت به سختي روي پرده بردن خانواده‌اي آرماني نيست.

البته سينماي غرب براي نشان دادن عشق و رابطه‌اي عاشقانه بين زن و مرد نسخه‌اي ساده پيچيده‌ و خودش را با نمايش چند صحنه شهواني راحت كرده است. البته اين كار با توجه به تعريف عشق در زندگي مردمان آن سرزمين چندان هم عجيب نيست.

اما در كشور و فرهنگ ما عشق محدود به اين غرايز حيواني نيست و از اين رو اينكه بتواني رابطه عاشقانه‌اي را در خانواده‌ها به تصوير بكشي پيچيدگي‌هاي خودش را دارد. البته در اينجا هم نسخه‌هاي ساده شده‌ تقلبي رواج پيدا كرده است و برخي فيلمسازان با استفاده از بازيگران خوش بر و رو سعي دارند از عهده اين كار برآيند. هرچند كه اين حربه تنها در دور زدن مميزهاي سينمايي  موفق بوده است و نه در رسيدن به آن هدف نهايي.

نتيجه برخي فيلم‌هاي مثلا عاشقانه اين است كه بييننده مذكر عاشق بازيگر مونث مي‌شود و بيننده مونث دلباخته بازيگر مذكر فيلم، حال آنكه هيچ بيننده‌اي حسرت رابطه عاشقانه شخصيت‌ها را نمي‌خورد و خود را ملامت نمي‌كند كه چرا مزه عشق را در زندگي خود نچشيده است.

با اين مقدمه حالا مي‌توان سراغ فيلم «حوض نقاشي» آخرين ساخته مازيار ميري رفت و از آن سخن گفت. به اين فيلم مي‌توان اشكالات مختلفي وارد كرد و پاي انتقادهايي از بحثهاي پزشكي گرفته تا مسائل فني سينما(مخصوصا بازيگري و فيلمنامه) را وسط كشيد. اما همه اين اشكالات(هرچند بعضا وارد هم باشد) نبايد باعث شود كه نقطه قوت اصلي فيلم ديده نشود.

رابطه عاشقانه زوج محوري فيلم يعني مريم(نگار جواهريان) و رضا(شهاب حسني) خوب درآمده است و اين كم چيزي نيست. نه مريم چهره‌اي بزك كرده دارد و لباسهاي رنگارنگ آنچناني مي‌پوشد و نه رضا جوان خوش تيپي است كه همسرش را به كافي‌شاپ‌ها دعوت كند و زير نور شمع و صداي موسيقي لايت، هديه‌هاي لوكس تحويلش بدهد. با اين حال خيلي از تماشاگران حتي اگر حسرت عشق پاك و شورانگيز ميان اين دو شخصيت را نخورند و كمبود آن را در زندگي مشترك خود حس نكنند حتماً تحت تاثير آن قرار خواهند گرفت.

اگر فيلم را نديده‌ايد به اين بهانه همراه با خانواده به تماشاي آن بنشينيد و اگر تماشاگر حوض نقاشي بوده‌ايد آن را با فيلمهاي عاشقانه اين سال‌هاي سينماي ايران مقايسه كنيد. فيلمهايي كه يا پشت نقاب عاشقانه خود چهره كريه خيانت را مخفي كرده بودند و يا آنچنان تشت رسوايي‌شان از بام افتاده است كه در بين مردم به فيلم‌هاي دختر و پسري معروف شده‌اند؛ يعني همان مذكر و مونث، و نرو ماده مودبانه!

رابطه مريم و رضا و تلاش فيلمساز براي نشان دادن اين رابطه عاشقانه بايد ديده شود، همانطور كه ضعف‌هاي فيلمنامه ديده مي‌شود. سالم بودن فيلم براي خانواده‌هاي ايراني(كه در اين دوره و زمانه كيمياست) بايد ديده شود، همانطور كه بالا و پايين شدن بازي‌هاي فيلم ديده مي‌شود. حوض نقاشي ارزش ديدن دارد هرچند ممكن است برخي كنايه‌هاي نچسب فيلم ديده شود و توي ذوق بزند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها